Thursday, November 1, 2007

گردون ۴۳

کتاب هفته:انتخابات الویرا،نوشته وی اس نایپل،ترجمه مهدی غبرایی،انتشارات هاشمی:نایپل برنده نوبل ادبیات سال ۲۰۰۱ بوده و این اولین کتابیه که من ازش خوندم.میفرمایند که اهمیتش در جهان ادب به خاطر نشان دادن چهره پسا استعماری مستعمرات سابقه...کتاب فوق الذکر بدک نبود.بخشهاییش برای آدم جهان سومی مثل من خیلی ملموس بود و توانایی نویسنده در بازی با طنز بدون اینکه بخواد طنز بنویسه قابل توجه....کتاب شخصیت زیاد داشت  ولی بدون اینکه درونگرا باشه- یعنی اتفاقات در عالم ذهنی شخصیت هاش بگذره -به خوبی با اشاره های هوشمندانش هر کدوم از پرسوناژهای پر تعدادش رو با خواننده آشنا میکرد.کلهم از نایپل خوشم اومد ولی به سبیل شاه عباس وقتی یوسا نوبل ادبیات نگرفته، نوبل دادن به یه همچین نویسنده هایی جنایت در حق ادبیاته

شعر هفته:...بخند بر شب/بر روز،بر ماه/بخند بر پیچاپیچ خیابان های جزیره/بر این پسرک کم رو/که دوستت دارد/اما آنگاه که چشم میگشایم و میبندم/آنگاه که پاهایم میروند و باز میگردند/نان را،هوا را/روشنی را،بهار را/از من بگیر/اما خنده ات را نه/تا چشم از دنیا نبندم(پابلو نرودا/هوا را از من بگیر،خنده ات را نه،احمد پوری)

فیلم هفته:the painted veil :خوب مثلث عشقی و زوجهایی که همدیگر را کشف میکنند تازه پس از خیانت و اینها دیگر سوژه های نخ نمایی هستند در سینما و ادبیات.اما فیلم را نه خط داستانی هنرمندانه سامرست موآم که بازی زیر پوستی ادوارد نورتون نجات میدهد.معرکه است بازیش و باعث میشود فیلم را باور کنی و به رغم سوژه ای به قدمت بشریت حس تکرار نداشته باشی...عاشقانه قشنگی بود!

وبلاگ هفته:سارا و پاییز:کشف جدیدم است که خوب مینویسد.پست سی مهر ماهش را از دست ندهید

پست هفته:در باره ننوشتن...نویسنده اش استعداد مجسم است

آهنگ هفته:افتاده ایم در لوپ مدام بدبیاری و مصیبت.انگار زمستانی زودتر از موعد آمده سر وقتمان.گفتم شاید شنیدن یکبار دیگر کودکانه فرهاد یادمان بندازد که این زمستان هم رفتنیست

درنگ هفته:ترانه  نویسنده مهمان:امیر احمد

حرفهایی هست که آهنگ داره،مثل لحظه های خاصی از زندگی،روز،شب...مثل وقتی نشستی تو پیکان استیشن درب و داغون و ضبط خرخر میکنه؛با اینا زمستونو سر میکنم/با اینا خستگیمو در میکنم...یادت میاد زمستونه و تو خیلی خسته ای،یادت میاد هست چیزایی که ارزش زندگی کردن دارد...ترانه یعنی دلبازی واج و گلو...یعنی شعف بی هوای فردا که میاد...تا همیشه میاد.ترانه یعنی کدوم خاطرس که بی آهنگ مونده باشه؟خاطره های مشترک!خاطره پشت یه دیوار سنگی،خاطره بوی گندم،خاطره خوابم یا بیدارم،گل سنگم،وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد،که من به عشق صادقم،صدام کردی نگو نه،عطر خوش زن قدغن!هوای ترانه گو و نای گلوی ترانه خوان مستدام!خاطره های مشترک مستدام،زندگی مستدام!عاشقی و تنهایی ما هم مستدام...

