گاهی وقتها چنان اسیر میشم در تارو پود نا پیدای سنت که باید اتفاقی بیفته تا بفهمم اختیارم رو دادم به والدم تا برام تصمیم بگیره.سال قبل فیلمی تو امریکا پخش شد به اسم «کوهستان بروکبک».فیلم کاندید هشت جایزه اسکار شد و برای فیلم بین حرفه ای مثل من طبیعی بود که بپرم و فیلم رو گیر بیارمو ببینم اما چیزی این وسط جور در نمیومد:کوهستان بروکبک فیلمی بود در مورد روابط همجنس خواهانه میان دو کابوی آمریکایی و ذهن من تابوهای شدیدی در این مورد داشت.انقدر که حتی به حریم همچین فیلمی نزدیک نشه
مساله برام مسکوت موند تا وقتی چند شب پیش داشتم فیلمی میدیدم به اسمhigh art که برنده جایزه ساندنس شده بود.ماجرای فیلم حول محور دختری میگشت که عاشق همسایه لزبینش که عکاس درجه یکی بود میشد.با پایان فیلم،تو حالی که داشتم لذت تماشای یه فیلم خوب رو با رخوت مزمزه میکردم،به ذهنم رسید چرا من راحت نشستم فیلمی که بخش عمدش نمایش رابطه دو لزبین بود رو تماشا کردم اما حاضر نیستم فیلمی رو ببینم که محورش رابطه عاشقانه دو نفر گی محسوب میشه؟
بالغم یه سری گزینه ها رو ردیف کرد:ایا به نظر او هر انسانی مالک بدن خودش نیست؟آیا هر انسانی نمیتونه آزادانه با کسی که دوستش داره عشق ورزی کنه؟آیا...؟جواب من به همه این سوال ها مثبت بود اما چرا حاضر به تماشای اون فیلم نشدم؟اینجاست که باید رفت دست به گریبان شد با والد پشت پرده ای که بیش از حد در مواردی قدرتمنده.من مدام دارم سعی میکنم این والد سنتیه بی منطق پر از باید رو، به چالش بکشم و مجبورش کنم اختیار قانون گزاری رو بده به بالغم اما این والد ما همچنان بیش از حد در مواردی مستحکمه...بالاخره پدرشو در میارم!
پی نوشت:این همه در فشانی کردم که تهش بگم high art رو ببینید.فیلم خوش ساخت و ساختار شکنیه.
سلام. من خوشبختانه اين والدم در این موارد مدتهاست ساکت شده! ادمش کرده ام! تو هم سعی کن! جواب می ده!/ اون فيلم هم چشم! حتما می بينيم!
ReplyDeleteما از تمامي مدافعين جنبش آزادي زن و مدافعين حقوق زنان مي خواهيم از اين پوسترها و اين شعارها براي مراسمهایي که در سراسر ايران برگذار مي شود استفاده کنند. ما مي خواهيم در تمامي مراسمها با شعار ستم بر زن موقوف٬ 8 مارس باشگوهي به نمايش بگذاريم. دوستان و ديدار کنندگان حمايت کنيد. پوسترها را وسيعا در محلات و خيابانها پخش کنيد. ما از تمامي سازمانهاي مدافع حقوق زن مي خواهيم اين پوسترها را تبليغ کنند. اين عکسها و هزاران صحنه روزمره در ايران تنها گوشه هاي کوچکي از يک جنبش عظيم براي آزادي زن در ايران است. حمايت کنيد و کميته برگزار کنند 8 مارس را تقويت کنيد. نامه ها و ایميلهاي شما براي فعاليني که در داخل کشور با کمترين امکان به استقبال 8 مارس باشکوه مي روند دلگرم کننده است. حقوق زنان جهان شمول است. پس از جنبش ما حمایت کنید و روز جهاني زن نيز بايد جهاني باشيد. اتحاد و همبستگي ما رمز پيروزي ماست.
ReplyDeleteزنده بايد آزادي و برابري
ستم بر زن موقوف
زنده بايد 8 مارس
http://8march.blogfa.com/
مرسی از نوشتت خيلی خوشحال شدم واقعا بازم بنويس
ReplyDeleteچه والد خفنی
ReplyDeleteمن اصلآ به روی خودم نمیارم که پرشین کامنتم رو نوش جان کرد و یه آب هم روش !
