هر چه زمان ميگذرد بيشتر ميفهمم که اميد بستن ما به اصلاح طلبان حکومتی تا چه حد اشتباه دهشتناکی بوده...دکتر شيرزاد از بهترين و صريح ترين رهبران جنبش اصلاحات در مجلس ششم و ساختار درونی مشارکت محسوب ميشد اما همين بزرگوار وقتی حضور علی افشاری در کنگره آمريکا را توصيف ميکند از واژه مشمئز کننده بهره ميگيرد.بياييد يکبار اين اتفاق را با هم مرور کنيم.افشاری در کنگره حاضر شد،از شکنجه ها و تضييقاتی گفت که در ايران بر او رفته و بر آزاديخواهان اين مرزو بوم هنوز ميرود،خواهان حمايت آمريکا از جنبش دموکراسی خواهی در ايران شد و هر گونه فشار نظامی و يا تحريم اقتصادی عليه ايران را محکوم کرد.دلم ميخواست از اين آقای دکتر عزيز بپرسم اشمئزاز در کجای اين جريان نهفته است؟
مشکل آقايان منجمد شدن بخشی از ذهنشان در دهه های جنگ سرد است که تحت آموزه هايی چپ هر چه مربوط به آمريکا بود بد و شيطانی و منحط محسوب ميشد.حضرات هنوز به تغيير زمانه در لايه های ذهنی و بستر انديشه شان ايمان نياورده اند.انحصار طلبی اصلاح طلبانه هم نوبر است.آقايان با وجود همه ادعاهای اصلاح طلبی ميخواهند همه مثل انها اعتراض کنند،هر جا که آنها خواستند اعتراض کنند و و حتی بلندی صوت اعتراض را با ايشان و احزاب دولت ساختشان هماهنگ سازند.اين شرم آور است آقای دکتر نه حضور اقای افشاری در کنگره.نفرت انگيزبلای دهشتناکی است که شما و همپالکی هايتان بر سر اعتماد يک نسل آورديد.مشمئز کننده نه حضور علی افشاری در کنگره که حضور اقای محتشمی پور در مجلس ششم با دوپينگ شورای نگهبان و سکوت مطلق شما حضرات اولترا اصلاح طلب است حضرت اجل.همان روز بايد فاتحه شما و اصلاح طلبيتان را ميخوانديم.زياده عرضی نيست اقای دکتر شيرزاد!
پی نوشت يک:اعتراض به اصلاح طلبان حکومتی به جای خود ولی من هنوز هم برين باورم که تنها راه حل کم هزينه تغيير در ايران همان اصلاحات است و لا غير!
پی نوشت ۲:آزاديخواهی به روز شد
هنوزم دير نشده.....بسم الله الرحمن الرحيم......الحمدلله رب ....
ReplyDeleteکاش من اون خورشيدی بودم که تو منتظر طلوعشی.من بعد از ۱۱ ماه دوباره نوشتم.سری بزن
ReplyDeleteاصلاحات بله...اما به دست کی؟و چه جوريش هم مهمه؟و تا چه حد...همه به فکر اصلاحات هستند اما به چه سمت و تا چه حد بشه گفت اصلاحه خودش حرق ديگه است!
ReplyDeleteسلام فقط همين ...
ReplyDeleteدر اين مورد ترجيح ميدم که چيزی نگم فقط تنها چيزی رو که در موردش يقين دارم!! آمريکا هرگز ....
ReplyDeleteدکتر شيرزاد اشتباه نمی کند. آمريکا هيچوقت دلش برای ما نمی سوزد که از سناتور های آمريکايی انتظار صلح و دوستی داشته باشيم. با نظر ها ی «آن یکی سينا» و« نسرين» موافقم. متاسفانه دو نفر از شاخص ترین چهره های تحکیم وحدت، بدون اینکه حواسشان باشد چه کرده اند اشتباه کردند. و تعجب می کنم که چرا. /امیر عزیز راه اصلاح طلبی در کشوری با شرایط فعلی کشور ما که تو هم رهرو اش هستی اينچنين اعتراض هايی نيست. شرايط خطر ناک است ...
ReplyDeleteآمريکا خواهان دموکراسی در ايران نيست. آمريکا بدنبال تسلط بر دنيا است و با توجه به وضعيت ايران، آمريکا دشمن دهشتناکی است که خواهان منافع ايران است.
