غروب حوالی خ نیاوران و پاسداران بودم. نمیدونی چه خبر بود و چه شور و شوقی به پا بود میون بچه های حامی میر حسین و با چه شوقی تلاش میکردن و پوستر و دستبند پخش میکردن. هم هیجان زده شده بودم خیلی هم یه بغضی ته گلوم بود که نکنه دوباره این همه امید و شور به فنا بره.
انتخابت مثل همیشه قشنگه ... اما در مورد پست قبل (اومدم باز بنویسم ژست یاد عرفان افتادم رضی اله عنه) اینکه توی شهرهای بزرگ دولت فعلی رای نمیاره و اکثر جوونا طرفدار نامزدهای اصلاح طلب هستن شکی نیست نگرانی درمورد روستاها و شهرهای کوچک دورافتاده ست که تراولها و سیب زمینی ها و سهام و ... رو گرفتن و چون فقر فرهنگی بیداد میکنه حاضر نیستن به کسی غیراز اونیکه اینها رو بهشون داده فکر کنن من نگران اونجا هام و با چند تا از دوستان تصمیم گرفتیم هرکی بره شهر وروستای خودش و تا میتونه تبلیغ کنه و دست آخر هم نظارت تا چه پیش آید عزیز ...
حیف که سهمیه ی رپید شیر امروزمون رو تا ته خرج کردیم...
ReplyDeleteغروب حوالی خ نیاوران و پاسداران بودم.
ReplyDeleteنمیدونی چه خبر بود و چه شور و شوقی به پا بود میون بچه های حامی میر حسین و با چه شوقی تلاش میکردن و پوستر و دستبند پخش میکردن.
هم هیجان زده شده بودم خیلی هم یه بغضی ته گلوم بود که نکنه دوباره این همه امید و شور به فنا بره.
انتخابت مثل همیشه قشنگه ...
ReplyDeleteاما در مورد پست قبل (اومدم باز بنویسم ژست یاد عرفان افتادم رضی اله عنه) اینکه توی شهرهای بزرگ دولت فعلی رای نمیاره و اکثر جوونا طرفدار نامزدهای اصلاح طلب هستن شکی نیست نگرانی درمورد روستاها و شهرهای کوچک دورافتاده ست که تراولها و سیب زمینی ها و سهام و ... رو گرفتن و چون فقر فرهنگی بیداد میکنه حاضر نیستن به کسی غیراز اونیکه اینها رو بهشون داده فکر کنن من نگران اونجا هام و با چند تا از دوستان تصمیم گرفتیم هرکی بره شهر وروستای خودش و تا میتونه تبلیغ کنه و دست آخر هم نظارت تا چه پیش آید عزیز ...
خیلی شعر قشنگیه.لذت بردم.
ReplyDeleteخیلی قشنگ بود
ReplyDeleteدریا نمیخواهم بیا مثل خودم تالاب شو
ReplyDeleteچیزی شبیه آتشم چیزی شبیه آب شو
داداشش میاد لالای لای