سلام! آمده بودم بنويسم از حظ وافر ديدن بليد رانر وگفتن از آرزوهای ادمی ولی شرايط گنجی امانم نداد.الان ۳ هفته است که مدام با خودم تکرار ميکنم وارد بازی بزرگان نشو،شر درست نکن،در همين راستا مانيفست عدم دخالت در سياست صادر ميکنم و...اما ديگر نميشود.يک مرد دارد از دست ميرود و من با سکوتم آب به اسياب شريرترين جلاد ادم خوار سلطان فقيه ميريزم: سعيد مرتضوی که روی صوفيان ادم خوار صفوی و جلادان ازادی در باغشاه قجری را سفيد کرده.ديگر تاب سکوت ندارم.چند ساعتی هست که مدام دارم راه ميروم و از خودم میپرسم چه بايد کرد؟
۱-گنجی بيهوش شده و احتمال هر فاجعه ای هست،بايد کاری کرد. رژيم خود را برای کشتن گنجی و پرداخت هزينه های احتماليش از جيب ملت ايران اماده کرده،تقريبا ميدانم آچمز شده ايم و هيچ راه حلی نداريم تمام تلاش های بين المللی و داخلی به بن بست رسيده است و...
۲-به نظرم گنجی کاملا آگاهانه ،عين القضات وار مرگ و شهادت از خدا خواسته است...روی پايان اعتصاب غذا از طرف گنجی هيچ حسابی نميتوان کرد
۳-مردم به خيابان ها نمی آيند،بخش عمده ای از اصلاح طلبان هم با حرف های گنجی مخالفند و هم به نظر ميرسد بدشان نمی آيد مرگ گنجی را به گردن جناح راست انداخته اعتبار از دست رفته خود را باز يابند.شاهد اين حرفم مرور اعتراضات دانشگاه ها در مورد دکتر هاشم اغاجری و سکوت همين دانشگاه ها در مورد اکبرگنجی ست.تنها حربه ای که ميشد به ان اميدوار بود با تعطيلی دانشگاه ها وسکوت مزورانه جبهه اصلاحات بر باد رفته است.
۴-من شخصا معتقدم اگر خدای ناکرده اکبر گنجی را از دست بدهيم بايد فاتحه اصلاحات را در اين مملکت خواند.من لااقل حاضر نيستم از آن پس برگه مشروعيت سلطان فقيه را به هر نحو از انحا امضا کنم و لازم است همين جا بگويم در صورت بروز هر فاجعه ای من سيد محمد خاتمی را به اندازه سيد علی خامنه ای مقصر ميدانم!
۵-شايد اخرين راه حل باقی مانده را بتوان در اعتصاب غذای همزمان با اکبر گنجی در دانشگاه های سراسر کشور دانست.دفتر تحکيم وحدت به جای انجام تحرکات خيابانی که بهانه به رژيم برای سرکوب و خشونت ميدهد ميتواند با سازمان دهی چنين اعتصاب غذايی در سراسرايران فشار اجتماعی مضاعفی را بر نظام وارد کندو با انجام گردهمايی و سخن رانی در داخل دانشگاه ها ضمن حساس کردن جامعه بهانه ای برای خشونت به ميليشيای حزب الله ندهد
۶-من از امروز شريک درد شير اهن کوه مردی ميشوم که به تعبير دکتر مهاجراني«...گوزن عاشقی دیوار محال را با سرشکافت و رخنه ای در دیوار قساوت و ستم ایجاد کرد از آن رخنه ما شاهد شعله ای از روشنائی هستیم. گنجی چه بماند و یا برود. قطره قطره آب شود و بسوزد و تمام شود و با به میان ما برگردد همچنان ماندگار خواهد بود»
۷-بارالها! سلطان اول فقيه در چنين ماهی به سال۶۷ جان هزاران نفر از فرهيخته ترين فرزندان اين مملکت را در اعدام های دسته جمعی ستاند و اکنون سلطان دوم فقيه ۱۷ سال بعد طمع در جان شريف ترين فرزند اين مرز و بوم کرده است.خدايا!ما را بيش از اين دشمن شاد و ذليل مخواه.پروردگارا! از بندگانت قطع اميد کرده ام و رهايی آرش زمانه ام را از تو ميخواهم!
