به این اداره های دولتی که می روم همیشه و همیشه با این ایده خارج می شوم که خدایا صد هزار بار شکرت که بخاطر یک لقمه نان مجبور نشدم پشت میزنشینی اینطوری را تجربه کنم:کار تکراری،آدم های تکراری،جو انسانیت کش... صد هزار بار شکرت خدا جان!
بعله، راست میگی..ولی بدترش اونه که تو شرکت خصوصیی کار کنی که جو ادارات دولتی توش حکمفرما باشه...نه مزایا ی دولتیه رو داری نه آزادی عمل و تنوع خصوصیه رو! حکایت اینروزهای من!
وقتی می بازم زندگی می کنم! این تنها راهیه که بعدش باقی می مونه. دوست دارم بی نهایت دادا
ReplyDeleteاین جو انسانیت کشش از همه غیر قابل تحملتره!
ReplyDeleteبعله، راست میگی..ولی بدترش اونه که تو شرکت خصوصیی کار کنی که جو ادارات دولتی توش حکمفرما باشه...نه مزایا ی دولتیه رو داری نه آزادی عمل و تنوع خصوصیه رو! حکایت اینروزهای من!
ReplyDelete