Friday, December 28, 2007

پايان بی نظير

از آن خبر هایی بود که مثل آوار بر سر آدم خراب میشد:ترور بی نظیر بوتو را میگویم.نمیدانم چرا برایم دوست داشتنی بود بی نظیر پاکستانی ها.شاید چون مادرش ایرانی بود یا چون در یکی از مرد سالار ترین جوامع آسیایی زن بود و نخست وزیر،شاید هم چون از دموکراسی میگفت و حقوق بشر...در هر حال شنیدن خبر ترورش تلخ بود.هر کدام ازین قهرمانان کودکی و نوجوانی که میمیرند انگار برگی از دفتر زندگی آدم ورق میخورد،انگار مجبور میشوی گذر زمان را بپذیری...برای یافتن متهمین حادثه طبیعی بود که ابتدا انگشت ها مشرف را نشان دهد.آزاده با حسرت میگفت دیکتاتور بالاخره کار خودش را کرد اما سبک اجرای حادثه به عملیات اسلام گرایان افراطی و القاعده میخورد.مشرف هوادارانی چنان سرسخت ندارد که بخاطرش دست به عملیات انتحاری بزنند فقط ایدئولوژی است که میتواند یک انسان را چنان مسخ کند که جان خودش و دیگران را به این آسانی بستاند.شباهت این ترور با ترور شاه مسعود در افغانستان هم قابل نادیده گرفتن نیست.آیا القاعده همانطور که سر مسعود را پیشکش ملا عمر،خلیفه یک چشم طالبان کرد تا مجوز حمله یازده سپتامبر را بیابد اکنون هم با تقدیم جنازه خون آلود بی نظیر بوتو به پرویز مشرف در اندیشه بلوای تازه ایست؟باید منتظر ماند و دید

پی نوشت:انگار این هندی ها و پاکستانی ها رقابتشان دیگر فقط بر سر کشمیر نیست.هند یک موشک آزمایش میکند فردایش پاکستان موشک دور برد تری را به رخ میکشد.هند آزمایش اتمی انجام میدهد و پاکستانی ها هم.هندی ها ایندیرا گاندی نخست وزیر را کشتند و پسرش راجیو گاندی را هم.پاکستانی هم انگار در این زمینه احساس عقب ماندگی میکردند اول ذوالفقار علی بوتو را اعدام کردند و بعد بی نظیرش را سلاخی نمودند...خدا آخر و عاقبت این رقابت را بخیر گرداند



12 comments:

  1. حتی بعد از اينکه از جايی خوندم القاعده مسئوليت اين ترور رو بر عهده گرفته و به قول تو با توجه به سبک و سیاق القاعده گونه ی ترور دلم راضی نمی شه دامان جناب مشرف را از اين جنايت نیالوده بپندارم!

    ReplyDelete
  2. طفلک چه رويا هايی داشت. می خواست همه چيز رو درست کنه. ياد خاتمی افتادم. خاتمی رو ولی يه جور ملايم تری ترور کردن... عوضش حالا بايد بشينه و تماشا کنه...

    ReplyDelete
  3. شنيدن ترورش يه لحظه سکوت رو بر مجلسی که پر بود از همهمه پخش کرد..فکرشم نميکردم اينهمه تاثير گذار باشه... و سرهای که از روی افسوس تکان داده شد... خيلی کوچيک بودم که فهميدم چنين زنی هست در جهان...تبعيدش ذهنها رو دور کرده بود و حالا با برگشت اش می تونست بيشتر از اينها تاريخ ساز باشه...متاسف شدم خيلی زياد

    ReplyDelete
  4. منم که امروز شنيدم شوکه شدم . بيچاره تازه از تبعيد برگشته بود

    ReplyDelete
  5. نمی دونم کار کی بوده ... ولی از اینکه بزرگترین امید بر علیه مشرف حالا ترور شده ناراحت شدم ... راستی برای گردون هفته ی بعد ، زن رو پیشنهاد می کنم ... یا بهتر بگم : از زن بودن

    ReplyDelete
  6. يک زن، اون هم در خاورميانه و اون هم در پاکستان  رهبر مردم باشه! زن واقعا بزرگی بود مثل پدرش!

    ReplyDelete
  7. هيچ کس رو تو دور و اطرافم نديدم که از شنيدن خبر رفتنش ناراحت نشده باشه...

    کسايی که حاضرن جونشونو واسه آزادی بدن تا آخر عمر آزاد زندگی می کنن.

    همون طور آدمايی که جونشونو پای عشقشون می دن تا آخر عمر عاشق زندگی می کنن.

    بعضی چيزا تو زندگی هزينه هايی داره هزينه هايی که بايد تا آخرين دينارشونو تمامو کمال پرداخت کرد...

    ReplyDelete
  8. می ترسم

    از اينکه ملت ما خوب الگو برداری می کنه!

    ReplyDelete
  9. منم خیلی غصم شد وشکه ام شد بابت این نازنین . چقدر حیف بود واقعا...

    و اما چند شب پيش با صابخونه عزيز(می گه نگو صابخونه بگو دوست) رفتيم کتاب بخره که ببره امريکا. حدود۵۰ جلد کتاب رمان خريد(قابل توجه کتاب نخر ها) و يه چيزی حدود ۲۰۰ هزار تومان که معتقد بود پول ۱۰ تا کتاب تو امريکاست! منم گشتم مورد علاقه های خودمو براش پيداکنم. کتابهای زويا پيرزاد و فريبا وفی . رضا قاسمی و معروفی...همه گير اومد الا پرنده من فريبا وفی و ؛باور می کنيم: زويا اونهم به دليل پر فروش بودنش!

    خيلی خوشحالم که کتابهاي اين دو اينقدر طرفدار داره. من که عاشقشونم..

    اينا رو واسه پست قبليت گفتم. خوابم مياد شايد چرت گفتم ...مسافر دوست داشتنی ام داره ميره منم نصفه شبی..

    ReplyDelete
  10. و چه پايان دردناکی.

    ReplyDelete
  11. من هم متاثر شدم و من هم دلم گرفت از شنيدن اين خبر. انگار فقط متعلق به ما نیست تمام دنیا تاب بزرگان و قهرمانان را ندارد!

    ReplyDelete