Wednesday, October 22, 2008

برای تو

هیچ وقت کسی را به اندازه تو دوست نداشتم ، هیچ وقت با کسی به اندازه تو شاد نبودم، هیج وقت این همه امن نبودم...هزار تا هیچ وقت دیگر هم می توانم بشمارم برای تو.من تا ته دنیا مدیون توام برای تجربه همه اینها...فکر کن شاید این ١۵ ماه عزیز اگر نبود من حتی خودم هم نمی توانستم باور کنم می توانم این همه دوست بدارم ، تو کاشف قلب من بودی، تو یادم دادی قلبم چه وسعتی دارد و تا چه حد می تواند عشق جای دهد در خودش،تو آموزگارم بودی که می شود خودم باشم با همه ضعف هایم و عشق نثارم شود...تو خیلی بیشتر از آنکه فکر کنی به گردن من حق داری...من باید خیلی ناسپاس،خیلی خام باشم اگر همه اینها را نبینم،یادم برود،فراموش کنم تو شاید خیلی معصوم تر از آن باشی که بدانی چه معجزه ای بودی در زندگی من...نوشتم اینها را برایت که بدانی از ته دلم راضی نیستم به حتی یک لحظه غصه دار بودن قلب قشنگ تو،فارغ از هر چیزی که پیش آید

No comments:

Post a Comment