دوستشان دارم های هفته:

کارگردان هفته:مسعود کیمیایی:میدونم میدونم فیلم آخرش افتضاح بود.میدونم منطق نداره فیلم نامه هاش.داستان فیلماش گسسته است و بی سرانجام اما سکانس هایی هست توی بعضی فیلماش که سینما باز باشی و ایرانی تا عمر داری یادت نمیره.اون سکانس غریدن هادی اسلامی مرحوم تو سرب که میگفت مسلمون هستی آدم باش!یهودی هستی آدم باش...اون صحنه طی کردن خلاف جهت خیابون فریبرز عرب نیا تو سلطان و توضیحش که اینجا باید عشق آدم بشینه...سکانس کتک خوردن بهروز وثوقی تو رضا موتوری...بگم بازم؟به اعتبار همین چند سکانس کیمیایی رو دوست دارم و قدرشو میدونم.کاش یکمی خودشم قدر خودشو بدونه

بازیگر هفته:حمید فرخ نژاد:عروس آتش رو هر کی دیده دستشو بگیره بالا!فرحان عروس آتشمیشه مگه از یاد کسی بره.مرده اون قسمت فیلمم که بر میگرده میگه:«مرد عشیره بودن سخته».بعد از عروس اتش در جا نزد و متوقف نشد.صمیمیت جنوبی و هوشمندی ذاتیش بازی هاشو برام دوست داشتنی کرده

نویسنده هفته:سید علی صالحی:شاعر شاعر شاعر...اولین بار ۱۹ سالم بود که نامه ها را خوندم:از نو برایت مینویسم،حال همه ما خوب است ولی تو باور مکن!تمام این مدت رو با شعراش بزرگ شدیم و اونم پا به پامون بزرگ شد...یه جورایی باوجود اون همه اختلاف سن،از خودمون میدونمش.از نسل سرگردون حاصل انفجار نور!

و دیگران:فرهاد مهراد:یک نخواندن فرهاد و کم خواندنش شاید شاید برای دوست نداشتن دست پخت انقلابیون ۵۷ کافی باشه.فرهاد عزیز ما!فرهاد سقف کودکانه تنهایی گنجشکک اشی مشی!فرهاد روزهای هفته یک مرد تنها!فرهاد خواب در بیداری...کاش بود و بیشتر میخوند و بیشتر خاطره برامون زنده میکرد تو این وانفسای روزگار!روحش شاد!



11 comments:

  1. عجب درباره ترانه ای نوشتی برادرجان خودش ترانه بود که.  آره امير فرخ نژاد همچين با فرحانش در ذهن من مونده که هر وقت می بينمش می گم فرحان هم بازی ميکنه که!   کيميايی هم که ديگه  گفتن نداره: جان فدای سه تن، ناموس و رفيق و وطن.  به خدا که.   در ضمن اين گردون خيلی توپ بودا

    ReplyDelete
  2. ترانه یعنی کدوم خاطرس که بی آهنگ مونده باشه؟خاطره های مشترک

    نه يکبار ...هزار بار خوندن درنگ اين هفته می ارزه و هر بار چه ميچسبه..دم ات گرم امير احمد... که تو با اين قلمت جادو ميکنی:)

    نه من هيچ وقت با فيلما و فکر کيميايی حال نکردم... کلا اعصابمو می ريزه بهم... جز يه چند تا ديالوگ و چند تا صحنه از فيلماش که به دلم نشسته کلا نه...اما شديدا با بازيگر و نويسنده هفته ات موافقم :)

    ReplyDelete
  3. عجب گردونی بود اين دفعه

    من يه ليست کتاب و فيلم و آهنگ ازش برداشتم که برم گيرشون بيارم ممنون دوست جون

    ReplyDelete
  4. سرتيپ، جمله‌اي رو كه در مورد يوسا و نوبل نوشتي، دادم با آب طلا نوشتنش و فرستادم استكهلم ....

    ReplyDelete
  5. اول اينکه ما دستمونو برديم بالا برای فرخ نژاد و مهراد..

    دوم اينکه با ريرا انگار از نوجوانی پرتاب شديم به ناکجا...

    سوم : يه گوزنها رو جا انداختی فقط

    و آخر :این ترانه ها ... هیچی نمیگم...

    ReplyDelete
  6. هر قسمت از گردونت به تنهايی کار يک پست اساسی رو انجام ميده. کيف می کنم من.

    ReplyDelete
  7. با فرهاد و سيد علی صالحی هستم!

    ReplyDelete
  8. سلام.به روزم.

    ReplyDelete
  9. jaleb bud va kami mobham lotfan ye sari be webe man bezanid albate ba sabte nazar

    ReplyDelete
  10. آچمز شدم دوست جان

    ReplyDelete
  11. به اين ميگن يک گردون نوستالژيک

    ReplyDelete