Tuesday, December 1, 2009

چماق بدم خدمتتون؟

از خلال کامنت های خانم بهار در پست دور از چشم فمنیست ها:«در ضمن شما خودتان وقتی فمینیست نیستید و وقتی هیچ فعالیتی در زمینه برابری حقوق زن و مرد ندارید، وقتی حتی از فمینیست ها خوشتان هم نمی آید و ....حتی از نزدیک هم در مسایل زنان دستی در آتش ندارید و ... حتی در کلاسهایی شرکت میکنید که نگاه مردسالارانه را ترویج میدهد و راضی هستید و فکر میکنید که این کلاس ها به شما کمک کرده؛ چرا به خودتان اجازه میدهید که در مورد میزان افراط و تفریط نگاه اشان تصمیم بگیرید و نظر بدهید؟؟؟ ...نمیشود که شما یک نفر درست بگویید اما بقیه فمینیستها به خون شما تشنه که؟؟ میشود مثل رابطه ا.ن و جنبش سبز. سبزی ها ازش انتقاد میکنند اما او میگوید شماها برانداز هستید و...مخصوصا که مطالعه چندانی هم در مورد فمینیسم  ندارید. »


رضا کیانیان در کتاب آخرش می گوید« من آموخته ام که از کنار شر لیز بخورم». خوب تمام بحث هایی که در مورد تیتر نوشته ی دو پست قبل به راه افتاد جوری شر بیهوده بود. آن تیتر شوخ طبعانه، تحمل نشد و بلوا شد و فرض کردم شری است که باید از کنارش لیز خورد اما انگار نمی شود. چینی ها مثلی دارند که می گوید «دنبال شر نباید رفت ولی وقتی شر با پای خودش به سراغت می اید از آن نباید گریخت». شده حکایت بنده. به جای هر دفاعی توجه تان را جلب می کنم به همین چند خط بالا که از بین کامنت های خانم بهار دستچین کرده ام و متن کاملش در کامنت های همان پست قابل بررسی است. ایشان بدون انکه مرا دیده، یا حتی سی ثانیه با من صحبت کرده باشند به این نتیجه رسیده اند که من هیچ فعالیتی در زمینه ی برابری ندارم و مردسالارم و خیلی هم شبیه ا.ن رفتار می کنم و مطالعه ی چندانی در مورد فمینیسم ندارم و حتی در کلاس هایی شرکت می کنم که مرد سالاری را ترویج می کند- حدس می زنم منظورشان دوره های یونگ است...فرمایشات ایشان چندان نیاز به پاسخ ندارند اما ظرف نزدیک به پنج سالی که وبلاگ نوشته ام همیشه فرضم با خودم این بوده که زیر بار حرف زور نروم، در برابر کژ رفتاری سکوت نکنم حالا می خواهد انصار حزب الله با چماق زور بگوید یا بعضی حضرات با کلمه...اگر فمینیسم این است که شمایید و شما می گویید، من ترجیح می دهم بایستم این سوی جوی و جورابتان را بادبان کنم. همین و خلاص!


پی نوشت جگر: در راستای رسیدن شاهد از غیب، دوستی به نام سایه برای آن پست کذایی کامنت گذاشته اند:مگه یه زن مراقبت می خواد که عمرتو بذاری پای مراقبت ازش؟...عرض نکردم؟ تحویل گرفتید؟

42 comments:

  1. امیر جان به نظرم این مشکل اقلیت بودنه و ربطی به اینکه از کدوم جبهه هستن نداره. ما اینجوری بار اومدیم که وقتی تو اقلیت هستیم متعصب باشیم. حتی به اسم گروهمون ( نه نقد و یا اعتراض به اون ها) اگه جایی ذکر شد واکنش تند و سریع نشون بدیم. یعنی اصلا نگاه نکنیم طرف چی میگه همین که اسم گروه ما رو آورده یعنی باید بهش توپید. حالا بیا بگو شما خیلی خوب و گلین. میان میگن چرا فکر کردی باید از ما تعریف کنی مگه ما دچار کبود فلان و بهمانیم. خلاصه که تو جامعه ما حاصل ضرب شدت واکنش در تعداد آدمهای عضو یه گروه مقدار ثابت داره.
    به نظر من واکنش شدید هم هیچ وقت نمیتونه خیلی منطقی باشه و این میتونه دلیل برخوردهای عجیب (نه چندان منطقی) گروههایی با جمعیت اقلیت  تو یه جامعه  باشه.

    ReplyDelete
  2. عاطفه(احلام)December 1, 2009 at 12:00 PM

    و همه ی زیباییهای زنانگی و مردانگی و استلزام وجود هر دو چه در جامعه و چه در وجودمان را باور کردیم دیگر دست از همه ی خشمهای به ارث برده از جامعه ی مادرسالاری انسانهای نخستین تا همین مردسالاری که مدت زمانش زیاد نیست و همچنین تعصبات برداشته و جامعه بهشت خواهد شد!

    ReplyDelete
  3. من هم مثل مرجان کامنت اول بهار به نظرم به جا و منطقی بود و کاش ادامه نمی‌داد که انگار کامنت آخر رو آدم دیگه‌ای نوشته بود.  به خصوص که من فکرکنم بتونم بگم نویسنده وبلاگ رو می‌شناسم و این وصله‌ها به هیچ وجه بهش نمی‌چسبه.  
    ولی جدا از حرفهای این خانم (که تو چون عیبش گفتی حسنش را نگفتی) من می‌خوام بگم: اما تو هم بپذیر که اصلا هر وقت این لغت رو می‌شنوی، "فمینیست" رو می‌گم، موضع می‌گیری و خیلی وقتها وقتی می‌خوای از یه رفتار نادرست در زنها بنویسی از این لغت استفاده می‌کنی و هر کی ندونه تو می‌دونی ته شوخیهای ما چقدر جدی هست.