ReplyDeleteنبايد گفت:مرگ بر آمريکا. بايد فکر کرد که با اين دشمن چگونه کنار امد.از آمريکا خيري به ايران نمی رسد.
درخواست دخالت آمريکا مشمئز کننده است.
علی افشاری در کنگره آمريکا آنچه گفت که آمريکا می خواست، او بگويد.
متن گفته هاي دکتر شيرزاد:
ReplyDeleteاحساس بسيار بدي نسبت به حضور دو تن از اعضاي سابق دفتر تحكيم در سناي آمريكا دارم. شايد جوانها فكر كنند من قديميام و با پارادايم هاي دهه 60 خو گرفتهام. شايد براي برخي امروزيها چيزي به نام غرور ملي مفهوم رنگ باختهاي باشد كه فقط براي كتابهاي تاريخ و مسابقات ورزشي به درد ميخورد. اما من هر كار كنم نميتوانم خود را قانع كنم كه دو جواني كه طي سالهاي اخير به سهم خودشان براي جنبش دانشجويي كار كردند، زحمت كشيدند و صدمه خوردند بروند مقابل سناتورهاي آمريكايي و از جامعه بين الملل (يعني در واقع از آنها) تقاضاي "حمايت علمي و معنوي از مطالبات دموكراتيك مردم ايران" داشته باشند. تصور من اين است كه اين نوع درخواست براي هر ايراني كه هنوز از غرور ملي خود چندان فاصله اي نگرفته، بسيار مشمئز كننده است.
متن گفته هاي دکتر شيرزاد:
ReplyDeleteافشاري در آنجا از بازداشتگاه خود، سه سال زندان ناعادلانه، چهار صد روز سلول انفرادي، شكنجههاي جسمي و روحي، بي خوابي هاي متوالي و بارها تهديد به اعدام سخن گفته است. رواياتي كه نظير آن توسط افراد مختلف بارها مطرح شده و هيچ دادخواهي صورت نگرفته است. من به عنوان يك ايراني از اينكه در كشورم باندهاي قدرتي وجود دارند كه بيمحابا از پرسش قانون، چنين فجايعي ميآفرينند احساس ننگ ميكنم. اما به مراتب از طرح اين شكواها در مقابل كساني كه براي دهه هاي متوالي يك رژيم كودتايي و ناقض حقوق بشر را در ايران روي كار آوردند بيشتر احساس شرم و سرافكندگي دارم..............................
دوستان چرا فراموش ميکنيد که بايد برای حتی همين اصلاح طلبی بايد يار گيری کرد.چرا تصور ميکنيد آمريکا مظهر همه بدی های عالمه؟اگر در مقطعی منافع ما و آمريکا بر هم منطبق شد بايد به دليل سابقه کودتای ۲۸ مرداد بازي رو بر هم زد؟
ReplyDeleteوقتی همه روزنه های اعتراض مسالمت آميز به روی يک جريان سياسی بسته ميشه به نظر شما نبايد قاعده بازی جديدی رو تعريف کرد؟
ReplyDeleteفقط لومدم بگم سلام و والسلام. خوش باشی.
ReplyDeleteمن نلومدم اومدم:))
ReplyDeleteمهدی ما در مورد عالم سياست حرف ميزنيم نه در مورد عالم اخلاق.در عالم سياست نه دوست دايمی داريم نه دشمن دايمی،فقط منافع دايمی وجود داره.به صرف اينکه آمريکا زمانی استعماری با ايران رفتار کرده نميشه فرصت حرکت رو برای هميشه سلب کرد
ReplyDeleteخصوص اعتقاد شما در خصوص تنها راه ايجاد تغييرات در ايران بايستی عرض کنم روشها و تئوری ها تا زمانی که ابزاری برای اجرا کردنشان وجود نداشته باشند سرنوشتی جز سرنوشت جريان اصلاحات در ايران را به خود نخواهد ديد. به نظرم مصداق بارز صحبتم موضع گيری جناب شيرزاد ( به عنوان نمونه ای از ابزارهای تحقق آرمان اصلاحات در ايران) در خصوص سخنان نمايندگان جنبش دانشجويی ايران ميباشد جنبشی که از اساسی ترين پايگاهای تحقق آرمان اصلاحات در ذهن همه اصلاح طلبان بوده و هست و اکنون به صراحت موضع فرزندان خود را که اکنون با آزادی واقعی خود فرياد آزادی و آزاده خواهی سر ميدهند را موضع شخصی آن افراد اعلام ميکند و آنها را عملا از جنبش دانشجويی ترد ميکند.....