اول
ReplyDeleteدر اين مورد زياد می شه نوشت. اما منم مانيفست عدم دخالت در سياست را امضا کردم. نظری ندارم شايد روزی که باز همو ديديم دراين باره هم صحبت کرديم.
ReplyDeleteمی دونی امير محيط وبلاگ دیگه اصلا جالب برای نظر دادن های اين چنينی نيست .
ReplyDeleteهر نظری بدی بر سبيل عقايد عقل کل ها نباشد سعی در تخريب می گيرند. ببين
ReplyDeleteاينم امير بزار بگم و برم < سالهاست اصلاحات مرده. ما خبر نداشتيم> سيبی که پوسيده باشه . بهترين باغدار هم کاری جز انداختنش نداره . داره؟
ReplyDeleteسلام . اصلا از اين جمله - شريفترين فرزند ايران - خداييش به اين جملت اعتقاد داری ؟ نکنه برا اينه که گفته خامنه ای بره يا همچين جوکهايی که ميدونيم چکش به سندان زدنه . امير از تو بعيد بود خداييش بازی بخوری . برو ببين تو پاستور کيا دارن با احمدی نژاد کار ميکنن . من به چشه خودم ديدم با اينکه نميشناختموشون اما وقتی احمد اسناشونو ميگفت کفم بريد
ReplyDeleteچه مردای ! چه مردی !
ReplyDeleteکه می گفت
قلب را شایسته تر آن
که به هفت شمشیر عشق
در خون نشیند
و گلو را بایسته تر آن
که زیباترين نام ها را
بگوید.
آه، اسفندیار مغموم!
ReplyDeleteتو را آن به که چشم
فرو پوشیده باشی
يادته!يادته امير گفتم چه جوری خود کشی می کنی؟!وارد مرحله ی آخر شدی....تبریک!.....ديدی نتونستی سياست رو بذاری کنار!.......اصلاحات هيچ وقت وجود نداشته!اين کلمه اشتباه تعريف شده..........همه دچار اوهاميم.......اصلا حات يه کلمه ی شيرينه که هيچ کس نچشيدتش......پس زندگی بايد کرد!
ReplyDeleteبا سلام ... نميدانم در مورد اين فرد مورد علاه شما چه چيزی بيان کنم ... فقط انقدر از سابقه آشنايی خود با ايشان برايتان بگويم که بنده ايشان را از ۱۹ سالگی می شناسم ... باور ميکنيد با اينکه با ايشان ارتباطی معمول (نه خيلی نزديک) چه از لحاظ کار فعلی چه از زمان روزنامه صبح امروز و کمی قبل از آن دارم به اعتقاد ايشان به حرفهايشان کاملا شک داشته و به دوستان صميمی ايشان هم گفته ام . آقای کاميار ، سياست و صد البته اصلاحات در کشورهای جهان سوم بسيار جوک شيرين و جالبيست که حتی جهان اولی ها هم دوست دارند در همين حد بماند زيرا به اهدافشان نزديک است .
ReplyDeleteما فاتحان قله های بلند رشادتيم...می بينم که کم اورديد...نظری نمی دهم راجع به نوشته و...چون برای اين بازی من ساخته نشدم يا بهتر بگم به نظرم اينقدر پيچانده شديم که ديگه جايی برای هيچ پيچشی ندارم/ برادر من اصلاحات کجا بود در منطقه حیات وحش؟؟؟!!!!
ReplyDeleteدوست عزيز...اصلاحات در ايران قربانی زياد ميگيرد..اکثريت مردم همين نظام را قبول دارند و اگر مشکلات معيشتيشان حل شود حاضرند بدون هيچ نيازی به تغيير سالها زندگی کنند...حرفهای گنجی هم هر چه قدر درست و سازنده باشد به گوش همگان خوش نمی آيد ...شايد دارد تاوان گذشته اش را پس ميدهد...
