Sunday, May 17, 2009

از رنج تا گنج

من با رنج هایم چه می کنم؟گاهی وقت ها فرار،برخی زمان ها صبوری،پاره ای اوقات انکار و خیلی که بخواهم هنر کنم تفکر که چرا زیر تازیانه رنجم در همین لحظه اکنون...آیا این کافی است؟آیا رنج بردن فضیلت است؟آیا روحی که رنج می برد ارجحیت دارد به جانی که سرخوش از سطح وقایع می گذرد؟آیا واقعن می شود رنج برد و تغییر نکرد؟


الان فکر می کنم رنج به ذات خودش هیچ ارزشی ندارد.این که کسی بیشتر از دیگری رنج برده باشد برایش فضیلتی به شمار نمی آید،آنچه می شود سرمایه ما بعد از هر بار حدوث ناگزیر رنج،کاری است که با آن رنج انجام می دهیم.رنج فقط وقتی گنج می شود که آگاهانه؛تاکید می کنم آگاهانه؛با آن همراه شویم و بگذاریم ما را بشکند.ما را بشکند به این معنا که تسلط سنگین خودآگاهی را بر حوزه روان بکاهد و به ما اجازه بدهد گرانیگاه نقطه تمرکز را از جهان بیرون و آگاهی،برداشته و بر جهان درون و خویشتن حقیقی مان متمرکز کنیم.بدون رنج ما معمولن فاقد انگیزه و توان برای این تغییریم و بدون همراهی آگاهی در همسفری با رنج نتیجه رنج بردنمان جز سقوط بی حاصل به عمق سیاهچاله افسردگی نیست


در کیمیاگر،کوئیلو برایمان می گوید چوپان جوان تمام سرمایه زندگیش را در بازار کشوری غریب از کف داد،ماند آنجا خجل،بی سرمایه،بی آنکه حتی زبان مردمان را بداند.رنج با همه توش و توان آمده بود.سانتیاگوی جوان برای یک لحظه امکانات آن لحظه را بررسی کرد:می شود در نقش قربانی فرو رفت و احساس بدبختی کرد و می شود به این ماجرا به شکل مهیج ترین ماجراجویی تا آن لحظه زندگی نگریست.مرد جوان دومی را انتخاب کرد و به گنجش رسید...می بینید رنج همان رنج و موقعیت بیرونی همان موقعیت است؛چیزی که تفاوت ایجاد می کند دیدگاه درونی قهرمان قصه است.چیزی که می تواند در زندگی من و ما تغییر ایجاد کند دیدگاه درونی ما نسبت به رنج لاجرم زیستن است.یونگ حق داشت آنجا که نوشت وقایع بیرونی اهمیت ندارند،آنچه که مهم است تاثیر درونی است که ما از آن وقایع می گیریم!

7 comments:

  1. مهم نیست چه اتفاقی می افتد مهم این است که تو چه میکنی!

    ReplyDelete
  2. تفکربرانگیز بود...

    ReplyDelete
  3. جز خیلی موافقم چیز دیگه ای ندارم بگم

    ReplyDelete
  4. مساله گاهی اینه که ترسم که نمانم من از این رنج تا به گنج برسم....

    ReplyDelete
  5. سلام امیرحسین عزیز
    در روانشناسی یونگ(که بنده به خاطر همین رنجهایی که دیدم و کشیدم خیلی بهشون ارادت دارم طوریکه گاهی رسما مات ماتم) تو مبحث خیلی بزرگ سفر قهرمانی در آرک تایپ های یتیم و جنگجو و فرزانه در مورد تمامی این موضوع مطالب فوق العاده ای وجود داره.اگه قهرمان راهین بسم ا...

    ReplyDelete
  6. راه رشد درد دارد، خیلی..
    و یادمان نرود که قهرمان فقط درد نمیکشد.

    ReplyDelete