لطفادست از سر ما برداريد اقايان!حاصل تمام های و هوی و باج دادن های مکرر شما به قدرت های درجه چندمی مثل روسيه و چين حاصلی جز گزارش پرونده ايران به شورای امنيت نداشت.جهان ستيزی دون کيشوت وار شما همه جهان را عليه يک ملت متحد کرد،ما در چند قدمی فاجعه ايم و دلم ميخواهد بدانيد ما شما را مسبب اين نابودی خواهيم دانست.هر ايرانی که آماج بمب های آمريکايی قرار گيرد شما مسووليد،هر کودکی که به خاطر تحريم جان بسپارد خونش به گردن شماست،هر خانواده ای که متلاشی شود مسببی جز شما ندارد.
کودکيمان را در ناامنی انقلابتان،نوجوانيمان را در عزای جنگتان و جوانيمان را در حقارت مدام سازندگی و اصلاحاتتان نابود کرديد.به خاطر خدا دست از سر اين ساليان بازمانده زندگيمان برداريد.ما غرور ملی،اورانيوم غنی شده،ام القرای اسلام بودن و...را نميخواهيم.همه آن چه ازين دنيا برايمان تبديل به ارزو شده اين است که بتوانيم با اندکی امنيت برای آينده هامان برنامه ريزی کنيم.غرور ملی برای ما نه در غنی سازی اورانيوم که در روزی است که دخترانمان برای لقمه ای نان خودفروشی نکنند.افتخار ما نه به تاسيسات نطنز و اصفهان و اراک،که به مدرسه هايی است که بايد ساخته شوند تا هزاران کودک خيابانی به جای سر دادن تلخ ترين نغمه های روزگار پشت نيمکت هايش بنشينند و بسازند آينده اين خاک محنت زده را....
هنوز فرصت باقيست.اسلاف شما نوشيدن جام زهر را آنقدر به تعويق انداختند که هر انچه که به قيمت شهادت برومند ترين فرزندان اين خاک بدست آمده بود بر باد رفت،.دل به وسوسه های دون کيشوت های قداره بند اطرافتان نسپريد.به ملا عمر فکر کنيدکه استشهاديون القاعده هم برايش مفر نشدند و به صدام که دروغ پردازی های سعيد الصحاف هم ذره ای از تلخی واقعيت نجاتش نداد.
ميدانم که هر چه مصيبت است باز برای ماست.شما دلارهای نفتی را خرج ميکنيد و تحريم هم ذره ای آزارتان نميدهد حتی انقدر خواهيد داشت که گروه های ضربت اطرافتان را چماقی کنيد برای سرکوب اين ملت خسته،اما نه به خاطر خودتان که به خاطر هزاران بی اينده خسته چون خودم استدعا ميکنم دست از زور آزمايی با جهان برداريد.ما ميخواهيم عاشق شويم،برای آينده برنامه ريزی کنيم و ...خلاصه اش کنم زندگی کنيم. لطفا دست از سر ما برداريد،قسم به خدای ايران که اين جنگ،جنگ ما نيست!
داد اگر داد تو و ، ناله اگر ناله ی من، آن که به هیچ جا نرسد فریاد است.
ReplyDeleteسلام . آی اين روضه حال ميده برای منبر شهادت آقا امام حسين .
ReplyDeleteاه اين شهرزاد از کجا پيداش شد
ReplyDeleteهاهاها هاااااااااااييييی دَدَم جان ديدی چه چوب راش روسی ای تومون فروکردن . هاهاهاهايييی ديدی اين چشم تنگهای سولاخ گشاد چينی چيجوری بهمون تپوندن . ديدی اگه ديدی به آخونده بگو که حاج آقا جون ريدی . هاهاهاهاييييييييی برو تو نخ آواز گوشه ی ممل . دلت خوش . دمت قيژ . من برم هرچی دقدلی از اين اوزون برون دارم کانورتش کنم به فش خوار مادر و ناموسی برای حضر ات . فدات داداش
ReplyDeleteمثل اينكه شما هم بوي جنگ رو باور كردي ... اين است خاطره متولدين نيمه دوم ۵۵ : كودکي مان را در ناامنی انقلاب ،نوجواني مان را در عزای جنگ و جوانيمان را در حقارت مدام سازندگی و اصلاحات نابود شد . چند وقت پيش به آق بابام مي گفتم يادته وقتي هنوز ۷ ماه بيشتر نداشتم تو انقلاب ۵۷ منو شركت داديد ؟ فكر كنم خودم همين نقش رو واسه نسل بعدي داشته باشم ! گفتم هه كشك هر انقلابي كه شد نهايتش سلطه قدرت بر مردم است !!! ........ مملكتي كه با دو قطره بارون و برف دچار سيل و بدبختي مي شه و اگرم نياد بازم بدبخته چه به اتم !!!
