سلام! جوجه های نوشی رو ازش گرفتن.من تازه خبر دار شدم.اميدوارم الان که اينا رو مينويسم بچه ها دوباره پيش نوشی باشند،اميدوارم اين بغض لعنتی بيخود باشه.من نوشی رو خيلی کم ميشناسم تقريبا نميشناسم.ولی خيلی وقته که وبلاگشو ميخونم.اين اواخر احساس ميکردم زندگی داره روی خوبشو نشون نوشی ميده،کتابش چاپ شد،با بی بی سی مصاحبه کرد و...اما الان حس خوبی ندارم.نوشی يکی از صدها مبتلای به سيستم قضايی قرون وسطايی جمهوری اسلاميه.سيستمی که حضانت بچه ها رو نه بر مبنای شايستگی پدر يا مادر که بر اساس صرف جنسيت تبيين کرده. حالا نوشی آزرده و دست تنهاست مثل هزاران مادر گرفتار ديگه که تنها جرمشون مادر بودنه.های بچه های ديار وبلاگستان،نوشی و جوجه هاش عزيزای همه مان.بايد کاری کرد.هر کاری که از دستمون بر بياد
پی نوشت۱: با توام مرد! يه کاری نکن که آدم از اينکه مرد باشه خجالت بکشه،شرمندمون نکن.ميدونم که هيچ وقت اينا رو نميخونی ولی...فقط ميدونم اين رسمش نيست.نه رسم مرد بودن،نه رسم انسان بودن!
سلام ....من هم غروب ديروز که مطلب بلاگ نوشی رو خوندم جز افسوس و آه و دعا کاری ازم بر نيامد ! در ضمن قبول نيست تو جر زنی کردی ... ديدی ولايت تهرون بارون نمی ياد رفتی ولايت خودتون ! ( چشمک ) . خوش به حالت . شب شنبه بوی بارون رو حس کردم ولی خودشو نديدم ! اين سانچوی بدبخت رو کجا زندونی کردی ! فک کنم بايستی يه پتيشن واسش درست کنيم !
ReplyDeleteببخشيد شما متولد ماه مهر هستی ؟ فضول نيستما!!
ReplyDeleteمازندرانی نيستم ولی بزرگ شده گيلانم. فرقی نمی کنه. هر دو بچه بارونيم!
ReplyDeleteمـــــــــــــــــــــــادر، مـــــــــــــــــــــــــــــادر.... بیچاره مادر وقتی بخواد واقعا مادر باشه نه زندان مادر!!!
ReplyDeleteسلام... طبق نوشته های نوشی، تا حالا مشکل قانونی وجود نداشته... حضانت به مادر سپرده شده و هفته ای هشت ساعت هم ملاقات بچه ها با پدرشون (که حقوق زنان هم این وسط نقض نشده)... به نظرم تا دیر نشده، نوشی باید بره و قضیه رو با قاضی پرونده ش در میون بذاره... باید یه وکیل قوی بگیره و پرونده رو پیگیری کنه... خوب.. امیر جان! چه کاری از ما سخته است؟
ReplyDeleteالبته اينکه شما مشمول تسليت من بشيد يا خير به خودتون مربوط ميشه دوست عزيز انشالله که هميشه تبريک شادی بهتون گفته بشه. در مورد ماه مهر نميدونم چرا اين فکرو کردم!!
ReplyDeleteاميدوارم خدا بهش کمک کنه...
ReplyDeleteمن که دعا ر هم قبول ندارم چی کار کنم. اچه الان به بلاگم سر بزنی و فحش بدی کاری نمی تونم بکنم. نتونستم جلوی خودمو بگيرم.
ReplyDeleteرفتم خوندم . راستش يه کم پکر شدم . خوب شد ماها بچه پس ننداختيم
ReplyDeleteمن اين خانوم را نمی شناسم اما فرقی نداره و مهم اينه که حقی از اون بر اساس زن بودن گرفته شده. من حال می کنم امير باهات از اينکه اينقدر غم مردم ٫ غم تويه.
