Monday, December 22, 2014

هر چه کند جور نیست ور تو بنالی جفاست

شیخ ما روزی در حمام بود، درویشی شیخ را خدمت می‌کرد و دست بر پشت شیخ می‌مالید و شوخ بر بازوی او جمع می‌کرد چنان‌که رسم قائمان باشد. تا آن کس ببیند که او کاری کرده است. پس در میان این خدمت از شیخ سوال کرد که:
«ای شیخ! جوانمردی چیست؟»
شیخ ما حالی گفت:
«آن‌که شوخ مرد به روی مرد نیاوری»
همه‌ی مشایخ و ائمه‌ی نیشابوری چون این سخن شنودند اتفاق کردند که کسی در این معنا بهتر ازین نگفته است.
اسرار التوحید- فی مقامات شیخ ابوسعید ابوالخیر

برایم این را فرستاد، بعد آخرش نوشت شرط دل‌دادگی هم شاید این باشد که رنج عشق را به روی معشوق نیاوری

No comments:

Post a Comment