ReplyDeleteسلام امير نازنين. درست چيزي رو نوشتی که من ميخواستم بگم. واسه همينه که چيزی واسه گفتن ندارم. منم فقط يه امنيت ساده ميخوام. همين! شاد باشی.
ReplyDeleteامير متنت خيلی تکانم داد. اما اون کسايی که بايد تکون بخورن، ککشونم نمی گزه. ماتحتشونو سفت چسبوندن به صندليهای پر از ريا و تکبر و استبدادی که بوی گندش بينی همه رو آزار ميده. حيف اسم آقايان که به اونا خطاب کردی. به قول شريعتی ميگه "هميشه يه سری انسانهای بيگناه با يک سری انسانهای بيگناه ديگه که اصلن اين دو طرف همديگه رو نميشناسن بدون اينکه بدونن برای چی، با هم ميجنگن به دستور رهبرانی که هم همديگه رو ميشناسن و هم ميدونن برای چی ميجنگن." من نميخوام بهش فکر کنم! همين :(
ReplyDeleteامير امير امير .جانا سخت از زبان ما می گويی.
ReplyDeleteسلام دوست عزيز..یادشعر ٬قصه شهرسنگستان٬ اخوان افتادم...و زندگی رو آرزو کردم!!
ReplyDeleteبعضی وقتا که خيلی اعصاب خورده با خودم ميگم بايد دست چرکی رو بريد ... مردم خودمون که عرضش رو ندارن بذار بقيه اين کار رو بکنن !!!!
ReplyDeleteاينا نوفهمن.هيچی نوفهمن..........
ReplyDeleteداش امير اينا نوفهمن.
ReplyDeleteآقا دست از سر ما برداريد.....
ReplyDeleteحرص خوردن بی فايدس رفيق
ReplyDeleteسپاس
ReplyDeleteواقعا که هرچه مصيبت است برای ما هست!!!!
ReplyDeleteمانده ام خیره به این گره های کور گلوله نخ.
ReplyDeleteحالا گیرم هم که نشستیم به باز کردن این همه گره, این همه نخ. این همه پریشانی.
ای ی ی...
داداش! بازم مثه هميشه اونچه به جايی نميرسه فرياده ... و بازهم مردم تاوان رو خواهند داد .. //
ReplyDeleteحالا جالب اينه که اون غير متعهدها!!يه مش پا پتی گداتر از خودمون به قول خودشون گروه نم!!! زودتر از همه نم زدن تو شلوارشون!!!! // تو رو جون حاجی ببين چه بدبختيم ما که کشورای هوادارمون گدا گشنه های سوری و کوبای فسيل و ونزوئلای جهان چهارميه!!
ReplyDeleteجالبتر هم اينه واسه چک و چونه ها و دادن انواع و اقسام باجها تونستيم ۲۴ ساعت قطعنامه رو عقب بندازيم! ولی اخرشم هند واسه بار دوم بيلاخ نثار همه قراردادامون کرد و چين با رای مثبتش بيلاخ گنده تری نثار لاريجانی کرد که هفته پيش ازش قول گرفته بود!!!!!!!!!
ReplyDeleteدر صحنه حاضر ميشويم و بار ديگر انزجار خود را از همه جهانيان ابراز ميکنيم. همه با مه دشمن هستند. با مشتهایی که قبلا ۱۰۰ بار گره زدیم و حالا دیگه گره اش باز نمیشود . ملت شريف ما ملت خمپاره است. ملت توپخانه است. ملت خاکریزهای پر از خاک است.... برادر از که هراسيده ای؟ دونت وُری! وعده ما ۲۲ بهمن ماه خیابانهای تهران وشهرستانها. ضمنا مجلس زنانه همانروز برگذار میگردد.
ReplyDeleteلشکر توران به قلب سرزمين ما رسيد . . . . . .
ReplyDeleteرستم و گودرز کو اسفندياران را چه شد
سلام. من همچنان ميگم می ترسم. من همينطوری دنبال امنيت برای زندگی کوچيک و ساده خودم می گشتم اما حالا اوضاع طوری شده که هر لحظه تمام تنم بايد بلرزه چون مطمئنم اگه جنگی پيش بياد همه به اسم حفظ ارزش های ملی و برای اينکه اون دنيا به بهشت وارد بشيم مجبوريم سينه سپر کنيم. من نمی خوام نه خودم نه عشقم نه خانوادم نه دوستانم و نه هيچکدوم از اونايی که دوسشون دارم وارد بهشت بشيم.
ReplyDeleteامير اينجانب معترف است شايد اين پستت رو ۱۰ بار بيشتر خوندم.نمی دونم چه سری توشه .هی می خونم هی فکر می کنم و هی خودمو نسل خودمو و کل ايران رو تو اين چند خط کشف می کنم.نمی دونم . من سيب زمينی منش هم احساس خطر می کنم پس بايد خطر بس بزرگتر از اون باشه که من بتونم تصورشو کنم. هنوز هم حالم بده
ReplyDeleteکاش ميشد اين نامه را همه ی دنيا بخوانند. کاش ميشد اين نامه را همه ی ما امضا کنيم...