ReplyDeleteنظیر حرفهای گنجی را من سالها پيش از برادرم شنيدم ...بعد از اينکه از زندان آزاد شد...آنروزها گنجی کجا بود؟؟؟؟من از آزادی بيان دفاع ميکنم ...اين نظام نا مردتر از اين حرفهاست...
ReplyDeleteزبان سرخ سر سبز ميدهد بر باد...همه امضا کرديم...ديگه هيچکس اعتمادو اعتقادی براش نمونده ....
ReplyDeleteگنجی هرگز نمی ميرد. فريادی خواهد شد که در میلیونها سينه نهفته است و فقط جرقه ای ميخواهد... جرقهء ناچيزي ... تا مثل کوه آتشفشان فوران کند .( ميگم داداش مواظب باش. تورو خدا اين اسامی ممنوعه را اینقدر نيار ... من نگرانتم !)
ReplyDeleteاصلاحات:)) حرفای عجيب ميزنی !! کدوم اصلاحات...
ReplyDeleteمنتظر باشيم تا ببينيم اين سلاطين ظلم را تا کجا خواهند رساند!!!
ReplyDeleteبه نظر من اضلاحات يا به تعبير درست تر جنبش اصلاح طلبی در ايران وجود داشته وجود دارد و وجود خواهد داشت و اصلن هم به رهبران و سياست بازان حکومتی وابسته نيست و توسط آنها هم بوجود نيامده است .. جنبش آزاديخواهی مردم ايران که از ابتدا قرن ۲۰ پيشاهنگ جنبشهای معادل خود در آسیا بود نه توسط خاتمی بل از بطن مردم ايران پديد آمده است .. هرچند که افت ها و شکست و خيز های بسيار داشته است .. اما سزانجام پيروز خواهد بود سرانجامی خواهد بود چه گنجی ها باشند يا نباشند چه هزاران پاک باخته و بقول شما فرزندان فرهيخته عمر کوتاهشان بود و دژخيمان آنان را بر دار کردند اما همه اين خونها روزی اين دودمان سلطان پرور را به باد خواهد داد.... يک ضرب المثل عربی ميگويد.. " من زرع الريح اليوم .. يحصد العاصفه غدا " من اما اين مانيفست کذايی را امضا نخواهم کرد ..چرا که اگه از سياست بيرون شوم همون خواسته سلطانها را انجام داده ام
ReplyDeleteسلام...خوبی اميراونقدر خسته م که نمی تونم چشامو باز کنم برميگردم
ReplyDeleteمنم فکر ميکنم امثال گنجی هرگز نميميرند .....
ReplyDeleteبا اينحال اعتقاد دارم که تفکر گنجی خالی از اشکال نيست و سخن گفتن به اين روش رو هم نمیپسندم ! دوست خوبم مواظب خودت باش !
ReplyDeleteسلام امير نازنين. در مورد گنجی با وجود اعتقاد به بزرگ بودنش حداقل بيش از يک مرد معمولی نميتوانم همه عقايدش را تصديق کنم. اين عدم تصديق به معنای رد نظريات او نيست بلکه از آن جهت است که از گنجی جز رد ولايت مطلقه و پافشاری بر عقايدش حتی به قيمت زندگيش هيچ نميدانم. که اين هردو شايسته ستايش و در خور ثناست. با اين حال سوال من اينجاست که آيا گنجی اين راه را هوشيارانه برگزيده يا تنها راهيست برای رهايی؟ يک خودکشی آبرومندانه؟ جواب سوالم را نميدانم که اگر ميدانستم دقيقتر ميگفتم که گنجی بلی يا نه؟
ReplyDeleteشايد بگويند گنجی بی نياز از تائيد من است که حتما هست. من فقط نظر خودم را گفتم. و شايد اگر اين نظر قاطعانه گنجی را رد يا تائيد ميکرد به درد کسی ميخورد اما نخواستم کسی را راضی کنم.
