Sunday, May 24, 2009

خدایگان

و جوان نخست با صحرا حرف زد،سپس با باد و بعد با خورشید...صحرای مادر،باد پیوند دهنده،خورشید پدر...آشتی تضاد ها،ازدواج مقدس، آنگاه تشرف به حضور  دستی که فراتر از زنانگی و مردانگی خالق همه چیز است از هیچ...شرح این بخش کیمیاگر را که نوشتم خودم حیرت کردم از عمق ماجرا


 

3 comments:

  1. حالا ما کجا بخونیمش...

    ReplyDelete
  2. منم همین که عرفان گفت...

    ReplyDelete
  3. همیشه حسم به خورشید مادر بوده.,

    ReplyDelete