Wednesday, October 15, 2008

نوای اسرار آمیز

کتاب نخوانده زیاد داشتم برای همین رفتم توی ترک کتاب خریدن-ازین بازی های خنده داری که آدم برای خودش در میاورد که به آن بخش نق نقوی روحش تلقین کند چیزی دارد تغییر میکند و جایی برای نگرانی نیست-اما از آنجایی که من و انکار شراب این چه حکایت باشد خبر انتشار «پس باد همه چیز را با خود نخواهد برد»ریچارد براتیگان مثل توبه شکن عمل کرد و رفتم که فقط همین کتاب را بخرم و بیایم بیرون.نشد اما به هزار و یک دلیل.مثلا نمیشد مرگ بازی پدرام رضایی زاده  را نخرید.خدا وکیلی شما نمیروید کتاب نویسنده ای که وبلاگش را دوست دارید بخرید؟یا بائودلینو امبرتو اکو که یادتان باشد من میخواستم شبیه او شوم؟تنها کتابی که می شد نخرید آن شب و خریدم نمایشنامه نوای اسرار آمیز اریک امانوئل اشمیت بود.از قضا چون هیچ انگیزه ای نداشتم برای خریدن و خواندن این نمایشنامه اول از همه خواندمش و خیلی کیف داد-آدم است دیگر با موارد بی باید یک جور خفن تری حال میکند.یک بار درفشانی قصاری فرمودم به این مضمون که«آدم هیچ وقت به اندازه زمانی که دیوانه وار عاشقه تنها نیست»


نمایشنامه یه جورایی منو تایید کرد و چون من دیوونه تاییدم بیشتر خوشم اومد.حکایت آدم های تنها همیشه جالبه چه برسه که تنهاییشون از عشق باشه...


 

11 comments:

  1. .__________#####_____##___آپم___##
    _________#____##_____##________##
    ________#_____##_____##___زود___##
    ________#_____##_____##________##
    _________#____##_____##___بيا___##
    __________#####______##_______##
    ______________##_______#######__
    ______________##_________####____

    ReplyDelete
  2. چشم می خونم کتاب

    ReplyDelete
  3. سلام
    راستش من ترک خریدن کتاب کردم ولی خواندنش لذتی داره که نمی شه ترکش کرد بنا بر این دستبرد به کتابخانه شخصی افراد دور و بر می زنم و چقدر دلم خواست که کتاب شما هم در دسترس بود حالا مجبورم توبه بشکنم در ضمن من مدتهاست وبلاگ ناتور را میخوانم و همیشه از ان لذت می بردم و جالا  فهمیدم که نویسنده اش کیست .مرسی

    ReplyDelete
  4. رضا قاری زادهOctober 15, 2008 at 9:00 AM

    همواره موید باشید ارباب جان

    ReplyDelete
  5. حسودیم میشه هر کی کتاب می خره و پز کتابهایی که می خره و می خونه رو میده... پز که می گم منظورم از اون پز هایی توکاییست.. هر کس خیلی کنجکاوه می تونه «پز توکا» رو گوگل کنه...

    ReplyDelete
  6. lمن یه بار سر این جناب اشمیت ضایع شدم یه جا چون که اصرار داشتم که اشمیت آلمانیه و از خر شیطون هم پائین نمی اومدم...

    ReplyDelete
  7. محمد جواد شکریOctober 15, 2008 at 1:39 PM

    من خیلی وقته از کتاب خریدن گذشتم؛ اول تابستون فقط 3 تا کتاب خریدم، هنوز فرصت نکردم بخونم! ای بسوزه پدر این خصلت شمالی

    ReplyDelete
  8. به به خیلی هم ممنون

    ReplyDelete
  9. این جمله تون گمونم به خاطر تصوریه که شما،و شاید همه مون نسبت به عشق داریم.
    مگه ادمی هم هست که تنها نباشه؟ اصلآ مگه انسان بودن تجسد تنهایی نیست؟

    پ.ن.:منم کلی کتاب نخونده دارم به اضافه کلی فیلم ندیده...که بهم شوق میده.

    ReplyDelete
  10. منم امروز دچار جنون خریدن کتاب شدم . تا جایی که فقط پول تاکسی برای برگشت موند تو کیفم . آخه آدم اینقدر بی جنبه و سست عنصر ؟!

    ReplyDelete
  11. امروز می ریم "دانش" پس به سلامتی!

    ReplyDelete