    ReplyDelete
  4. من می‌دونم تو به قول خودت به "شبه فمینسم" انتقاد داری، می‌پذیرم، من که اصلا می‌گویم هر چیزی "ایسم" اضافه شود یعنی از منطق خارج شده و رفتارهای رادیکالی نشان می‌دهد.  هرچند "فمینسم ایرانی" برای من به شدت قابل احترام است و اصلا به آن احساس دین می‌کنم.
    این را هم می‌پذیرم که این پست شوخی بود.
    اما یادته وقتی اینجا بودی من گفتم مهریه و تو چه دادی سر من زدی که ما هم حق طلاق می‌خوایم هم نمی‌خوایم مسئول هیچی باشیم هم می‌خوایم مهریه بگیریم و من یه لحظه سکوت کردم در برابرت چون تو یه لحظه همه منطقت رو فراموش کردی و اصلا فراموش کردی داری با من حرف می‌زنی که فکر می‌کنم مسئول زندگی خودم هستم مهریه نمی‌خوام حق طلاق و حضانت و ارث و دیه برابر  چرا می‌خوام.  طبیعی بود منم عصبانی بشم چون تو رسما داشتی به من توهین می‌کردی  و صدات رو بردی بالا که وقتی این کار رو می‌کنی بعنی می‌خوای دعوا کنی نه اینکه گفتگو کنی.

    ReplyDelete
  5. واصلا فراموش کردی من به عنوان یک زن ایرانی هنوز نتونستم حق طلاق و بقیه حقوقی که ازش حرف زدم بدست بیارم، و من نمی‌فهمم اگه مهریه تنها حق من از یه زندگی مشترکه چرا باید نگیرمش.  بله می‌پذیرم این مثل پولی که به یه کارگر خانه، پرستار بچه و کارگر جنسی می‌دن و گرفتنش برای من تحقیره، اما من نمونه یک زن معمولی ایرانی نیستم این پول می‌تونه تنها منبع مالی یه زن برای شروع دوباره باشه.  و من نمی‌فهمم چرا یه همچین زنی باید از تنها چیزی که می‌گن حق‌شه بگذره.  
    بله درسته مهریه غلطه و خیلی‌ها دارند ازش سواستفاده می‌کنند این خیلی‌ها شامل هر دو جنس می‌شه.

    ReplyDelete
  6. می‌دونی فکر می‌کنم من هم می‌تونستم داد بکشم و بگم تو یه مرد‌سالاری که وقتی حرف از حقوق زنان می‌شه خودشونو می‌زنن به کری اما از رابطه آزاد و زندگی زیر یک سقف بدون تعهد ازدواج استقبال می‌کنند و اینو تنها نشونه یک زن مستقل آزاد می‌دونند.  اما خوب تو همچین آدمی نیستی و منم اینو می‌دونم.  اما فکر می‌کنم یه چیزی در تو گره مونده برای همین یهو صدات رو می‌بری بالا.
    این "فمنیستها"یی که تو می‌گی همون قدر آزار‌دهنده است که من بگم همه مردا مثل همند، تنبلهای بی خاصیت خائن.
    اگه دوست داشتی اینو پابلیش کن اگه هم نه، نه.  من برای تو نوشتم و نمی‌دونستم چقدرش رو دوست داری بقیه بدونند.

    ReplyDelete
  7. خشوشی داری

    ReplyDelete
  8. مرجان خانم خوشحالم كه لااقل اول رفتيد كامنتهاي من رو خوانديد و بعد نتيجه گرفتيد اما فقط يك نكته را بگويم، جناب امير حسين خيلي راحت وقتي حرفي از موضوعي ميزند و من گاهي نظر نقادانه در موردش مينويسم خيلي راحت به من ميگويند "چرا در مورد چيزي كه نخواندي نظر ميدهي و ...؟" اما اگر من چنين پيش فرضي در ذهنم بگذارم؛ ميشود قضاوت و ... (اتفاقا سند اين برخوردشون در وبلاگ اشان وجود دارد- اونجا هم توضيح دادم كه من مخصوصا اين مدلي برخورد كردم كه به شما بگويم عكس العمل اتان نسبت به كساني كه نقدتان ميكنند درست نيست) حتي يادم هست خودشان يك پستي نوشته بودند كه چرا فمينيست ها اين مدلي برخورد ميكنند و ...؟؟ بعد هم نوشته بودند بنده مطالعه چنداني در اين زمينه ندارم. وقتي خودشان ادعا ميكنند، خلاف گفتنش از طرف من فكر كنم دروغ بزرگتري باشد.
    اصلا بياييد همين يك پاراگراف را حرف من حذف كنيد. بقيه كامنت هاي من كجايش هجمه برنده و با عصبانيت و ناراحتي و شدت بود كه ايشان مدعي ميشوند؟؟ حالا من هم حق دارم اعتراض كنم كه چرا اين آقا در مورد عصبانيت فرد پشت اين كامنت قضاوت ميكند؟