ReplyDeleteاين همه آمريکا ستيزی برام جالبه...فکر نميکردم آمريکا انقدر تو ذهن جريان روشنفکری ايرانی مظهر همه بدی های عالم باشه.شد برام درس عبرت!
ReplyDeleteيه کامنت طولانی نوشته بودم همش پريد..... خيلی الان اعصابم خورده.......اه
ReplyDeleteامیر جان سياست آمريکا ستيزی ای که امروزه شاهد آن هستيم حاصل سالها سرمايه گزاری و جهد جمهوری اسلامی با انحصار رسانه ای و... در جهت سياست دشمن تراشی و به خصوص معرفی کردن آمريکا به عنوان شيطان بزرگ و کشوری که به خون ملت ايران تشنه است ميباشد... ولی جامعه ما بايستی در نظر داشته باشد که سياست اموز جهانی بر خلاف گذشته به سان سياستهای مشهور بريتانيا در قرن گذشته سياستی شفاف و ساده است و پيچيدگی های گذشته را ندارد.... لذا بهتر است به جای دشمن تراشی و برداشت های مغرضانه و خيالی از سياست جهان نسبت به خود-اندکی بيشتر در شعارهای انساندوستانه دمکراتيک و مبتنی بر منطقی که از سوی جهانيان برای ما مخابره ميشود تامل کنيم و آنگاه بر اساس مشاهدات خود بسنجيم که آيا نظامهای آزاد و دمکراتيک جهان به ما راست ميگويند و يا نظامی که تاب تحمل کوچکتيرن مخالفتی را ندارد و تيغ سانسور چنان در آن برنده شده که بعد از ارجاع پرونده ايران به شورای امنيتُ- با بسنده کردن صرف به اخبار رسانه های نظام - هيچ بنی بشری از اين مساله با خبر نشده و نخواهد شد.........
ReplyDeleteچی میشه گفت وقتی با حرفات هيچی درست نمیشه. نمیدونم بگم upam
ReplyDeleteسلام فقط خواستم بگم که بی اجازه وبلاگتون رو لينک کردم عيبی نداره که ؟ راستی فکر نکنم در مورد خودم هم زياد سوپر من باشم شايد به خاطر اين باشه که در مورد مشکلات خودم در انتظار سوپرمن قوی تری می نشينم که معمولا دير می ياد يا اصلا نمی ياد موفق باشی
ReplyDeleteسلام و خسته نباشید. شما بهتر می دانید که در این کشور روی هر زمینه ای که دست بگذارید نشانه های جمود فکری سنتی عقب ماندگی و دگم گرایی وجود دارد. چند سال پیش فکر می کردیم که در سیاست چه خبرها که نیست.! اما حالا که رفتار این سیاسیون را می بینیم متوجه میشویم که انگار این عقب ماندگی و نداشتن علم و تجربه در همه زمینه ها وجود داشته و یک خرد ورزی همه جانبه در همه زمینه ها مورد نیاز است.
ReplyDeleteامير جان من! من قبول دارم که بايد برای رسيدن به منافعمون مذاکره و چانهزنی کنيم ولی هرکاری شرايطی داره. مذاکره با دست به دامن شدن خيلی فرق میکنه. چرا ما در چنين شرايطی بايد از موضع ضعف مذاکره کنيم؟ چرا بايد ملت ايران رو ذليل آمريکا نشون بديم؟ امير جان! درسته که ما دوست و دشمن مطلق نداريم ولی قبول کن که رفتن بچهها به آمريکا يا اسراييل٬ با رفتنشون به فرانسه و آلمان خيلی فرق میکنه. آمريکا از زمان رياست جمهوری بوش پسر٬ عملآ با ايران از در جنگ و تهديد وارد شده و عملآ خودش رو دشمن دسته اول ايران معرفی کرده. با اين وجود٬ من باز هم موافق مذاکرهام ولی «مذاکره» اما نه «دست به دامن شدن» و «التماس و التجا» و البته مذاکرهی کسانی که محبوبيت و پشتوانهی بيشتری داشته باشن و نمايندگی تعداد بيشتری از ايرانیها به عهدهشون باشه. يا حق!
