فکر میکنم هممون شعر زیبای "باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه"رو به یاد داریم ولی اون موقع زندگی برامون فقط شیرین بود شاید الان میشه معنی این قطعه ی آخرو فهمید: بشنو از من كودك من پيش چشم مرد فردا زندگاني خواه تيره خواه روشن هست زيبا, هست زيبا, هست زيبا
تا شقایق هست...
ReplyDeleteفکر میکنم هممون شعر زیبای "باز باران با ترانه با گوهر های فراوان می خورد بر بام خانه"رو به یاد داریم ولی اون موقع زندگی برامون فقط شیرین بود شاید الان میشه معنی این قطعه ی آخرو فهمید:
ReplyDeleteبشنو از من كودك من
پيش چشم مرد فردا
زندگاني خواه تيره خواه روشن
هست زيبا, هست زيبا, هست زيبا
بله دقیقا
ReplyDeleteزندگی
ReplyDeleteخیابان درازیست
که هر روز
زنی
با زنبیلی از آن می گذرد
بر منکرش لعنت
ReplyDeleteواقعنم همینطوره
ReplyDeleteزندگی چیزی نیست که سر طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود...
ReplyDeleteashshshshsheghetam
ReplyDeleteاوهوم اوهوم م م:)
ReplyDelete