    ReplyDelete
  9. از طرفي من نگفتم ايشان شبيه آقاي الف نون هستند گفتم وقتي يه فمينيست نسبت به عقايد شما ايراد ميگيرد "سريع جبهه گيري ميكنيد كه اي واي ميخواهد من رو داغون كنه و ... ميخواهد مردها رو از بين ببره ... ميخواهد به من جوالدوز بزنه و ...". من خيلي مردان رو در اطرافم ميشناسم كه بيشتر از من زن در فعاليتهاي زنان شركت ميكنند ولي هيچوقت از انها نشنيدم كه "فمينيست ميخواهد مردها رو له كنه و ..." چرا چنين حسي به آقاي امير حسين دست ميدهد؟؟ فكر نميكنيد ايراد از فرد انتقاد كننده نيست؟؟ نميشود كه ما حرف بزنيم و بعد هم بياييم به طرف مقابل بگوييم اگر ميخواهيد نقد كني بايد اين مدلي باشد و اون مدلي باشد و ...؟؟؟ آقاي امير حسين براساس كدام نظريه و كدام برخورد و كدام فمينيست ايراني و غير ايراني؛ قضاوت كرده اند كه زنان فمينيست مخالف همراهي زن و مرد در هنگام بيماري هستند؟؟؟ من اعتراضم به ايشان همينجا است جايي كه ايشان فكر ميكنند اشكالي ندارد خودشان قضاوت كنند اما اگر كسي ديگري قضاوت كند ايراد دارد.

    ReplyDelete
  10. جناب امير حسين پرچم كردن جوراب من يا فمينيست ها هيچ وقت باعث نخواهد شد حرفي كه من يا شما ميزنيم حقانيت اش ثابت بشود. كسي حقانيت حرفش ثابت ميشود كه اصول گفتگو را بلد باشد وقتي شما با پيش فرض اين مدل برخورد ميكنيد كه "فمينيست ها ميخواهند مردها رو له و نابود كنند" وارد گفتمان غير عادلانه شديد پس برخورد شديد هم ممكن است رخ بدهد. شما اين پيش فرض ذهني را برداريد و بعد ببينيد كه باز هم چنين برخوردي دريافت ميكنيد يا نه؟ فكر كنم در كلاس هاي يونگ هم به شما ميگويند كه گاهي عكس العمل هايي كه ما از اطراف دريافت ميكنيم، عكس العمل هايي است ناشي از رفتار خودمان.
    در ضمن اگر اينقدر در زمينه حقوق زنان فعال هستيد چرا اعتراض به جوالدوز زنان داريد؟؟ كسي كه در اين زمينه ها فعاليت كرده باشد هيچ وقت چنين حسي ندارد مخصوصا اگر از نزديك به حوزه فعاليت زنان آگاه باشد و ... كاش مستندات اش را بيان كنيد كه لااقل بي مرامي من هم معلوم شود.

    ReplyDelete
  11. عاطفه جان من تعصبي ندارم. براي من هم برابري معني اش اين است كه به واسطه جنسيتم من را از دسترسي به فرصت هاي اجتماعي منع نكنند. كارها را زنانه و مردانه نكنند و بگويند زن اين مدلي و مرد اين مدلي. شما هر چقدر هم تلاش كنيد و بخواهيد انعطاف داشته باشيد حقيقت مطلبي را كه ما در يك جامعه مردسالار زندگي ميكنيم را كه نميتوانيد انكار كنيد كه. بنابراين وقتي شما براي دست يابي به هر فرصتي با همين دلايل سنگ جلوي پاي زنان ميگذاريد، خب وقتي طرف ميجنگه براي دست يابي به حقش تعبيرش ميكنيد به تعصب. خيلي جالبه كه شما هم داريد قضاوت ميكنيد كه من يا زناني كه فمينيست هستند تعصب دارند اما اگر حرف بزنيم هم ميشه تعصب و ... من فكر ميكنم دليل اين ذهنيت ناشي از تعصب و هجوم و ... همين است كه ما يه چيزهايي به عنوان هويت و ... در مورد خودمون داريم كه وقتي فمينيست ها به ما ميگن اين مدلي نيست و ... احساس هجوم ميكنيم و ... شما به من يك جا و يك كلمه از حرفهاي فمينيست هاي ايراني را بياريد كه نشان بدهد متعصب هستند.
    جالبه قبول داريد كه باعث پيشرفت شدند اما در عين حال متعصب هستند. به نظرتون كساني كه متعصب هستند و در نهايت يه مدل ديكتاتور ميشوند در شر

    ReplyDelete
  12. به نظرتون كساني كه متعصب هستند و در نهايت يه مدل ديكتاتور ميشوند در شرايطي كه به امكانات چنداني هم براي دست يابي به شرايط اجتماعي به دليل مردسالاري نداشتند و ... توانستند پيسرفت كنند اما در عين حال متعصب هستند؟؟؟ اين متناقض نيست؟؟؟ تعصب و پيشرفت ؟؟؟ شما تعصب رو چي داريد معني ميكنيد؟؟؟ خوب از نظر من فمينيست زن نبايد فقط يك كالاي جنسي باشه و ... حالا اگر يكي بياد بگه من زني ميخواهم كه شب باهاش بخوابم و من بگم نگاهت مردسالارانه است اين كجايش تعصب هست؟؟؟ من دارم براساس ديدگاه خودم ميگم. در نهايت فرد مربوطه ميتونه بگه ديدگاهت رو قبول ندارم. اما اينكه بگه من ميخواهم اون رو له كنم و نابود كنم و ... به نظرم غير منطقي است.