گنجی مرد بزرگی است. حتما هست. راهش را برگزیده و بر آن پا میفشرد. نصیحت و تهدید این و آن هم به گوشش نمیرود. کار بزرگی است اما برای چه؟ اگر میدانستم تکلیفم مشخصتر میشد!
کاری هم که سلطان فقيه اول کرد کار عظيمی بود و در اولين نگاه هر کسی را به تکريم و تائيد وا ميداشت. اما بعدها که هوش سياسيم بزرگتر شد و دانستم چه کرده و چرا؟ نتوانستم تائيدش کنم. کم کمش اين است که او حق نداشت برای گرفتن انتقام پدرش مملکتی را بيچاره کند. شايد ناخواسته و بدور از توان او کار به اينجا کشيده باشد اما مگر نه اينکه استادش او را از اين آشوب برحذر داشته بود؟ او را نتوانستم تائيد کنم. چون دليل داشتم وحالا برای تائيد يا رد گنجی هم دنبال دليل ميگردم و پيشاپيش ميگويم که اگر حجت بر گنجی تمام شده باشد و عالمانه نقد جان در طبق اخلاص نهاده باشد کاری عظيم و در خور ستايش بسيار ميکند.
ReplyDeleteسلام امیرجان / تشکر از دیدارت / مثل این که روز سختی به بازدید آمده ام / و ناچارم حرفم را هم بزنم / فکر می کنم این که اصلاحات هست یا نیست / کی با کی دعوا داره، یا نداره / و یا عین القضات خواندن گنجی / یا مشکوک بودنش و ... / دردی را دوا نمی کند / همان طور که دعا برای گنجی و نفرین به ولی وقیح! / هم کارساز نیست / کسی که میگه گرد سیاست نگرد / یا سیاست پیچیده است / و از این اختلاط ها / در اصل شانه از زیر بار مسولیت شهروندی اش خالی می کند / نمیشه در این شرایط و در این جامعه زندگی کرد / ایرانی بود / و گفت آنچه می گذرد به من ارتباط ندارد / و دست به دامن خدا شد / کسانی که ملتی را بر لبه ی این پرتگاه حساس تاریخی کشانده اند هم / خودشان را نماینده ی همان خدا می دانند / نوشته ی تو از سر درد است / و قابل تحسین / این که چه میشه کرد / باید راهش را پیدا کرد / جمعی / و نه فردی. / آره، تلخ مثل عسل!
ReplyDeleteتو حرص نخور..همين!
ReplyDeleteاصلاحات بود اما فقط تعريفش!!برای خوندن متنی که دوست نداشتم وقت نگذاشتم برای خوندن صفحه ای که دوست دارم وقت ميگذارم امير...
ReplyDeleteآن يار کزو گشت سر دار بلند / جرمش آن بود که اسرار هويدا ميکرد ... صبوری کن برادر
ReplyDeleteاقاي مهاجراني بهتره به زن بارگي اش برسه. محمد خاتمي هم مثل احمق ها لبخند بزنه و اكبر گنجي هم داره تقاص گذشته سياه خودشو ميده كه فكر ميكرد ميتونه طناب گردن همه بندازه و مثل گوسفند همه رو به بهشت ببره. دوست عزيز كدوم اصلاحات. چيزي كه از اول نبوده حرفي براش نميشه زد. خاتمي جونت و عده بسياري منتظرند از مرده گنجي جونت كه خودشون ساختنش قهرماني بسازند تا حيثيت نداشته شون را دوباره بسازند.اون زمان كه همين گنجي زندان بود محمدرضا خاتمي داشت كشتي هاي ماهيگيري شيلات را در جريان خصوصي سازي خريداري ميكرد و محمد خاتمي داشت رايزني ميكرد برود سازمان ملل كاره اي بشه. بهزاد نبوي هم كه همه ميدونند دلال فرانسوي ها در ايرانه . مهاجراني هم كه هم ميدونند از كي تغذيه ميشه... بر فراز اسمان ما هرگز ابري گذر نكرد
ReplyDeleteکرم نما و فرود آ که خانه؛ خانه توست
ReplyDeleteمن که فکر ميکنم الان چند وقته فاتحه اصلاحات خونده شده...در جواب محمد هم می خوام بگم خيلی از ما لياقت امثال خاتمی و گنجی و ... را نداشتيم و نداريم...به روزم
ReplyDeleteبعد از ساعتها تفکر برای سينه مالامال دردت.شربت سينه!!! .رفيق من !اين دريغا مرهمي منو بد سوزند.:(
ReplyDeleteباش تا صبح دولتت بدمد.
