١-من فکر می کنم اقوام ایرانی حق دارند در مدارس شان توام با زبان فارسی، به زبان محلی بخوانند و بنویسند.حق دارند روزنامه و نشریه به زبان خودشان داشته باشند،شبکه تلویزیونی،رادیو؛حق دارند استاندار و فرماندارشان بومی باشند حق دارند آزادانه به فرایض مذهبی شان عمل کنند و...
٢-من از هر حرکت مسالمت آمیزی در این راستا دفاع می کنم.از مبارزه مدنی شان حتی از نافرمانی مدنی شان قطعن و حتمن دفاع می کنم تا حقوق فوق را استیفا کنند
٣-اما من قطعن تفاوت قائلم بین فعالیت های مسالمت آمیزی که اهداف فوق را هدف بگیرد و جنگ مسلحانه علیه تمامیت ارضی این مملکت.اسمش سانترالیسم است،سرکوبگری،گردن کلفتی یا هر چه...خط قرمز من و این وبلاگ تمامیت ارضی ایران است.سرش با هیچکس شوخی ندارم،هیچ اولویت مهمتری از این هم برای خودم نمی توانم تصور کنم.صریح عرض می کنم پژاک یا جندالله با هر ایده ای که بوجود آمده باشند از نظر من تجزیه طلب و تروریستند و هیچ دولتی در هیچ کجای دنیا قربان صدقه تروریست جماعت نمی رود که اگر رفت حتمن بی لیاقت و بیعرضه است
۴-تردیدی ندارم اقوام ایرانی دو چندان بیش از ما بار سنگین سیاست های غلط جمهوری اسلامی را بر دوش کشیده اند.به ویژه اهل سنت هدف حماقت های گاه و بی گاه جمهوری اسلامی بوده اند و هستند اما این توجیهی برای بمب گذاری در مسجد یا حمله به غیر نظامیان یا تجزیه طلبی نیست.به خدا نیست و هیچ کجای دنیا از روسیه بگیرید تا کانادا،کسی تجزیه طلب را ناز و نوازش نمی کند
۵-پژاک و جندالله افعی اند،سر افعی را تا اژدها نشده باید به سنگ کوبید.چه اهمیتی دارد که یکی در کردستان عراق سنگر گرفته،آن یکی در بلوچستان پاکستان،اگر ترکیه می تواند مواضع پ ک ک در شمال عراق را بمباران کند،اگر آمریکا حق دارد وزیرستان را هدف حملات هوایی قرار دهد ما هم باید باید تا آن سوی مرز های قراردادی مان سر تروریسم رو به سنگ بکوبیم.اگر امروز یکپارچه نباشیم برابر انفجار در زاهدان یا مهاباد؛تاوانش را با انفجار در تجریش و ولی عصر می دهیم
خلاص!
صحیح است
ReplyDeleteیکی از افتخارات ایرانیها همینه که با وجود اقوام مختلف هیچ وقت جنگ داخلی نداشتیم. حالا هرکس بخواد این قانون را زیر پا بگذاره حالا با هر شعار و عنوانی واضحه که باید نابود بشه
ReplyDeleteممنون از روشنگری و البته پاسخ به کامنتها...
ReplyDeleteنگرفتی... فکر میکنم اینا باید نه تنها به شما که به کسایی که مثل شما فکر میکنن یه جوری گفته بشه، این یه حقیقته که قشری به وجود اومده که خودشو طبقه متوسط میدونه، مرکزنشینه یا متاثر از مرکزه، دموکراسی رو دوست داره و آزادی رو هم، اما تا جایی که خودش تفسیرس بکنه و دوست داشته باشه.نگاه کن به کامنتها، کم نیستن خشونت سازان و خشونت دوستان و کسانی که از نابودی حرف میزنند.
ReplyDeleteمن فکر میکنم باید گفتگو بشه توی هر سطحی که ممکنه، اینا باید گفته بشه...شما حق داری کشورتو دوست داشته باشی، توی قرن بیست و یکم زندگی میکنی و خیلی وقته مفهموم مدرن وطن رو گرچه ناقص ولی دریافتی...ولی این دوست داشتن ملزوماتی هم داره به نظرم...حرف همینه که نمیشه و نباید توی مرکز نشست و از عشق به وطن گفت و صاحبان خاک رو نادیده گرفت...اگه دموکراسی میخوای باید همه جانبه باشه و بهش احترام بذاری...دیر یا زود هم خواهند رسید به این که دیگه بیشتر از این امکان نداره تنگناها رو گستردن، ولی وای به روزی که دیگ خودش بترکه.
جندالله و پژاک تروریستن توش شکی نیست هرگز...راجع به جندالله باید به بستری که وجود داشته توی بلوچستان ایران، برای به وجود اومدن گروهی چون جندالله
موافقم ... پس تکبیر ...
ReplyDeleteعلیرغم گذشته عبرت آموز خودم در اظهار نظر راجع به یادداشتهای قبلی ات باز هم دلم میخواهد اظهار نظر کنم و دل است دیگر :
ReplyDeleteبنده هم هم موافق تمامیت ارضی کشور و هم موافق حقوق اقوام گوناگون و مبارزه برای آن در قالب روشهای مدنی ام . اما روشهای مدنی در محیط مدنی معنی می یابد . توی جنگ حلوا قسمت نمی کنند برادر جان . وقتی یک دولت رسمی با بلدزر به جان یک مدرسه مذهبی سنی و یا یک خانقاه می افتد احتمالا عده ای متعصب آن طرفی هم توجیه اخلاقی کافی برای بمب گذاری پیدا می کنند و همین توجیه عامل ماندگاری شان برای مدت طولانی تری می شود .
در مورد حق ایران برای تجاوز از مرزها برای کوبیدن سر افعی ها هم توجیهت مانند توجیه دستیابی به سلاح اتمی می ماند به این علت که مثلا اسراعیل یا آمریکا هم دارند .
خدا کند کی اینطور نباشد وگرنه واییییی که چقدر باید بحث و جدل کنیم . البته اگر بنده را داخل آدم بدانی برای بحث کردن
خدا بده برکت - چیییییی شد
ReplyDelete