    ReplyDelete
  13. امير حسين جان من قبلا هم در ايميلم به شما گفتم چرا فكر ميكنم كلاس يونگ تبليغ مردسالارانه است. اين نظر من بود. شما نوشته هاي همون كلاس و عقايد خودتان را بگذاريد به زنان ديگر هم كه فمينيست هستند نشون بدهيد و ازشون سوال كنيد. از نظر من اونها مردسالارانه بود. حالا شايد يك فمينيست ديگه حرف ديگه اي زد. فمينيست ها كه خدا و مصلح اجتماعي نيستند.
    من برابري رو در اين ميدونم كه زن و زنانگي و مرد و مردانگي نداريم اينها مفاهيم زاييده شده يك جامعه مردسالار هست. حالا شما بگو من روزي دو هزار تا كار براي برابر خواهي زنان ميكنم. وقتي اين عقيده رو داريد من اسم شما رو ميگذارم يك فعال حوزه زنان با عقايد مردسالارانه. همين و به همين راحتي.

    ReplyDelete
  14. در مضت آقاي امير حسين شما كه ادعا كرديد زنان فمينيست ما دچار افراط و تفريط شده اند و در زمينه زنان و ... هم فعاليت داريد و .... خوشحال ميشوم مستندات اين قضاوت اتان را هم را ارائه بدهيد كه كجا و چطوري و چگونه زنان فمينيست دچار افراط و تفريط شده اند؟ (مثل اينكه اگر شما در مورد زنان فمينيست قضاوت كنيد؛ اشكالي ندارد اما آنها اجازه ندارند در مورد شما قضاوت كنند.)
    اتفاقا چه خوب شد بحث قضاوت رو پيش كشيديد. تيتري كه خود شما زديد براساس كدام مستندي بود؟؟ غير از اين بود كه برگرفته از يك ذهنيت قضاوت زده بود؟؟
    اگر من قضاوت كردم از شما عذرخواهي ميكنم و خوشحال ميشوم مستنداتي خلاف حرف من ارائه بدهيد اما ميخواهم بدانم اين همه قضاوتي كه شما در مورد زنان فمينيست ميكنيد مستنداتش كجا است؟؟؟

    ReplyDelete
  15. سلام . بی ربطه اما دوس دارم بگم از ساعت 10 صبح امروز مترو صادقیه خبر دارین ؟ یه دل سیر شعار دادیم حالا سر کیفم تا دوشنبه

    ReplyDelete
  16. در ضمن كاش متن كامل همه كامنت من رو ميگذاشتيد اين مدلي لااقل همه متوجه ميشدند شما مظلوم هستيد و من چماق به دست هستم.
    در ضمن من نماينده زنان فمينيست ايراني نيستم. من فقط نظر خودم رو گفتم حالا اگر ميخواهيد به خاطر من يه نفر كل جماعت فمينيست هاي ايراني را به خاطر يك پاراگراف كه شما مشابه اش را قبلا با خود من برخورد كرده بوديد؛ زير سوال ببريد و جوراب اشان را بادبان كنيد؛ خودتان ميدانيد اما ضررش به خودتان ميرسد نه جماعت فمينيست.

    ReplyDelete
  17. نظر خودمانی بس کنید این بساط ابلهانه پاچه گیری را .
    عزیزان فمینیست ببینید با توجه به اینکه امیر مذکور زن ندارند بهترین کار اطلاع رسانی از ذات خبیث ایشان است تا کسی زن ایشان نشود .بنده ادعای چندانی در زمینه دفاع از حقوق زنان ندارم ولی باور بفرمائید کار های خیلی موثرتری در حق زنان می شود کرد نسبت به  دعوا در وبلاگ یک مرد سالاد فلان شده .

    عزیزان من شوخی را طنز را بفهمید .

    امیر جان شر های بزرگ تر و بدتری هم هستند در دنیا .ما را یاد محور شرارت نیانداز.
    وایستا آن ور جوب فحش بده و فحش بستان .(من بودم با صدای بلند می گفتم جواب ابلهان بعضن خواموشی است .) ولی اینکه خیز برداری برای افراشتن بادبان  به نظرم تهدید به دعوای فیزیکی محسوب می شود و از شما بعید است .

    ReplyDelete
  18. امیرحسین میگه : امیر الان از ناراحتی قراره چند شب بدون جوراب بخوابی ؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!:=))))))))))))))))))))

    ReplyDelete
  19. عاطفه(احلام)December 1, 2009 at 2:59 PM

    بهار عزیز من گفتم در یک دوره باعث رشد شده و خوب و لازم هم بوده (قبل از آن دوره زنان حق رای هم نداشتند)و این عقیده من نیست اما به نظر من منطقی میاد. ولی باز هم به نظر من ادامه اش می شه تعصب. تعصب پافشاری و جانبداری در اثبات یک مطلب است و متاسفانه شما با تکرار کلام و کامنتها و حتی من اگر زیاد ادامه اش بدهم نوعی تعصب بر عقاید است. من و امثال من می گوییم به جای مردسالاری و مرد مرد گفتن حق خودمان را بگیریم و گاهی قبول کنیم که زن با مرد برابر نیست. بابا جان بعضی زنها دارند از حقوقی دفاع می کنند که اصلا با طبیعتشان نمی خواند و فمینیستها دارند مرد می شوند و عین مردها قلدری می کنند که بگویند زن ها بهترند و یا برابر مردها هستند؟ قبل از هر چیز باید بفهمیم اصلا زن بودن یعنی چه؟ مرد بودن یعنی چه؟ باید گاهی مرد بود و حق داشت و حق را گرفت و گاهی زن بود و حق داشت و حق زنانه را گرفت! اصلا اگر بدانیم همه ما هم مردیم و هم زن این همه کامنت نوشته و این همه در دنیا بلوا نمی شد!زبان و وقت من بسیار قاصره و دیشب در سفر بودم و خسته اما پیشنهاد می شه کتاب "یار پنهان" را بخوانید و بعد صحبت کنیم

    ReplyDelete
  20. کاش فقط قبل از این که کامنت بذارن   مطلبت رو خوب میخوندن ! ا

    ReplyDelete
  21. امیر حسین جان کاش طرفداران فمنیست می دونستن طرفدار چین و فقط یه بار ترو دیده بود من فکر می کنم من یکی از بهترین مردهایی که دیدم که زن رو می فهمه امیرحسنه به خدا کلمن به به!