ReplyDeleteمنم پکر شدم. :(
ReplyDeleteسلام امير نازنين. مسئله نوشی بدجوری مغزمو فلج کرده. از پريشب تا الان ساعت به ساعت دارم وبلاگشو چک ميکنم به اميد اينکه نوشته باشه بچه ها برگشتن.ولی هر دفعه نااميد شدم. کاش کار ديگه ای از ما برميومد. نميدونم چه کار مثبتی ميتونم انجام بدم. دلشوره و نگرانی لعنتی که رهام نميکنه هيچ فايده ای نداره. کی ميتونه يه راه خوب واسه حل اين مشکل پيدا کنه؟
ReplyDeleteآها...دعا ميکنيم براش!
ReplyDeleteاخ . اخ . اخ . اخ . مگه اين نوشی خانوم نمی دونه اگه بچه هاش رو ازش گرفتيم عوضش بهشت زير پاشه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
ReplyDeleteدلم گرفت...طفلک نوشی....
ReplyDeleteمتاسفم اول برای نوشی بعد برای همه
ReplyDeleteروزگار تخمييست بسيار نازنين:(
ReplyDeleteمنم خيلی ناراحتم اما چی کار ميشه کرد؟
ReplyDeleteهوم آقا پسر مال تو رو کی ميبندن دل من خنک بشه!
ReplyDeleteدوستم داری؟ اينقدر واضح نگو اقلا حرف برامون در ميارن :)... می گم مرد کجا بود تو اين دوره زمونه؟ تو هم دلت خوشه ها! هرکی که فکر می کنه مرده بعدا بد جوری پشيمونت می کنه
ReplyDeleteحالا به دل نگير... دل منم برات تنگ شده ولی يک مدتيه که خيلی خطرناک شدم ! ب
ReplyDeleteنوشی رو از دور می شناسم ولی فکر نمی کردم اون همه تلاش و پيگيری.... حالا جوجه هاش شيرين کارياشون رو واسه کی تعريف کنن؟ برای کی از ترس هاشون بگن؟ تو بغل کی گريه کنن؟ شبا که خواب شون نمی بره کی براشون قصه می گه؟ کی یادشون می ده قوی باشن؟ ... از مرد بودن خودت خجالت نکش. يکی از جوجه ها هم جنش توئه. نفرين بر اين قانون بی عدالتی!
ReplyDeleteسلام..متاسفام برای اين به اصطلاح قانون و برای اين به اصطلاح ايرانيها...همون روز انتخابات ثابت کردن چی هستن و لياقتشون چيه...من و ببخش عصبانی شدم بد جور.....
ReplyDeleteسلام امير جان ...
ReplyDeleteهمه پستت به كنار و پي نوشتت به كنار ... چقدر خوبه كه همه مردا اونجوري نيستن ، آخ جون :)
اول دلتنگی است و بی خبری ، که اين چند وقت هر چی سر ميزدم مطلب تازه يی نبود ازت يه هو الان دو تا مطلب با فاطله ی چند روز ... مثل اينکه سرور من خيلی تعطيله . دوم اينکه درباره ی نوشی . وقتی خبر رو شنيدم شوکه شدم . نميدونم آخرش چی ميشه . فقط نگرانم .
ReplyDeleteسلام ! اون لينک بلاگ ديگه ام نيست . بلاگ يکی از دوستان است .
ReplyDeleteسلام. اين از همون مساله هاييه که من مدتهاست به خاطرش جنگ اعصاب دارم چون کاری از دستم ب نمياد. اين از همون موارديه که ثابت می کنه مردها موجوداتی خودخواه و خودخواه و خودخواه هستند. خيلی خودخواه.
ReplyDeleteبيچاره نوشی....طفلکی جوجه ها............ولعنت به سيستم قضايی..........دلم گرفت........
ReplyDeleteهر که را از دست میدهیم بی آنکه بخواهیم پاره ای از وجود ما را می برد پس سعی کن کمتر از دست بدهی تا وجودت صدتکه نشود سلام آپم و منتظرت هستم
ReplyDeleteسلام...خيلی وبلاگ باحالی داری .....ايول يه سر به ما بزن.....يا حق
ReplyDeleteسلام امير خوب. بعد از مدتی خواب گونه بودن که اومدم بهت سر بزنم از خوندن دوباره و دوباره مردانگی غول پيکر ناراحت شدم. خدايا اين مردانگی رو از ملت ما نگير که همه رذالت هاشون رو پشت اون پنهان می کنن.
