Tuesday, January 26, 2010

جان‌های بی‌قرار

شاخه ی نیلوفری، همچو برگ گل تری/ می روی و می بری، سال و ماه و هر شبی


فصل ها آواره اند، دل به حسنت داده اند/ در نهان دلت، عشق را می بری


هر کجا می روی بانگ مهر منی...


ذات آدم هایی به زلالی آب است و بودنشان چو باران، برکت...نیما جان محمدی نازنین، بی اغراق از زمره ی معدود اعضای این عشیره ی عاصی است. به سوز سازش دل بدهید و به کرامت کلماتش.. تا نثاری گردد به سیالیت جان های بی قرار

2 comments:

  1. عالیست مرد انقلابی

    ReplyDelete
  2. شاید تلخ مثل عثل هم مثل کلید دارش به تولد حثاس نباشد... به هر حال سالگرد این تلاش شش ثاله بدون  وقفه شمع روشنی برای نویثنده آن لازم باید.
    شاید  وبلاگ نویسی هم ثرنوشت ثاز شود
                           

    ReplyDelete