    ReplyDelete
  22. ببخشین امیرحسین این ی اگه جا بیفته کلا آدم را عوض می کند!

    ReplyDelete
  23. عاطفه جان! ببين فمينيست ها يك گروه زن و مردي هستند (حالا تعداد مردهاشون خب به نسبت زنها كمتره) كه با يك سري عقيده مثل هم و اشتراكات زياد در مورد زنان دور هم جمع شدند و دارند تلاش ميكنند كه زندگي رو براي زنان بهتر كنند. حالا شما يا آقاي امير حسين يا هزاران و ميليون ها زن ايراني اين رو قبول نداريد. با عقايد اشون مخالفيد و ... اوكي ايرادي نداره شما هم يك گروه تشكيل بدهيد و فعاليت كنيد. در زمينه هاي مشترك هم كار باشيد و غير مشترك متفاوت فعاليت كنيد. مسلما فمينيست ها اعتقاد ندارند كه مثلا كسي كه مخالف اشون هست حق نداره فعاليت كنه كه. اگر اينطوري باشه من پايم رو از شما فراتر ميگذارم و به اون آدم ميگم "رواني". ولي اين دليل نميشه كه شماي نوعي يا هر كس ديگه بخواهد چهارچوب اعتقادات خودش رو  به زور وارد فعاليتهاي اين گروه كنه كه. خب از نظر شما رفتارشون افراط و تفريطه ميشه باهاشون بحث كرد ميشه استدلال كرد و ... اما اينكه منتظر بنشيني كه يه كامنت بگيري كه ... بعد بگي من جوراب بادبان ميكنم. نه من نميپذيرم. شما اينجا يه چيزي مينويسي از نگاهت به زندگي هزاران نفر ميخوانند و ممكنه مخالف باشند. حالا يكي بي ادبه مياد م

    ReplyDelete
  24. حالا يكي بي ادبه مياد مستقيما تو زندگي شخصي ات دخالت ميكنه يكي مياد به جاي زندگي شخصي ات، ديدگاهت رو نقد ميكنه. بر فرض هم تند و تيز باشه. خب نقده ديگه يا آدم بحث ميكنه يا نميكنه. حالا اينكه بيايي بگي من دوست دارم از يك زن مراقبت كنم و ازم مراقبت كنه اما دور از چشم فمينيست ها و ... فقط اين متبادر ميشه كه شما ميخواهيد يه جماعتي رو يا مسخره كنيد يا قضاوت. خب من ميخواهم بدونم كدوم فمينيستي و كجاي حرفش و كجاي رفتارش و ... اين مدلي حرف زده و ... اصلا من هم با شما موافق كه جماعت فمينيست تندرو و بد و اخ و ... ميخواهم بدونم كجاي حرفشون اين رو گفتند؟؟؟ چطوري به اين نتيجه ميشه رسيد كه فمينيست ها ميگن زن ها بايد مردها رو موقع مريضي بندازند تو سطل آشغال و ... بروند؟؟؟؟

    ReplyDelete
  25. فرناز جان من باز هم ميگم (انگاري هر حرفي رو بايد هزاران بار گفت) من كاري به اينكه جناب امير انسان وارسته اي هست ندارم. من اصلا برايم مهم نيست كه نويسنده پشت اين كلمات مرد هست يا زن. اصلا شما اسمش رو  بگذاريد بهار. من فقط ديدگاه رو نقد كردم همين. اما اگر واقعا توهين اميز بوده حرفهايم و گفته هايم رسما از شما و ايشون معذرت ميخواهم اگر واقعا احساس توهين بهشون دست داده. اما من فكر ميكنم وقتي كسي انديشه اي رو نقد ميكنه، انديشه رو نقد ميكنه نه من و شخصيت و زندگي ام رو. قبل از اينكه من قضاوتي كنم كه ايشون اين هم ناراحت بشوند (كه مشابهش رو قبلا در مورد خود من انجام داده بودند) ايشون در مورد فمينيست ها با تيترشون و پاسخهاشون به كامنتها در مورد فمينيست ها قضاوت كرده بودند. كاش اون قضاوت رو هم ببينيم. من اعتراضم هم به اين "قضاوت" بود نه به خود ايشون و مرد بودنشون و ... براي من شخصا فرقي نميكنه جنسيت آدم پشت اين نوشته.