ReplyDeleteپکر نبينموتون بچه ها :) ... اميدوارم جوجه های نوشی رو بهش برگردونن هر چند که الانم به قول نگاه بهشت زير پاشه ! ...... پ.ن.۱ رو که خوندم يادم افتاد به متن روزبه روزبهانی که توی وبلاگش نوشته بود: اگر مردی به اين است ؛ نخواستيمش؛بفرماييد تقديم به شما!
ReplyDeleteسلام نميدونم منظورت از نوشتن اون کامنت چی بود ولی من فقط خواستم خبرت کنم که آپ کردم اگه دوست نداری ديگه بهت نميگم هر طور که راحتی
ReplyDeleteسلام امير خوبی؟ زياد غصه نخور....هزار تا معصل بدتر از اين و مثه اين داريم
ReplyDeleteبا لحن سيبيل کلفتی خوانده شود:::::::::ايول مرام داش امير ايول..........
ReplyDeleteبه وبلاگ مريم فرشبافی هم در اين رابطه سر بزنيد. فکر می کنم:www.marymoon.persianblog.irباشه. نوشته بود هرکی هرجای دنیا که هست میتونه این چند روز که نوشی مشکل داره به وقت تهران سر ساعت شیش و نیم بعد از ظهر به یاد نوشی باشه. میتونه براشون دعا کنه . اون معتقد بود که یه حس دسته جمعی میتونه انرژی مثبت زیادی داشته باشه. برم ببینم آدرس مریم رو درست نوشتم یانه
ReplyDeleteمنم اگه تند صحبت کردم عذر ميخوام ولی باور کن قصد من بی احترامی کردن به نوشته کسی نیست... به هر حال شاد باشی و موفق
ReplyDeleteمن هم از آشنايی با شما خوشحالم. لطف کرديد سر زديد و با اجازه به وبلاگتان لينک دادم
ReplyDeleteسلام... تلختر از من ساعاتیه که بر نوشی ميگذره...
ReplyDeleteمتأسف شدم .... چيکار ميشه کرد ؟ کاری از دست ما ساخته ست ؟؟؟؟
ReplyDeleteپس اينطوريه! بيايد اميدوار باشيم که قبل از سکوت ۱۵ بچه ها برگردند . کاش می شد يرای نوشی کامنت گذاشت حرصم گرفت که گفت اگه تا سکوت ۲۰ بچه ها برنگردند دیگه خداحافظ کاش می شد بهش گفت کم نیار تا سکوت ۲۰۰۰ هم که شده کم نیار کم نیار کم نیار کم نیار
ReplyDeleteعالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی
ReplyDeleteنرينه يا مادينه تفاوتی مگر دارد ! هر چند گروهی ضعیفه نامند ....!
ReplyDeleteروزگار غريبيست نازنين. . . وعشق را کنار تيرک راهبند تازيانه ميزنند.عشق را در پستوی خانه نهان بايد کرد.آنکه به در ميکوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است.نور را در پستوی خانه نهان بايد کرد.ابليس پيروزه مست ثوره عزای مارا بر سفره نشسته است < خدای را در پستوی خانه نهان بايد کرد>
ReplyDeleteسلام دوست من.فکر کنم اولين باره که ميام اينجا . . .نه شمارو ميشناسم نه اون خانومو ولی يه چيزی تو دلم ميگه که حق با اون خانومه . . .تورو خدا اگه کمکی ميتونم بکنم بگو . . .خيلی هم دوست دارم بتونم کمک بکنم . . .ازت خواهش ميکنم اگه يک ذره حس کردين کمکی از دست من برمياد حتما به من بگين . . .با آرزوی موفقيت.هميشه شادباشين.ياحق.