ReplyDeleteچه دليلی هست برای از بين بردن اين موضوع؟؟؟ چرا بايد اين بايد ها رو از بين برد؟ خدئا رحمتش کنه!حسين پناهی می گفت: کافر نمی شوم چون به نمی دانم هايم اعتقاد دارم...اين نمی دونم ها و تعصب روی اونها زياد هم بد نيستن!
ReplyDeleteآخه مشکل اينجاست که آدم ميمونه کدومشون درست ميگن .والد يل بالغ ؟
ReplyDeleteخوب ....من باید یک کم فکر کنم
ReplyDeleteسلام...با عرض احترام خدمت شما،من نيز با تمام وجودم با کامنت شما مخالفم،دوست عزيز دکتر شريعتی در جايی از سخنانش می گويد: ( انقلابی که در پس آن تفکر نباشد فاجعه آفرين است) پس نمی توان کوتاهي و حماقت های پاره ای از حکام در جمهوری اسلامی را به پای انديشمندانی چون شريعتی نوشت..در ضمن من در هيچ جايی نديده و نخوانده ام که دکتر حرفی از استقرار جمهوری اسلامی زده باشد...قلمت استوار.
ReplyDeleteبا نظرت موافقم اما با تمام ادعايی که داشتم به از ديدن اون کوهستان بروکبک يکم چندشم شد.اما کلاه قاضی کردم و ديدم که اونا هم حق دارند و من حق حتی چندش ندارم . اين يکی از بزرگترين کشفیاتم بود
ReplyDeleteگاهی بهتری تصميم اين والد رو بپذيريم... چون جنگ کردن باهاش چنان انرژی ای می گيره از آدم که آدم از همه بالغ های ديگه ش هم می مونه!! بعد می بينی از اولش هم بدتر شدی...
ReplyDeleteاگه ادم بتونه يه تعادل بينشون برقرار کنه که هر دو راضی باشن اونوقت عالی ميشه...ولی خيلی سخته!
ReplyDeleteاين والد ما رفته يه انجمن راه انداخته به نام انجمن حمايت از والد هاي آزار ديده و يكي از جاهايي هم كه به اين بالغ بيچاره گير ميده همينه متهم شده بالغمان به آزار والد . ما هم كه اين وسط فقط سوت مي زنيم... واله دنبال درد سر نمي گردم كه !
ReplyDeleteپست قبلی که خيلی زيبا بود اما اين پست راستش من هنوز به اين مرحله نرسيدم که با والد پشت پرده زياد درگير بشم که اگه بشم لابد پٌٍره از اين تابوها و سنتهای پوسيده اما چند وقت پيش به سايت يه آقای ايرانی ساکن خارج برخوردم که احساسی زن گونه داشت اولش چندش وار خواستم رد شم اما ديدم اين شخص صاحب کلی مقاله و ترجمه راجع به حس همجنس گرايش است و چقدر بلاد کفر از ايشان حمايت و با ايشان مصاحبه می کنند. يه کم کلنجار که رفتم با خودم، ديدم اينم يه نوع ژن و يا آرکه تايپه که کاريش نمی شه کرد ولی امثال اين اشخاص چقدر مجبورن ماسک جنس مخالف رو بزنن تا ضربه نخورن!
ReplyDeleteخدواندا شکر واقعا شکر
فکر ميکنم لازم داری يک سفر يکی دو ساله شايد به مهد تمدن داشته باشی و اينجا افکارت رو از قيد سنت بيرون بکش و اجازه بدهی در هوای بی حصار نفس بکشه. مثل کاتاليزور عمل ميکنه و ميبينی که گی ببينی يا لز يا يک رفتار متعارف تر همه اش يک ميزان بی تفاوت است و کلا از قيد ظاهر ميای بيرون و ميبينی همه ی اين انواع به دنبال يک چيزند، لذت و خارج کردن فشارهای روانی انسانی. به همين سادگي!
ReplyDeleteو در مورد فيلم من هم ديدم..البته چون زير نويس فارسی نداشت و خب انگليسی من هم زياد تعريفی نداره و اينکه اين فيلم کاملا مبتنی بر ديالوگه،لکن زياد خوشم نيومد.البت اعتراف اين مطلب که فيلم هايی از نوع دوم را بيشتر می پسندم زياد دروغ نيست.
ReplyDeleteمن گردون می خوام !
ReplyDeleteمجبور شدم وبلاگم رو عوض کنم
ReplyDeletelivingonwind.persianblog.ir