    ReplyDelete
  26. عاطفه جان ببخشيد اشتباه تايپي بود اما همون يار پنهان منظورم بود. شرمنده.
    ببين عاطفه جان من برابري رو در اين ميدونم كه زن و مرد فرصت هاي برابر اجتماعي و حقوقي و ... داشته باشند اما اينكه كدام گزينه رو انتخاب ميكنند براي من مهم نيست. مهم وجود يك زمينه برابر و رقابتي است حالا در اين زمينه هر كسي ميتونه انتخاب خودش رو داشته باشه اما بر عكس شما نميتوانم فكر كنم كه چون زن اين مدلي و مرد اون مدلي هست من بيام تو بعضي از زمينه ها برابري رو از طرف بگيرم به اين دليل و بعد بگم تو بايد اينجوري باشي و من اينجوري و ... به نظرم ديكتاتوري ميشه. تحميل عقيده ميشه. شما خودت ميتواني به خواهرت بگي (خواهر نوعي رو ميگم) مثلا راننده كاميون نشو جايش برو مثلا معلم بشو يا به برادرت بگي معلم نشو برو خلبان بشو؟؟؟  چون من فكر ميكنم زن و مرد اين مدلي هستند؟؟؟ مسلما نه. من هم همين رو ميگم. ميگم براي چي بياييم بگيم فعاليت زنها بايد اين مدلي باشه تا عادلانه باشه و اون مدلي نباشه و ... بگذاريد همه چيز برابر باشه و انسانها خودشون انتخاب كنند نه اينكه به صرف اينكه ما ويژگيهاي خاصي رو براشون قائليم (حالا كار نداريم كه من اين ويژگي ها رو قبول دارم

    ReplyDelete
  27. (حالا كار نداريم كه من اين ويژگي ها رو قبول دارم) فرصت ها رو ازشون بگيريم. من برابري رو در اين ميدونم. حالا با تعريف شما فرق داره اوكي فرق داره اما نميپذيرم كه شما بيايي بگي من هم عضو گروه شما هستم و مثل شما فكر ميكنم ولي زن اينجوري مرد اونجوري. اينجا ميشه محل اختلاف من و شما چون اونوقت حوزه هاي فعاليت هامون جدا ميشه. براي من همونقدر راننده كاميون شدن يه زن مهمه كه مثلا حق تمكين و ... اينها برايم فرقي نميكنه اما براي شما راننده كاميون شدن اولويتي نداره حتي ممكنه نادرست باشه. بعد ميايي من رو نقد ميكني اوكي اما مسخره نه. من نميپذيرم. اصرار بر اينكه من هم مثل تو فكر ميكنم. نه نميپذيرم چون مثل هم فكر نميكنيم. قرار نيست من چهارچوب هاي شما رو داشته باشم تا شما اوكي باشيد براي همراهي با من. من چهارچوبم مشخصه و شما هم مشخصه ميتوانيم اشتراك داشته باشيم اما من با ادبيات اعتقادي خودم حرف ميزنم و ممكنه به شما بگم "مردسالار" شما هم به من بگوييد "متعصب" مهم اينه كه من نشون بدهم چرا ميگم مردسالار و شما چرا ميگيد متعصب وقتي نتوانم بگم و ... ميشه ضعف من در استدلال.

    ReplyDelete
  28. این خانم بهار چه علاقه ای داره به گذاشتن کامنت اونم از نوع طولانی. من خواستم سکوت کنم اما یه چیز کوچولو بگم و برم. من خودم فمنیست بودم از نوع دوآتشه در کمپین یک میلیون امضا هم حضور داشتم  و خیلی کارهای دیگه هنوز هم مهمترین دغدغه برای من ایجاد شرایط مناسب زندگی برای زنهاست می گم ایجاد شرایط مناسب زندگی برای زنها و آگاهی برای دانستن حق وحقوقشون و نمی گم تساوی زن و مرد چون بهار جان به عینه دیدم که فمنیست داره از اون ور بام می افته و معتقده زن خوب اونیه که بیشتر مردونه رفتار کنه و من خودم شخصا قربانی همین طرز تفکرم می دونی به اسم حمایت از زن دارند ما را از زن بودنمون دور می کنند. می خوام بگم فمنیست فقط یک واژه اس بزار هرکی می خواد هرجور می خواد استعمالش کنه اینقدر هیاهو نکن اینقدر با کلمات سعی نکن حقانیتتو اثبات کنی تو زن باش به معنای واقعی کلمه با همون مهر و محبت با همون عشقی که فقط مختص ماست مستقل باش با کیاست و با سیاست بعد ببین که یک پست که سهله یه دنیا هم نمی تونه تو رااز حقوقت دور کنه. با این بزرگ نماییها فقط حساسیتها را بیشتر می کنی و فاصله ها را عمیقتر. نزار حرفهات باعث جبهه گیری بشه نسبت به تفکری که فی ن

    ReplyDelete
  29. راستي عاطفه جان من يه سوال هم خارج از بحث بكنم؟ خب چرا شما كه اين همه به يونگ و ... علاقه مند هستيد چند تا مقاله و كتاب جديدتر دهه نود و دو هزار رو هم معرفي نميكنيد در زمينه زنان و مردان و ...؟؟؟ بالاخره محيطي كه انسان درش رشد كرده خيلي رو نظريات آدم ميتواند تاثير بگذارد، دوراني كه يونگ بوده و نظريه پردازي ميكرده با دوران فعلي خيلي فرق داره. خيلي گزينه و ذهنيتها و پيش فرضها فرق داره. چرا چند تا روانشناس جديد دنياي فعلي رو هم مطرح نميكنيم؟ اين به نظرم جاي تعجب داره.

    ReplyDelete
  30. نسبت به تفکری که فی نفسه بد نیست .حرفهام خیلی بیشتر از یک کوچولو شد. شرمنده. در ضمن ارباب ارادتمندیم به شدت  

    ReplyDelete
  31. نسيم جان ممنون از راهنمايي ات. هر كسي در هر زمينه اي فعاليت ميكنه و به نتيجه خاصي ميرسه. شما هم در زمينه فعاليت زنان به نتيجه خودت رسيدي. به نظرم لزومي نداره كه من هم همون تجربه و نظر رو داشته باشم.
    چشم ديگه حرفي نميزنم. موفق باشي. من يه كلمه حرف زدم قرار شد جوراب فمينيست ها پرچم بشه. و از همه زنان و مردان فمينيست بابتش عذرخواهي ميكنم. همين.