ReplyDeleteاينجا قانونی حکمفرماست که حقوق بشر را به باد تمسخر گرفته.اينجا قانونی حکم فرماست که به طرز چندش آوری مرد سالار است... اينجا با اينکه داد سخن از اين می زنند که زن در اسلام دارای حقوقی به جز سکس و جنسيتش است و دارای گوهر عفت است، اما او را با معياری پس تر از منحنی های تنش، ارزيابی می کنند. تخسير از آن مرد نيست. تقصير از قانون لعنتی است که برای آن مرد و فقط و فقط در جهت ارضای خواسته های به جا و بيجای او نوشته شده. قانونی که در آن داشتن چند زن، مستحب است،يعنی قانون برده داری! يعنی تبعيض نژادی به سبک عهد جاهليت عربستان...هه هه هه ... حضور زنان در سياست.پستهای مهم اجتماعی... آنوقت ندادن حق يک مادر برای داشتن فرزندی که از گوشت و پوستش است و مالکِ قطعی آنست... لعنت به هر چه قانون و دادگستری و قوهء قضاييه و قاضی و .....ببخشيد!
ReplyDeleteتخسير = تقصير! ( از بس که عصبانی بودم اينطوری شد!)
ReplyDeleteمن هيچ وقت گردون رو دوست نداشتم . نه گردون رو نه اون موجود رو ... همون موقع ها هم خيلی ژورناليست و پاپ بود ... اما چند تا ديگه هم هستن . مثل مفيد که دو سه تا شماره اش رو گلشيری در مياورد . .. بليط بيضايی هم گير مياد . من خبری از وضعيت فروشش ندارم چون برام بليط گذاشته بودن اما اون روزی که رفتم صف هم بود . يعنی فروش هم داره ... با اين حال ميارزه که آدم بره توصف وايسه
ReplyDeleteبابا بلفی جان! تو رو خدا آسمون و ريسمون رو به هم نبافين! آخه مشکل نوشی چه ربطی به قوانين ايران و مردسالاری داره؟... قانون٬ حضانت بچهها رو به مادر داده و به پدر هم حق داده که هفتهای هشت ساعت با بچهها باشه... حالا اينکه پدره نامرد از آب در اومده٬ چه ربطی به قانون داره... البته قوانين ما نواقص زيادی داره ولی اين موضوع خاص ربطی به قانون نداره...
ReplyDeleteمخلصيم امير جون!... يا حق!
ReplyDeleteمهدی خان.هم من و هم خودتون و همه می دونيم که چه آشوبی در اين مملکت هست. من کاری به نوشی ندارم. روزانه هزاران نفر زن امثال نوشی درگير همچين مسايلی هستند.چشماتونو نبنديد! شما مرد هستيد و حق داريد از زاويهء دید مردانه به اين قضيه نگاه کنين.بدبختی ما هم همينه. قانون ما را مردها نوشتند و مردها تصميم می گيرند و مردانه قانون می گذارند. اونجا اصلن زن لحاظ نشده. زن به عنوان يک « زن» .مملکتی که دينش را دخل در سياست و قانون گذاری می کنه،هميشه همين مشکلاتو داره.دين مال ۱۴۰۰ سال پيشه! و ما داريم الان تو قرن بيست و يکم زندگی ميکنيم. مسخره است که بخواييم اينجوری فکر کنيم.به هر حال،اين نوشتهء من زياد ربطی به نوشی نداشت. من کلی گفتم.
ReplyDeleteمهدی جان! جوجه بزرگتر نوشی سال ديگه ۷ سالش ميشه و دادگاه نايب برحق امام زمان کادوش ميکنه ميدتش به باباش!
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteخيلی دوس دارم نظر بدم در حمايت از بلفی بنا به دلايلی خود سانسوری کردم
ReplyDeleteسلام! چشم ها را بايد شست...فكر نمی كنی زبان را بايد بيشتر ؟ !
ReplyDeleteامير جان! شرمندهام که اينجا بحث راه انداختم ولی ولی گفتنی رو بايد گفت....
