Friday, July 26, 2013

آیا ما از هشت سال گذشته درس گرفته‌ایم؟

1- فرض کنید شورایی پنج نفره بر شهری حکومت می‌کنند. فقط یک نماینده از پنج نفر منتخب مردم شهر است و در بهترین حالت فقط یک‌پنجم قدرت از آن اوست. مردم شهر باید به انتخابی سرنوشت‌ساز تن‌دهند: دل‌شان می‌خواهد آن یک نماینده قهرمان‌وار برابر شورا شورش کند یا با بده بستان و سیاست‌ورزی به اندازهء بیست درصد برای مطالبات جمهور مردم فضا بسازد؟ 
2- قصهء ما و حسن روحانی هم چیزی شبیه حکایت بالاست. توقع داریم کابینه‌ای باب دل ما معرفی کند که یا رای اعتماد نیاورند و یا باعث بی‌اعتمادی چهار پنجم کاست قدرت در حاکمیت شود؟ آن وقت چه چیزی گیر ما شهروندان گرفتار هشت سال دولت نابهنجار محمود احمدی‌نژاد خواهد آمد؟
3- در خبر است که علی جنتی وزیر ارشاد خواهد بود، می‌گویند توصیه شده روحانی دست به ترکیب وزارت اطلاعات نزند. فضای سیاسی پر است از این می‌گویندها که چندان به مذاق خیلی از ما خوش نمی‌آید اما چاره چیست؟ مهمترین مطالبهء طبقهء متوسط از حسن روحانی به گمانم تنش‌زدایی در سیاست‌خارجی و حل بحران تحریم‌هاست. اولویت بعدی را می‌توان بازگرداندن اقتصاد به ریل درست سالهای 1379 تا 1384 دانست. سالهایی که هفت درصد رشد اقتصادی، ارز تک نرخی و تورم یازده درصدی داشتیم. من هم در بسیاری از دغدغه‌های فرهنگی و اجتماعی با دوستان شریکم اما به گمانم اگر دو مسالهء بالا حل نشوند نه از تاک نشان ماند و نه از تاک‌نشان. 
4- حالا اگر حسن روحانی بخواهد در مذاکرات آتی هسته‌ای صاحب اختیار باشد یا اصلاحات اقتصادی لازم را انجام دهد به حمایت و اعتماد ساخت قدرت محتاج است و قطعن این اعتماد هزینهء خاص خودش را خواهد داشت. باید بعضی از اولویتها را قربانی کرد یا به کمتر راضی شد تا بلایی که بر سر علی لاریجانی یا ولایتی در میانهء مذاکرات آمد، بر سر دولت تدبیر و امید نیز آوار نشود.
5- من به عنوان یک شهروند هرگز از خاطر نخواهم برد که چه می‌خواهم اما سعی می‌کنم همیشه به یاد داشته باشم که چقدر می‌توانم. واقع‌گرا خواهم بود و درهء عمیق میان آنچه که می خواهم و قدرتی که دارم را فراموش نمی‌کنم. اگر روحانی وزیر ارشادی مطابق میل طبقهء متوسط مدرن ایرانی انتخاب نکند یا مسوولان امنیتی را دور از جو حامیانش برگزیند من به قدر توانم اعتراض خواهم کرد اما پشت روحانی را خالی نمی‌کنم، حس نمی‌کنم او به ما خیانت کرده یا چیزی از این دست... خواسته‌های من از حسن روحانی شفاف است: تحریم‌ها را فیصله بده، تورم را کاهش و رونق را به اقتصاد بازگردان. در بقیهء فضاها تنها خواستهء من از دولت این است که شرایط را بدتر و سخت‌تر نکند. به گمانم اگر دولت ظرف چهار سال نخست به همین اندازه هم کار انجام دهد کارنامهء موفقی داشته است
6- من و ما تاوان صد یا صفر خواستن را هشت سال با تمام وجودمان پرداخت کرده‌ایم. دوستانی را به یاد می‌آورم که سال 84 وقتی تقریبن التماس می‌کردیم با مشارکت مانع رای‌آوری محمود احمدی‌نژاد شوند شانه بالا انداخته می‌گفتند مگر خاتمی چه کرد؟ هشت سال لازم بود که قانع شویم عزت خاتمی اتفاقن در همان کارهایی بود که نکرد: بی توجهی به علم و دانش، دون کیشوتیسم در سیاست خارجی و مسدود کردن روزنه‌های تنفس طبقهء متوسط... آیا ما از هشت سال گذشته درس گرفته‌ایم؟

1 comment:

  1. سلام امیرحسین
    روزگارت خوش
    من از پرتابه اومدم. خواستم بهت بگم اگه خواستی مینیمال هاتو جایی غیر از وبلاگت بنویسی پرتابه به شدت توصیه میشه. به خصوص این که هیچ محدودیتی تو نوشتن نداری.
    پیشاپیش خوش اومدی به پرتابه

    ReplyDelete