Saturday, April 23, 2005

مراثی دلتنگی

سلام!مضحک موقعيه که وقتی بخت در خونت رو ميزنه يه کسی هم زنگ آپارتمانت رو بزنه.ميگن معصومين دور مجرب ترن.پس يا مريم مقدس کمک کن بخت يه بار ديگه هم ما رو شامل لطف خاصش بکنه.آمين


۱-سلام ايدين.جايت خالی شدم.ماشين پنچر رفت.جک نبود همه جای تو رو خالی کردن.بار بايد ميرفت بالا همه به ياد تو اشک در بکردن.تنه درخت از جاش تيکان تيکان خورده بود همه ياد تو کردن...آی همه کرديم کردم جاتوخالی.


۲-دلم تنگه.نياز به پنچرگيری عاطفی دارم؟هل من ناصر ينصرنی؟


۳-جالبه وقتی يه زن ميخواد رابطه خاصش با يه مردو نشون بده، به طرزی معصومانه اين کارو کاملا اشکار انجام ميده.مردها بی تجربه ميگن نگاش کن حيوونی يه کاری کرد همه بفهمن.مردهای با تجربه ميگن عجب زرنگيه نگاه کن داره ميگه اين مرد منه دورشو خيط بکشين نسوان معزز!

19 comments:

  1. سلام امير منم دارم می حالم با اينات صدتا صدتا..نبينم به مراثی گری بيفتی ارباب..من خودم جای تو هم زپ

    ReplyDelete
  2. سلام! ممنون!! آره خوش گذش..!خوبی؟! :)

    ReplyDelete
  3. سلام  عجب يه جوراتيی اره  يخه  جورايی هم  نه  من منصور نيستم .

    ReplyDelete
  4. نمی دونم چرا فکر می کنم وقتی اينجام خنده داره برات کامنت بذارم. بهر حال فکر می کنم برای پنچر گيری عاطفی هنوز جک مناسب ساخته نشده تا اطلاع بعدی شما همون چای نعنا بخوريد و مديتيشن کنيد. بعد شم من هم آمين.

    ReplyDelete
  5. بختت باز نشده هنوز؟ خوبه که خوش گذشته .. نميدونم چرا چند وقته نميتونم نظر بدم .. در مورد بند ۳ هم چيزی نفهميدم .. منم دلتنگم ..

    ReplyDelete
  6. عجب! به من می گفتن وزنت منفيه باور نمی کردم. رفتنی چون من بودم پنچر نشدينا! به جان خودم.

    ReplyDelete
  7. ۱. هی ! هيچی نگو . هيچی نگو . ايدين از مقربين درگاهه !!!

    ReplyDelete
  8. ۲. عزيزم ! دل تنگ رو که پنچرگيری نمی کنند . لوله باز کن خبر کن !!!

    ReplyDelete
  9. ۳. ای بابا . تو هم فهميدی خاطر خوات شدم ؟؟؟؟ (((:

    ReplyDelete
  10. ۳.۵  . خيلی قضيه رو رقابتی برگزار می کنی . من فکر می کنم بيشتر اوقات روابط کاملا معلومه . نيازی به معصومانه اشکار کردن نيست . . .  منظورم اينه که اين تصور يه ريزه قرن هفدهميه ( اونم از نوع دربار فرانسه ) که وقتی ارتباط فعالی بين زن و مردی وجود داره زنهای ديگه واسه حضرت اقا دندون تيز کرده باشند ... نمی دونم تونستم بگم يا نه . هوم ؟؟

    ReplyDelete
  11. من رسماْ اعلام می کنم و باکی هم ندارم. همه پاتونو بکشيد کنار اين امير مال خودمه از اين به بعد. هيشکی هم دندون تيز نکنه واسش. علی الخصوص اون سعيد خودمون که منحرفی بيش نيست.

    ReplyDelete
  12. امير . حق السکوت می گيرم اون عکس کذايی رو نفرستم واسه باربد ((: ماشالا يکی دو تا هم که خاطر خواه نداره !!!

    ReplyDelete
  13. باربد!من مال شمام قربون شکلت؟داداش مطمئنی اشتباه نگرفتی؟ کوچه رو اشتباه نيومدی؟ زنگو  عوضی نزديو...اين جوری که تو با قاطعيت گفتی خودمم باورم شد که بله.به هر صورت تنها چيزی که از مال دنيا واسه ما مونده اندکی ناموسه.قربون دستتون دوستان اونو ديگه بی خيال شين.سر کار خانم نگاه«هست در پس پرده گفتگوی منو تو/چون پرده بر افتد نه تو مانی و نه من» خاطرتون باشه.

    ReplyDelete
  14. اگر ببینم تو را ؛من میدانم و تو .فعلا این داشته باش تا برگردم.تا بعد...

    ReplyDelete
  15. آقا به نظر سوء تفاهمی شده. من رسماْ عذر خواهی می کنم. اين فقط يه آرزوی جوانی بود. وگرنه ما کجا و ارباب. ما شيفته نگارش شما هستيم امير جان. فکر می کنم کمی در شوخی افراطيدم. پايدار و شاد باشی.

    ReplyDelete
  16. خب خدا رو صدهزار مرتبه شکر که اون مشکل عاطفی تون هم توی همين کامنتها داره حل ميشه !

    ReplyDelete
  17. ااااااا...مبارکه ...مبارکه...ميبينم که خواستگار پيدا کردی...تو اين وانفسای شوهر اين باربد خان رو بچسبا...مرد مسئوليت پذير کم پيدا ميشه ها....از ما گفتن بود...خود دانی..

    ReplyDelete
  18. ببين بذار اينجوری بگم قسمت سوم پستت بدجوری انتی فمينيستی بود و من اگه بخوام راجع بهش بگم ميشه يه پست حسابی تو مايه های پستهای منکراتی خودم . بی خيال !

    ReplyDelete
  19. صورتک خیالیApril 25, 2005 at 7:10 AM

    من فقط بگم خيلی ميخامت :*!

    ReplyDelete