ReplyDeleteمشمئز کننده !!!!! والا ! تو مايه واژه های شريعتی بود . اونم اون دوران ! کارشون يا درست بود . يا غلط . يا به مصلحت بود يا مغاير مصلحت اما مگه استفراغ کرده اند که بگيم مشمئز کننده بود ... حقيقتش من بدجوری از اين کلمه حرص خوردم
ReplyDeleteمهدی جان چرا بايد ملت ايران رو ذليل امريکا نشون بديم .؟؟؟ اگه از اين کار فرجی برای اين ملت حاصل بشه من که پايه ام . شخصا ذليل هر کسی ميشم !
ReplyDeleteچرا من از سياست چيزی نمی فهمم ؟
ReplyDeleteسلام امير جان. من با پی نوشت يک کاملا موافقم و ديگر اينکه همه ی اون چيزايی که گفتی هم مشمئز کننده تر از کار افشاری بوده، اما فقط يک حرفی دارم اونم اينکه کار افشاری هم خفت آور بوده اما به مراتب کمتر از ديگر مسائلی که اسم بردی. اگر دولت ايران هنوز سر پاست از شومی اعمال پشت پرده ی همين اروپا و امريکا و روسيه کثيف تر از همشون هست. اين ها در پرده آن کار ديگر می کنند و در ظاهر پاچه ی همديگر رو می گيرند. اگر ساپورت همين ممالک از دولت وطن فروش ما نبود تا حالا ده دفعه اين ارازل کله پا شده بودند حالا اين آقا رفته تو سنا به خود اون چپاول گرها داره حرفهايی رو ميزنه که اونها هزار بار دقيقترش رو خودشون می دونند. اما با اين همه باز هم نميشه ازش خرده گرفت راه بهتر و آسون تری نداشته. تا بعد
ReplyDeleteآقا شما توپت پره ...بنده ميرم بعدا ميام
ReplyDeleteدر ضمن خوبه دوستان بدونند چرا ما بايد از موضع ضعف حرف بزنيم ؛برای اينکه ما در اين موضع قرار داريم. اگر فردا به ايران حمله بشه آره اين ها هم گند ميزنند به منافع امريکا و خيلی شر درست می کنند اما نبايد فراموش بشه ضرر عمده و اصلی بر ايران وارد ميشه. نسبتش شبيه خراب شدن خونه ما و پاره شدن کفش آمريکاست. حرف امير کاملا درست است، اگر شرايط به گونه ايی پيش رفته که منافع ما مردم ايران با امريکا لااقل به طور موقت برهم منطبق شده بايد از اين فرصت نهايت استفاده رو بکنيم. اين حماقت هست که فکر کنيم منفعت دولت ايران، منفعت من ايرانی هم هست؛ دشمن ترين دشمن من ايرانی دولت جمهوری اسلامی است. اونها هم پولمون رو می خورن هم نفسمون رو ميبرند، امريکايی ها با روش هميشگيشون فقط پول ميخورند و اگر همت کنيم رهايی در کار هست برای اثبات حرفم به تمامی مستمرات يا کشورهای شکست خورده جنگ جهانی نگاه کنيد امروز مردمشون وضعی به مراتب بهتر از ما دارند( البته به نسبت ثروت های موجود) اما رهايی از دست اين نظام کشکی مذهبی چيزی شبيه محال است. اين کلا از خصوصيات مذهب تروريستيی اسلام هست. کشتار کشتار کشتار مخالفين تا هميشه. به اسم خدا و پيغمبر!!!!!!!!!!!
ReplyDeleteببين امير اجالتا اينا رو ولش بچسب اين پفيوز دانش جعفری گفته خيالمون نيس تحريم بشيم ما تجربه اداره کشور با نفت ۸ دلاری رو هم داشتيم! اينا که چيزی نيس!