ReplyDeleteسلام.....ببخشيدا اما امير جان به خودت و دوستات نگاه نکن که شخصيت داريد...خيلی از آقايون توی جامعه ما به پشتوانه همين قانون های مضحک هر کاری دلشون بخواد می کنن و می دونی که تو جامعه ی ما هميشه حق با مرد هستش!!!برای خودم و امثال خودم با جنسيت مونث متاسفم و البته برای شما که به معنای واقعی انسان هستی اما مجبوری واقعيتهای کثيف را هم ببينی
ReplyDeleteما متأسفانه عادت کرديم در برابر هر موضوعی٬ در اولين اقدام٬ احساساتی بشيم و در ادامهی اين احساساتی شدن٬ بگرديم دنبال کسی که تقصير رو گردنش بندازيم... و خدا رو شکر اين روزها حکومت٬ دين و مردسالاری فحشخورشون خوب شده... گفته ميشه برای اين که چيزی رو به بهترينشکل خراب کنی٬ ازش بد دفاع کن... و احساس میکنم توی اين کامنتدونی داره از نوشی به بدترين شکل دفاع ميشه... اونچه که امروز نوشی احتياج داره قوت قلب و کمک حقوقیه نه نق و نوق کردن امثال من... پس اگه واقعآ میخوايم کاری اساسی انجام بديم٬ به جای نق زدن و شعر و خاطره نوشتن٬ بيايم همه با هم نواقصی رو که معتقديم در قانون وجود داره توی وبلاگهامون بياريم...
ReplyDelete< تنها جرمشون مادر بودنه > ... راست ميگی امير ، اين واقعا جرمه .. کاش زنها به اين راحتی زير بار اين جرم سنگين نرن !
ReplyDelete... البته هر کسی حق داره اونچه رو که دوست داره بنويسه ولی اگه ادعای انتقاد داريم٬ اين راهش نيست... انتقاد اصول خودش رو داره و منطق خودش رو... اگر هم واقعآ قراره برای نوشی کاری بشه٬ لااقل به خواستهی خودش عمل کنيم که گفته قضيه رو سياسی نکنين... امروز قرار نيست قانون رو به نفع نوشی تغيير بديم... قراره بهاش کمک واقعی کنيم... و اونچه که اون احتياج داره چيزی نيست جز محبت و حمايت حقوقی... در حال حاضر از نظر حقوقی همهچيز به نفع نوشیه... پس دليلی نداره که فعلآ انرژیمون رو صرف قانون کنيم... بحث قانون هم بحث جداگونهایه که در جای خودش بايد انجام بشه ولی فعلآ جاش اينجا نيست... يا حق!
ReplyDeleteببين! امير! نزديکتراش انقد دهنمو به فاک دادن که با ديدن غصه بقيه طوريم نشه ... ميدونی! دنيا ريدمونتر از اونيه که ميبينيم با حتی فکرشو ميکنيم .. اينکه ديگه توش گمه ...
ReplyDeleteامير جان خيلی سر بسته. اون آدم سوابقی داشته که خيليها نميتونن ببخشن. اون مطلب برا اونها بود.
ReplyDeleteسلام امير نازنين. اين چه وضعيه؟ الان قضيه قانون و مشکلات قضايی نيست. مشکل باباهه است که بچه ها رو دزديده. اگه قانون بود که فوق فوقش ميزديم به سيم آخر و همگی ميرفتيم جلوی دادگاه شمع روشن میکردیم وتحصن و اعتصاب غذا و از اين کارای مسخره که مد شده. ولی مسئله اين نيست. نوشی الان يه وکيل قوی ميخواد که صبور و همراهش باشه. کسی که توی هزارتوی قانون راهنمائيش کنه. و ما که سواد حقوقی نداريم واين کار ازمون بر نمياد فقط بايد دعا کنيم. دعا و توسل به هر موجود مقدسی که قبولش داريم. کشيدن پای سياست به اين مسئله خيانت بزرگی به نوشی و جوجه هاست. دعا کنيم بچه ها سالم باشن.
ReplyDeleteمرد يه چيزی از گنجی بنويس.. من ازبیقراری دارم ديونه میشم.
ReplyDeleteکجايی تو امير هان؟
ReplyDeleteباز به تو که اگه حرف خاصی نداری آپم نمی کنی . نه مثل من !
ReplyDeleteچرا نمی نويسی پسر من کلافه شدم
ReplyDelete