ReplyDeleteمن به عنوان يک ايرانی، دوست دارم دانش هسته ای داشته باشيم... اما جنگ را دوست ندارم...
ReplyDeleteلعنت به هر چی نامرده
ReplyDeleteحق مطلب رو به بهترين وجه ادا کرديد. فکر کنم حرف دل خيلی ها رو زديد. ما هنوز ۱۵ سال پيش رو از خاطر نبرده ايم. اون روز های ترس و درد و داغ و قحطی و بدبختی حاصل از جنگ رو. هنوز دممون به بازدم نرسيده دوباره... آره لابد ما اونقدر مرفه بی درد شده بوديم که صحبت از آزادي، پيشرفت، تکنولوژی و... می کرديم که لابد ما را چه به اين حرفها. انگار ما را همين بس که نگران نيازهای اوليه مان باشيم و در آرزوی زنده ماندن. همينه که می گن هر چی سنگه مال پای لنگه. آدم بدبخت هميشه بدبخته. کاش می شد کاری کرد. دلم نمی خواد بشينم و منتظر بمونم ببينم چه بلايی می خوان سرمون بيارن. نمی دونم چی کار می تونيم بکنيم؟
ReplyDeleteامير امير امير! پس تو هم دلواپسی!
ReplyDeleteتکبیر
ReplyDeleteبه جان خودت این متن رو برای یه جایی، روزنامه ای بفرست، همه بخونن
ReplyDeleteآن آرامش دست نايافته آن عدل گم شده .این حماقت فراگير ٫اين اضطراب مداوم.از بس خفه خون گرفتيم نفس مان بند آمد.
ReplyDeleteو چاره جز بيچارگی نبود...
ReplyDeleteسنگو زدم به شيشه اين تازه اوليشه! بازم مثله هميشه ايران برنده ميشه .. ايران برنده ميشه! بچاها مچکريم بچاها مچکريم! ./// ! ميجنگيم ميميريم ! سازش نمیپذيريم! //
ReplyDeleteيا ايها المسلمون اتحدوا! اتحدوا!
ReplyDeleteهنوز گيجم ....
ReplyDeleteفکر کردن به مسالهای که فکر تو رو هم مشغول کرده ديروز و امروز من رو هم خراب کرده.... چند روزيه بد جوری تو فکرم.. ولی نای صحبت کردن ندارم....
ReplyDeleteانگار حرفايی که گفتی از ته ته دل نگران من بود....نفست حق جان برادر
ReplyDeleteدست از سر ما برداريد آقايان!!!
ReplyDeleteلطفآ «ما» رو از اول اين تيتر بر داريد...فک کنم بعد اين همه وقت بايد فهميده باشيد که وسعت «ما»ی شما تا کجاست !!!
موضوع دين و انقلاب و جنگ و جوانی نکرده شما نيست!حرف حرف يه غروره ... غرور يه ملت!
اميرم . اميرکم . چقدر اين نوشته ملموس و عزيزه . چقدر زنده گی که در پی شی دور و خواستنيه . چقدر ......... بماند !
ReplyDeleteراستی اين سه نقطه نويس پايين هم خوب فکاهی يه ها . از اونور ميگه ما رو بردار . از اينور خواست خودش رو می کنه خواست ملت . ... به اين ملت !!!
ReplyDeleteبه اين آقاي سه نقطه بگيد آخه برادر من شما حالا همه مسائلتون حل شده همه غرورهاي مليتون اقناع شده همين مونده بمب اتمي ساختن ؟ ببينم چطور وقتي كه آزادي مذهب ، آزادي پوشش و ... هزاران حق ديگه از ما پايمال ميشه غرورتون درد نميگيره اما براي اينكه سلاح هسته اي درست كنيد كه باهاش براي اين و اون شاخ و شونه بكشيد يكهو غرورتون عود ميكنه ؟
ReplyDeleteسلامبرامير. ايرانی بودن يعنی همين، از ابتدای تاريخ تا ...
ReplyDeleteآره عزيزم خواست ملت!...هنوز مدت زيادی از رای ۱۸ميليونی رئيس جمهورتون نگذشته!...برو آرشيو همين جا و دوران انتخابات رو مرور کن قطعآ به مطالب فکاهی تری ميرسی!...در ضمن اينقد نترس مطمئن باش هنوزم مثل قبل به ميزان کافی سوراخ هست که در موقع ضرورت بچپين توش!!!
ReplyDeleteخطاب به اون کسی که اسمشو ننوشته، اگه يه دور ديگه با دقت تر اين پست رو بخونی می فهمی که اين غروری که می گی خيلی وقته از بين رفته.
ReplyDelete