    ReplyDelete
  32. راستي نسيم جان اين هم ايميل من
    rominabahar@gmail.com
    اگر فكر ميكني ميخواهي حرف بيشتري بهم بزني من هستم در خدمتت. ميشنوم.

    ReplyDelete
  33. هنوز بحث سر اینه که آیا زن سالار-زن ستیز ؟؟؟ گیرم که باشه . خب من دلیل این همه قضاوت و نوک پیکان به سمت یک نفر رو نمی فهمم که بعد هم بگن من معذرت می خوام اگر " حس " کردی بهت توهین کردیم ! اتفاقا و دقیقا موقع نقد کردن چنین مطلبی در سطح وبلاگ باید به آدم پشت کلمات هم اشراف داشت چون خیلی محتمله که شما اونقدر دور باشی از ادبیات روزمره اون آدم که متوجه معنای ساده اش نباشی و بعد هی بخوای حلاجیش هم بکنی خیلی ریشه ای و عمیق!!برام جالبه که اکثرا هم می خوان مشکلی که معلوم نیست چی هست رو در ابعاد کامنت گذاشتن و گودر بازی در یک آدم  حل کنن ! بعد خب الان امیرحسین رو دارید قانع می کنید یا درس میدید یا ارشاد یا نقد؟؟ باشه هر چی . و مشکلات زن های سوخته و کتک خورده و معتاد و روسپی و زندانی حل میشه حتما!! این  همه داد و قال گودری الان اثرش چیه اون هم مقابل یه مطلب طنز که واقعا ربطی به هیچ کجای مکتب شما نداره  ؟ مثل کسی که داد میزنه سر بقیه که داد نزنن !ببینید خسته می کنید آدم رو با این همه گیر و گرفت به کلمان و جزئیات اون هم توی شرایطی که هنوز کلیات مناسبات و ارتباطات ما  پر از مشکل و تعریف نشده  معلق باقی موندن

    ReplyDelete
  34. من نگفتم حرف نزن. اصلا من کی باشم نسبت به حرف زدن یا نزدن کسی نظر بدم. من می گم خود من هم این تجربیات را داشتم. رگ گردنم باد کرده دعوا کردم در هرچیزی ردی از ظلم به زن پیدا می کردم  موضوعات را بی ربط و باربط به هم می چسبوندم و فقط حساسیت اطرافیانم را نسبت به این مسئله بیشتر می کردم و موضع گیریشون را شدیدتر اما حالا در سکوت و با کارهام حتی پدربزرگ متعصبم با من همراهه. این یعنی مبارزه برای شرایط بهتر وگرنه با این سخنرانیهای طولانی اگه قرار بود اتفاقی بیافته تا حالا افتاده بود. در هر صورت امیدوارم در رسیدن به هدفت موفق باشی

    ReplyDelete
  35. رضا قاری زادهDecember 2, 2009 at 2:33 AM

    هرچند دستم به کامنت گذاشتن نمی رفت ولی قفط اومدم تمام قد صدام را بندازم ته گلوم بگم : « ما با امیر خان زنده ایم ..... تا زنده ایم رزمنده ایم » من خداییش حال تو بحث اومدن ندارم ارباب ردیف کن بریم یه قهوه ای چیزی بزنیم به بدن

    ReplyDelete
  36. درود برشما
    اگر به " علاقه صاحب ويلاگ به مراقبت از شخص مورد علافه اش و اينكه دوست دارد همانگونه هم مراقبت شود " به عنوان يك نياز طبيعي بلوغ يافته نگاه كنيم ، فكر ميكنم سوئ تفاهمي رخ ندهد .چراكه اين نياز دو طرفه است و مسلما نشانه ضعف نيست
    سر هرمس جايي در وبلاگش به خوبي توضيح داده كه :
    "می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند، کلن. انواع و اقسام، رنگ و وارنگ. می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند به هم‌دلی، بالاتر از خیلی نیازهای دیگر. می‌گویند آدم‌ها نیاز دارند گاهی فقط، یکی باشد که اوهوم‌اوهوم کند برای‌شان. یکی باشد که بلد باشد تاییدشان کند صرفن. بلد باشد که وقتی دارند غر می‌زنند، دل‌شان گرفته، روح‌شان مچاله شده، حفره‌های خالی دل‌شان زیادی بزرگ شده، دستی به مهر بکشد روی تن‌شان. پوست‌شان را لمس کند. و از این لمس‌کردن، پوست شکاف بردارد، آن‌قدر شفاف بشود که شکاف بردارد. جانِ جانِ جان‌شان بزند بیرون. خیال‌شان تخت بشود که کسی هست که دست‌شان را گرفته، همیشه. توفیری هم ندارد که این آدم، خانواده باشد، دوست باشد، عابری غریبه باشد، مردی/ زنی باشد که دمی پشتِ بار، گیلاسی به سلامتی‌شان رفته بالا، یا سگی باشد که صاف دارد با آن