ReplyDeleteضمنا من که شخصا موافق هرگونه پدری هستم که امريکا از ايران ( متاسفانه ما!) در بياره! بالاخره مرگ يه بار شيونم يه بار ! نميشه که با اين شاشمال کژدار مريض کرد که! تاوانشو درسته که ما بايد بديم ولی راه ديگه ای هم نيس! گرچه اون الاغايی که به نون شب محتاجن و هنوز رنگ تلويزيون رنگی رو هم نديدن بعد خودشونو جلوی اقا جر ميدن ميگن انرژی هسته ای حق مسلم ماست بايدم همچين روزايی رو منتظر باشن که جای پول نفت سر سفرشون تاپاله گاو هم نباشه! حالا هی سفر استانی بره هی حمايت اين جماعت عوام بی مغز رو بگيره! اخرش همشون و هممون بايد دونه دونه اين هسته ها رو در نواحی مختلف بدنمون جاسازی کنيم !
ReplyDeleteاين کلمه های خوشکل خوشکل اصلاحات و گفتمان و مردمسالاری و مشابهشون هم واسه سرکار گذاشتن منو تو امثال ما بود! حالا من سردستشون رييس بنياد فلان گفتگوی تمدن هاست هی سفر اروپا ميره عشقو حال ميکنه!! بالاخره هر قشری يه جور بايد تحميق بشه! مردم گشنه با پول نفت! روشنفکر هم با اين موش و گربه بازيا!! بابا به قران! به علی قسم اين کوچه مه ما ميريم نهش يه ديفاله بن بسته که بالای اون عمو سام با يه بيلاخ گنده در انتظارمونه!! چيزی هم نمونده به ته کوچه برسيم!
ReplyDeleteپيشاپيش به علت اشتباهات تایپی پوزش ميطلبم و علتی نداره جز : انرژی هسته ای حق مسلم ماست!
ReplyDeleteامير جان! اشتباه افشاری و عطری اين بوده که داوری پيش کسانی بردهن که خودشون دامنشون به جنايتهای زيادی آلودهست. من از افشاری و عطری توقع نداشتم از کشوری حمايت بخوان که جز به نفت و موقعيت استراتژيک ايران به چيزی فکر نمیکنه. آمريکا اون دايهی دلسوزتر از مادری نيست که اين عزيزان فکر کردن. من با حضور در کنگرهی آمريکا و سخنرانی از ظلم حکومت مخالف نيستم. به نظر من دادخواهی پيش اونکه بايد باشه برده نشده. ما نبايد فراموش کنيم که آمريکا سالهاست به نفع ايران کار نکرده و امروز هم نبايد چندان خوشبينانه به سمتش رفت. و اين البته با ذهنيت جنگ سردی يه کم فرق داره. به همون دليل که نبايد به روسيه و انگليس اعتماد کرد٬ به آمريکا و حمايتهاش هم نبايد دل بست. فراموش نکنيم که اين روزها تمام اتفاقاتی که در ايران رخ میده در راستای خواست آمريکا و منافع اونه... يا حق!
ReplyDeleteفقط اصلاحات ! ولاغير! ولی نه با رويکردی که تجربه کرديم ! .....چه تلخ بود.
ReplyDeleteIf you like America, Go ahead and live your life there. It is a strong, civilized and nice country. But if you want to cultivate Iran, Don’t rely on US for it.
ReplyDeleteI know these people. They consume too much. They earn 80 million tomans and spend 81 million tomans per month on the average. You earn a lot of money in America, more than anywhere else in the world. Where does this money come from? America is addicted to blood of other people and can’t relinquish it.
به نظر تو يه مرد مرده نياز به ريش تراشی و اصلاح داره؟
ReplyDeleteسلام . وقتی ميام به پيامها هم دقت ميکنم . بنظر من يارگيری اونم از سمت کسی که به منابع ما چشم دوخته زياد خوشايند نيس . اگر خودمون وجودشو داريم خودمون بايد دس بکار بشيم . پی همه چيز اعم از زندانو کتک و کوفت زهرمارو هم بايد به تنمون بماليم . رک بگم به وفق مرادم نباشه نميمونم اما حوصله قيام هم ندارم چون ميدونم جاده باريک بشه خيليا جا ميزنن . اينو به عينه ديدم . در رسيدن به اهدافت موفق باشی داداش .
