۱-روز خوشی بود،از آن روزهایی که ابر و باد و مه خورشید و فلک در کارند تا خلق آدم خوش مستدام بماند.
۲-عمری بود از شنبه پستهای«پروسه رشد فردیت» را ادامه میدهم.احتمالن دو پست در مورد والد و بالغ و بعد بحث شیرین ازدواج.
۳-نمیدانم حرفی برای گفتن نیست یا حرف هست و مجال گفتن نمیباشد،در هر حال دچار انسداد مجاری وبلاگ نویسی شده ام
۴-امشب مهمان عزیزی دارم که پس از مدتها مهمان این حقیر سراپا تقصیر است:قرار است من باب اثبات خدمتگزاری سانچو برایش چاچا برقصد تا شاید کمی بی مرامی های روزگار از خاطرش برود
پی نوشت ترقص آمیز:شما کلاس رقص مردان در تهران سراغ ندارید یا سی دی که اموزش رقص بدهد؟(قربان قدتان لطفن از خردادیان و روحی ساوجی نفرمایید اقلکم دلم میخواهد سالسا و رومبا یاد بگیرم)
به ساز کی میخوای برقصی دوست عزيز؟
ReplyDeleteاول !
ReplyDeleteيه جوری ميگی دچار انسداد شدی که انگار قراره فردا گردون رو بپيچونی
ReplyDeleteخوب تقصير من نيست. درست وقتی می خوام کامنت مشروح بذارم همه چی خراب می شه. کامنت برای پست اخراجی ها رو هم که به خودت گفتم. اينم واسه رفع تکليف گذاشتم. نه برای تو . گاهی کامنت می ذارم که احساس کنم هستم
ReplyDeleteحيف نيست اين قر کمر بابا کرمی وطنی را که می خوای رقص اجانب بی ناموس مخصوصا از نوع آمريکای جنوبی که سوابق بی ناموس شان اظهر من شمس است را ياد بگيری؟حيا کن مرد.
ReplyDeleteپ.ن درگوشی: اگر جايی باشه يا سی دی باشه به منم می دی؟