Tuesday, April 19, 2005

استغفار به شيوه شيخ ابوالجواد غضنفری

سلام!ديشب کتاب با ارزش «الرسائل فی الشرح الوسائل» نوشته عارف گرانسنگ شيخ ابوالجوادغضنفری را ميخواندم.ناگهان نهيبی در بخش اندرونی جان خسته ام-حدودا در ناحيه فوقانی پانکرهاس-برخاست که ای بنده پر از معصيت و ای ابله در هر وضعيت ،اين چه مزخرفاتی تو بلاگت نوشتی ،توبه کن!زود باش مردک پاشو استغفار کن،حيوون با توام ...از هيبت ان کلام همام بر جايم خشکم زد چنان که هنوز برخی اعضای غير محترمم از خشکی در نيامده است.صدا چنان مهيب و عميق بود که فی الفور و فی المجلس عرق سردی از پيشانيم به راه افتاد و در قسمتهای خلفی و تحتانيم خيسی ضايعی مشاهده ميشد که با مراجعه به کتب عاليه طب بر من معلوم گشت نميتواند از تعريق تنها باشد...سرتان را درد نياورم بی اختيار برخاستم و فرياد زدم ياشيخ يا شيخ،روم به ديوار،گلاب به روت توبه توبه.انا تائب ای از نظر غائب! سپس بی اختيار بی هوش شدم.در خواب ديدم شيخ غضنفری با لبخند به من نزديک شدو گفت ای پسرطلا!قربونت برم جيگر! بخورمت مومن!توبت قبول شد-حالا من تو خواب هی عقب عقب ميرم شيخ همين جوری نزديک تر ميشه-خلاصه شيخ در يک قدمی من ايستاده انگار ميخواست بنده را به افتخار غسل تعميد نائل سازد که اين حقير سراپا تقصير ناگهان از خواب ناز جست و در عالم خواب و بيداری شنيد که شيخ با صوت ملکوتيش ميگويد«تف به اين شانس !عجب توبه کار مشتی بود»


خلاصه توبه کردم که استغفار ورزيدمو به شما بندگان گناهکار و غرق درمعاصی توصيه ميکنم توبه فرماييد که عمده حسرت اهل دوزخ ازتسويف-به تاخير انداختن توبه- است

31 comments:

  1. حالا از چي توبه كردي؟!!!

    ReplyDelete
  2. سلام
    راستش من از ابتدای وبلاگت دارم اونو ميخونم و هيچوقت هم پيامی ندادم . دوستای زيادی دوروبرتن ( دور و برت هستند ) اينه که لزومی به عرض و طول حضور ما نبود ولی ديگه دارم نگرانت ميشم هرچند نميتونه اصلاْ مهم باشه يعني واقعاْ مهم هم نيست ولی عصبانيم کردی گندشو در نيار تو هرچيز آقا يا رومی روم يا زنگی زنگ اگه نيستی نه اداشو دربيار نه ادعاشو کن که بهت نمياد مرد گنده چيزهای ديگه ای هم هست که دلم ميخواد بگم ولی حيف خيليها دوست دارن و نميشه باهات روراست بود چون نه جنبه و ظرفیتشو داری نه دلسوزی دوستای دوروبرت ميذاره والا ميدونستم چی بايد بگم گنده گوی کوچولو

    ReplyDelete
  3. خيلی با مزه بود... استغفر الله از دست اين امير آقا

    ReplyDelete
  4. امير جان ! اين کتاب قرضی بده بخونيم شايد به راست هدایت شديم. شايدم راست شد هدايتش کرديم

    ReplyDelete
  5. افا جان!اولا شما لطف داری که از اول بلاگ منو ميخونی،ثانيا ممنون که نگران منی،ثالثا ببخش که عصبانی شدی! رابعا من ادعای چی رو کردم قربان؟ میشه اینو بگی؟ خامسا قربون شکلت تو جنبه و ظرفیت منو از کجا میدونی؟ سادسا من ممکن گنده گو باشم ولی کوچولو کمی بعیده

    ReplyDelete
  6. واقعا به راه راست هدايت شديد؟؟؟؟

    ReplyDelete
  7. خدا رو شکر که توبه کردی وگرنه .............(:

    ReplyDelete
  8. منتظرم عمو واسه اون جزوه  گران بهای ات.