ReplyDeleteامير جان اگر منظور اصلاح در برابر انقلاب باشه من هم اميدوارم که ....ولی کجا ديدی که ديکتاتوری با زبان خوش مسند حکومت را رها کند؟دکتر سروش به عنوان يک فرد دين باور برای من غير مذهبی انسان قابل احترامی بوده هميشه.حرف خوبی می زد می گفت .ضعف های خاتمی و ساير اصلاح طلبان ناشی از سستی اعتقادشان به حرف هايی است که می زنند.بايد از آقايان پرسيد آيا هنگامی که علی افشاری در ايران حرف می زد گوش شنوايی داشتيد که ناله هايش را بشنويد؟اگر طرفی تا دندان مسلح باشند و طرفی جز قلم و جانشان چيزی در کيسه نداشته باشند و اکثریت ملت هم سرگرم چریدن باشند بايد منتظر فاجعه بود.
ReplyDeleteبايبا سياست رو ولش کن ..زندگی رو عشقه :ی
ReplyDeleteسلام............من از سياست بدم مياد.......بی خيال.........بدم مياد!! .................................. بيييييييييييييييييييييی خييييييييييييييييال...اون نخه که دوره انگشتته که يادته واسه چی بود؟؟؟؟؟
ReplyDeleteچی بگم جمهوری اسلامی چرا نداره برادر جان.فعلا که سوار اسب النصر بالرعب شدن و 4 نعل میتازن
ReplyDeleteمن در حد چند جلسه سر کلاس های فيزيک دکتر شيرزاد شاگردش بودم ... تقريبا از نزديک می شناسمش بايد اعتراف کنم که خيلی تعجب کردم از اين اظهار نظر جديدش در اين که متعلق به يک نسل قبله و خوب هنوز تعصب های خاص داره روی چيز هايی که ما نداريم ولی انتظار اين نوع برخورد رو ازش نداشتم !!! چندان آدمی نيست که اين شکلی برخورد کنه نميدونم من هم واقعا يکه خوردم !!!
ReplyDeleteبا تمام اين حرفا منم با پ.ن موافقم ...خيلی يک بود!
ReplyDeletekash be andazeye 50 sal hafezeye tarikhi dashtim ,hata kamtarash ham kefayat mikard!
ReplyDeleteanvaght behtar tasmim migereftim
shad bashi
حالا دوباره بيا از «بانو» بنويس که ما بيشتر خوشمون بياد ديگه! :دی
ReplyDeleteدرسته که ، ولی رومانتيکهای قرن ۱۹ چی ميشن ؟
ReplyDeleteسلام....متنت خيلی سياسی بود...آخه چی ميشه گفت وقتی در مورد خيلی چيزا هيچ کاری نميشه کرد....نميدونم يا من اينجوری فکر می کنم......
ReplyDeleteواسه همينه که دوست دارم بازم از بانو بنويسی که از خوندنش لذت ببرم...(کاش بنا بودم.....)خيلی قشنگ بود/////ضمنا آپم...
خب چقد چشمامونو بشوريم...بنويس ديــــــــــــــگه!!
ReplyDeleteخيلی پست جالب و همينطور کامنت های جالبی هست . حيف که الان وقت ندارم چيزی بنويسم ........ بسيار مشتاقم (eagerly intrested ) که از نظرات آقای سينا ديگر بدانم ...ظاهرا ايشان با وجودی که به اصلاح طلبان حکومتی اميد نبسته اند . نظرات بسيار جابی دارند که ديگرانی مثل من از آنها بدوند.............در پايان مگويم : به نظر من آره بايد چشمها را شست و طور ديگر بايد ديد . نقش امريکا با کفتارهای اينطرف آب يکسان است ....... آنها به اينها و اينها به آنها پاس میدهند تا هرکدام تبلیغات و بهانه برای اعمال خود داشته باشند . دوستان واقعا بیاید طور دیگر ببینیم : آیا بهتر از این برای سرکوب مردم و مبارزه با آزادیخواهی مردم ایران میتوان بهتر از این هماهنگی بین دو نیرو ( که هر یک در حرف بر علیه دیگری است ) بوجود آورد ؟؟؟......... کمی از موضع ديگر نگاه کنيک لطفا ................
ReplyDeleteضمنا از حضور استاد بزرگ و گرانمايه آقای علی مددی خم در اينجا بسيار خوشحالم ..........;)
ReplyDeleteمنم خوشحالم
ReplyDelete