    ReplyDelete
  37. چشم‌های خیسش توی چشم آدم نگاه می‌کند. می‌گویند آدم‌ها خودشان نمی‌دانند معمولن، که تا چه حد هم‌دلی گره از کارشان باز خواهد کرد، اخم‌ و تَخم‌شان را پاک خواهد کرد، روح‌شان را جلا خواهد داد.
    سرهرمس غالبن با خودش فکر می‌کند آدم‌ها، همان‌قدر که به هم‌دلی نیاز دارند، نیاز دارند که هم‌دلی کنند. نیاز دارند که دست بکشند روی پوستِ نازک‌شده‌ی آدم‌هایی که دوست‌شان دارند. نیاز دارند که ببینند خودشان را که دارند نوازش می‌کنند خسته‌گی روحِ محبوب‌شان را. نیاز دارند که کسی باشد که هم‌دلی‌اش را بیاورد پیش آن‌ها. نیاز دارند که گوش‌شان را بسپارند به حرف‌های تلخ و شیرینِ نازنینِ زنده‌گی‌شان. نیاز دارند که در آغوش بکشند روح و تنِ انسانی را که بلد است به زنده‌گی‌ِ نکبت‌شان رنگ بدهد. نیاز دارند که...
    کلن آدم‌ها نیاز زیاد دارند، می‌دانید؟ خیلی هم بلد نیستند این نیازهای ریز و درشت‌شان را به زبان آدمی‌زاد بگویند. خیلی هم بلد نیستند چه‌طور و کی، کجا، نیازهای دل‌بندهای‌شان را برآورده کنند. دردِ آدم‌بودن به همین جور چیزهاست."

    ReplyDelete
  38. عجب بلایی شدین اقای امیرحسین جنگ رو به پا کردین و خودتون عقب کشیدین؟ تموم کنین این بحث دشمن شادکن رو. انگار یادتون رفته هفته دیگه چه خبره ؟؟؟

    ReplyDelete
  39. سارا جان من آدم نديده و نشناخته پشت يك سري نوشته رو به يك آدم حقيقي پيوند نميزنم. حتي اگر هم بشناسم اين كار رو نميكنم. وجدانم اين رو قبول نميكنه. واقعا و قلبا هم ميگم اگر احساس توهين كردند، من شرمنده هستم چون قصدم اين نبود. من فقط نظر خودم رو نوشتم. رسمي هم نوشتم كه توهين محسوب نشه.

    مهدين جان دقيقا همينيه كه شما ميگيد كه انسانها دوست دارند كه حامي باشند و حامي بشوند. اعتراض زنان فمينيست به جايي است كه طرف ميگه برم براي پسرم زن بگيرم كه رفت و روبش كنه. هر آدم عاقلي ميدونه ايشون منظورشون اين نبوده. منتها ايشون مخالفت فمينيست ها رو در يك زمينه ديگه، ميارن در يك زمينه ديگه قرار ميدهند بعد ميگن كه "آهان ديديد فمينيست ها گفتند كه من زن رو ميخواهم براي مراقبت در زمان بيماري"؟؟؟ من اعتراضم بها ينجا است. اعتراضم به اين قضاوت و به اين بي ربطي عقايد فمينيستها به پست ايشون. آنها اصلا مخالفتشون در اين زمينه جاي ديگر و زمينه ديگري دارد. من تو همون پست هم گفتم "من احساس بدي به اين نوشته نداشتم و حتي دوستش داشتم" اما قضاوت شما رو مبني بر اينكه فمينيست ها ميخواهند شما رو نابود كنند نميپذيرم. فكر كنم كار

    ReplyDelete
  40. فكر كنم كار بديه كه آدم مرتب خودش رو توضيح بده.
    در ضمن عمده مطالبي كه ايشون مينويسند در زمينه اينه كه نگاهشون به زن و مرد و اين دو جنس چي هست و ...؟؟؟ خب به نظرم منطقي هست كه توجه فمينيست ها به نوشته هاشون جلب شه. و طبيعيه كه مخالفين هم داشته باشه. من هم گفتم كه وقتي مخالفت زياد ميشه بايد ديد چرا اين اتفاق مي افته.

    ReplyDelete
  41. آقا خیلی جالب شد هرچی می خوایم به ساحت صاب وبلاگ درازدستی نکنیم نمی شه!
    خانوم جان شما هنوز کتاب رو نخوندی راجع به زمان و مکانش نظر می دی؟ ضمنا این کتاب مال یونگ نیست و مال شینودا بولن هست و نسبتا جدید.از طرفی می تونی مطالب خودم رو بخونی توی وبلاگ مشق روانم و یا به سایت دکتر شیری بری و بیشتر تحقیق کنی. گاهی آدمها گوششون رو می بندن و بعد می گن نمی شنویم مگه حرفی زده؟ بعدم اصلا نمی دونم این اندیشه یونگ و کلاسهای ما چه ربطی به تفکرات فمنیستی شما داره؟ آیا این شمایی که اصرار داری نظراتتو بقبولانی که کامنتهای مفصل پی در پی می گذاری یا ما که همه اش از کلمات "بهتره" و یا "به نظر من" استفاده می کنیم؟ لطفا یه دور دیگه به نوشته های همه ی ما رجوع کن نازنین. به عقیده خودت هم استوار بمون. ما هم خوشحال شدیم که بیش از قبل با نظرات فمینستی آشنا شدیم

    ReplyDelete
  42. آقای امیر حسین خان با این بلوایی که اینجا به پا شده میشه ازش یه کتاب تهیه کرد من اگه جای شما بودم برای خودم اشتغال زایی میکردم و این بحث رو به صورت یک کتابچه درمیاوردم از اون کتابایی که میشه همیشه همراه آدم باشه باور کنین دیگه احتیاجی به کار کردن و انرژی گذاشتن نیست
    خدایی فکر خوبیه هاااااااااااااا
    خلاصه از ما گفتن

    ReplyDelete