ReplyDeleteامير جان!خوش باشی هميشه...گنجی تنهاست ممکنه يکی از معدودهايی باشه که اشتباهات گذشته رو جبران ميخواد کنه اما ديگه ديره چون تنهاست و ديگه اصلاحاتی نيست فقط ما هستيم.
ReplyDeleteاصلاحات مدتهاست که از بين رفته .. با اين کارها هم عوض نميشه .. گنجی و گنجی ها فقط خودشونو فنا ميکنن ..
ReplyDeleteتعجب کردم وقتی حرفای شما ها رو خوندم. به چی شک دارين؟ ۱۰۰ بار از قول خاتمی خوندم که گفت کافيه گنجی اعتصابشو بشکنه نا رئيس قوه قضائيه شخصا پيگير کارش بشه. اما اعتصابی نشکست. از خودمون پرسيديم چرا؟ چند نفرتون مانيفست جمهوريت و خوندين؟ بيدارشين حضرات! با اين افکار متفرق و پريشون داريم دل اصحاب نظام و گنده می کنيم
ReplyDeleteسلام دوست عزيز :)
ReplyDeleteممونم كه هميشه به من سر مي زني ، آره اون شعر مال مارگوت ِ ...
راستي وبلاگ نوشي باز نميشه ، نه ؟
ما در اين بازی همه بازيگريم !پسر مواظب خودت باش خيلی داری تند ميری تو هنوز جوونی به قول خودت معامله زندگی و آزادی معامله خوبی نيست به بهایی که برای حرفهات خواهی پرداخت حتمن فکر کن زوده این مدلی دست به انتحار بزنی...سياست بازی باخت - باخت هميشه پس مواظب باش
ReplyDeleteسلام دوست عزيز. از حضورت در وبلاگم واقعا ممنونم. برات آرزوی موفقيت می کنم.
ReplyDeleteفکر میکنم که همه یه جورایی عقب نشینی کردن.شاید هم سکوت...کاش میشد واقعا به حرفهایی که میزنیم و آرمانهایی که داریم برسیم..اینجا زمان حرف اول میزنه ..پس بهتره با این قضیه با آرامش بیشتری برخورد کنیم...
ReplyDeleteفريادت رسا تر از هميشه باد
ReplyDeleteتصور زنده ماندن يا زنده نگه داشتن گنجی تقريبا بلاهت آميز است بخصوص با نامهء اخيرش گمان ميکنم حالا ديگر بايد فکر ماجرای پس از مرگ او بود تعبير خود گنجی قدرت را با قدرت بايد پاسخ گفت ٬ وادادن مخالفين و اصلاح طلبان در مرگ گنجی ٬ با توجه به تغيير جناح حاکم يعنی آغاز دوران خفقان جديد که ديگر گرفتن ها و بستن ها و کشتن ها علنی خواهد شد و حلقه های زنجيره محکمتر و فرا گيرتر خواهد بود
ReplyDeleteامیر برادرکم ؛با خوندن این پستت نگرانت شدم.
ReplyDeleteاز سياست متنفرم از بازيچه شدن هم بيشتر. مواظب خودت باش.
ReplyDeleteپشت پرده ای ها را فراموش نکن.اسرار ازل را نه تو دانی و نه من.
ReplyDeleteجسارتا: اينجا نوشتم تا توجه کسی جلب نشه. نمی دونم چرا ولی از اينکه تو مطلب آخرت که لينک اعضای خانواده رو دادی لينک مطلب در پوستين خلق رو دادی چندان برام جالب نبود. ببخشيد. دخالت نمی کنم. فقط احساس خودم رو منتقل کردم.
ReplyDelete