    ReplyDelete
  9. اولاْ  دوست داشتم و کار دلیه به کسي هم 000 آي نفس کش ثانیاْ  قربونتون برم ثالثاْ اشکالی نداره اینهم رو همه دلواپسیها و دلخوریها و دلنگرانیهام رابعاْ بماند چون نميخوام باهات وارد بحث بشم بدلايلي 000 خامساً حالا 000 سادساً  خيلي مطمئن نباش و زاويه آينه اتاقتو ( شايدم ديدتو ) عوض کن حتماً چيزهاي زيادي دستگيرت ميشه هفتماً ( عربيشو بلدنيستم تا همين جاشم از رو دست دوستم تقلب کردم ) اينقدر بلاگ اول خط ( تجارت اينترنتي ) رو نخون از راه بدر ميشي ( نيست نشدي يا شايدم نبودي يا 000) بگذر

    ReplyDelete
  10. صورتک خیالیApril 19, 2005 at 10:33 AM

    سلام من از اول وبلاگت رو خوندم يادم نيست پارسال چند سالم بود ولی از وقتی بلاگت رو ميخونم خيلی بزرگ شدم ُ جنبه ات بالاس ُ عسل دوس دارم بعد از سيگارُ راستی کوچولوی بهت اينقده لينک نميدم تا توبه کنی! توبه کردی باهم صحبت ميکنيم ُ منم سانچو ميخام ُ آيدين هنوز سانچو رو نخونده ُ راستی خيلی خرتيم!

    ReplyDelete
  11. تف به اين شانس !عجب توبه کار مشتی بود؟؟؟!!!!تو هم بااین توبه ت ...ولی خوب چون گرز و تبر نگه دار من شدی خالا این یه دفه عیبی نداره

    ReplyDelete
  12. بابا  ضد انقلاب ....

    ReplyDelete
  13. من چه توبه کنم چه توبه نکنم جام بهشت نيست .. اگه رفتی بهشت واسه منم جا رزرو کن .. ديگه کار بد نکنيااا ..

    ReplyDelete
  14. بابا بزرگ برميگردم. از اينکه به فکر ما بچه هات هستی ممنونم.

    ReplyDelete
  15. دختر ارديبهشتیApril 19, 2005 at 4:45 PM

    تا باشه ازين تواب ها!!!!!!!!!!!!

    ReplyDelete
  16. این کتابت رو بده ما هم حال کنیم شاید آدم شدیم.گذشته از شوخی نثر با نمکی داری.

    ReplyDelete
  17. توبه يا شيخ زاده. توبه....

    ReplyDelete
  18. ديدم توبه به درگاه شيخ کردی و شيخ اومد به خوابت. گفتم منم به درگاه شيخ زاده توبه کنم شايد شيخ زاده به خوابم بياد.

    ReplyDelete
  19. منظور اگه سعيد شيخ زاده اس ديگه بزرگ شده...حيف...

    ReplyDelete
  20. وا خدايا توبه!...سلام

    ReplyDelete
  21. AMIRREZA-dearbuddhaApril 19, 2005 at 7:20 PM

    امير جان واسه توبه جای دور نرو........

    ReplyDelete
  22. قبول انواع توبه با جديدترين متد بدون درد و خونريزی توسط متخصصین مجرب و مجرد . جهت مشاوره و تعيين وقت با لينک زير تماس بگيريد .

    ReplyDelete
  23. سلام . اااا اين آفا چرا داغيده بابا ؟ داداش يا ابجی بيخيال نسل نسناس ما بشو ما جزء آدمايی هستيم که نوشابه خورديمو حالا تو ترکش هستيم بعضی خانومارو هلو خونه هارو حجله و خدمونو شادوماد ميبينيم . شما بچه مثبتی ما بچه جلف بیا بیخیال وجود و اعضا و جوارح مبارک ما بشو خوبه بریم کاری کنیم که ۱۰۰ ضربه شلاق بخوریم یا سنگسار بشیم ؟ دلت میاد ؟ اما اميرجون قربونت اين همه خواب يه کاره خوابای مفعول شدن ديدنت چی بود ؟ دست راستت زير سر دشمنات با اين خوابات . راستی در مرد متن قبليت توصيه ميکنم فتق بند بخر ميترسم با اين همه جنبش چشم بخوره . قربونت . ديدار بعدی بعد از سفر

    ReplyDelete
  24. ااااا عجبا تو پيام دومش تبليغ منفی عليه منم کرده . بابا مرامتو عشقه مشتی . من مگه چی گفتم آفا ؟ ميخوای برات عاشقانه بنويسم يا دعای عمت نجيبو تفسير کنم ؟ بد حالم گرفته شد ؟ پس به ..... چی اميرجان ؟

    ReplyDelete
  25. سلام و درود

    ReplyDelete
  26. نميدونم چرا هر وقت اسم توبه مياد ياد اين ميافتم که توبه گرگ مرگه.

    ReplyDelete
  27. ميبينم که اينجا هم يک افا پيدا شده .بی خيال امير و اول خط...

    ReplyDelete
  28. امیر متاسفانه مسنجر من قطع شد.یک دنیا شرمنگی برایم باقی ماند.هر کار هم میکنم وصل نمیشه که نمیشه.

    ReplyDelete
  29. اينا چيه اينجا نوشتی! زود باش توبه کن من منتظرم!

    ReplyDelete
  30. سلام ... تو خودتو بکشی هم نميتونی توبه کنی ... فقط دلم برای نثر قشنگت ميسوزه که داره اينجوری هرز ميره ... موفق باشی

    ReplyDelete
  31. شاعر در اين باب ميگه ...بابا تو ديگه کی هستی!

    ReplyDelete