اقرار ميکنم خسته ام.از خودم بيشتر ازهمه دنيا.دلم سکوت ميخواهد و کمی آرامش وکمی بيشتر امنيت.خسته ام از شنيدن حرفهايی که ميبينم چقدر با دنيايم فاصله دارند،خسته ام ازين تکرار مکررات چندباره،ازين کار عاشق کش بی پدر، ازين ...
پی نوشت۱:شايد همه اين گوشت تلخی ها بخاطر اين باشد که يک هفته ای هست که چشاييم طومارش با توفان دندان درد درهم پيچيده شده و اين برای ادمی که جهان را و لذت هايش را با خوردن و چشايی در ميابد کم از غرق شدن تايتانيک نيست!
پی نوشت ۲:اگر نبود اين کرشمه های گاه بيگاه خداوندی که زمزمه ميکند به ناز :آرام باش و بدان من پروردگارم.نميدانم چطور ميشد تاب آورد اين روزگار بد سگال را!
میفهمم چی میگی...
ReplyDeleteدرد رو ميگی...ريشه درد رو هم ميگی...علت بودنش رو ميگی...راه حلش رو هم ميگی...پس عجالتا بنده سکوت اختيار ميکنم...بلکه بادی موافق از جانب خوارزم!!! بوزد و اين کشتی به گل يا به يخ نشسته ی در شرف غرق شدن را به سمت ساحل امنيت هدايت بنمايد... از بانو بنويس امير... برای بانو بنويس...
ReplyDeleteچرا من کرشمه های خدا رو احساس نمی کنم ؟
ReplyDeleteسيگاری بکش!
ReplyDeleteاين نيز بگذرد.....
ReplyDeleteارباب دوست دارم!
ReplyDeleteآی گفتی امير! خدائيش اگه اين نشانه ها نبود عمرا آدم تاب بياره ، بعضی وقتا آنچنان صريح و روشن میشن انگار دارن باهات حرف ميزنن ........
ReplyDeleteسلام اميری........بهتری؟
ReplyDeleteخوشی و درد هر کدوم خوبيهای خودشون رو دارند.
ReplyDeleteو خوش به حال اونها که به دنبال ناورداهای اين هستی هستند٬ چه در رنج باشند و چه در خوشی.
از عشق هم خسته ؟
ReplyDeleteسلام امير خان. اگر دردمان دردت با خوب شدن دندان رابطه مستقيم داره که خيالی نيست. میگذره. ولی فعلاً کرشمههای خداوندی را درياب.
ReplyDeleteای بابا!... چی شده؟..یه دندون درد داری ها!... چرا به زمونه گیر میدی؟
ReplyDeleteمصاحبه ی ادوين تافلر فکر کردم ممکن دوست داشته باشی بخونیhttp://www.callwithme.ir/content/view/882/
ReplyDeleteسلام دوست عزيز
ReplyDeleteحاکم وبلاگ زيبا و پرمحتوایی هستید و همچنین قلمی توانمند ... برای شما صمیمانه آرزوی موفقیت می نمايم ...
اگر فرصتی دست داد قدم در کلبه حقير گذارده و شرمنده نمايئد ...
حق يارتون
با روی فراوان كه همون پرروييه.
ReplyDeleteدندونم خرابه . وقت ندارم برم دکتر . شب و روز نگرانم به درد تو دچار شم )):
ReplyDeleteاينهم می گذره مثل خیلی چیزهای ديگه .....
ReplyDeleteای بابا هنوز دندون درد داری؟؟؟؟؟؟؟؟درد دندون بالاخره خوب ميشه اما يک درد های ديگه ای هست که.......
ReplyDeleteروزگار بد سگال!!
ReplyDeleteراستی يه جن خونگی داشتی!!کجاس؟..ديگه پيداش نيست!!
ReplyDeleteاوه! عجب فاجعه ای ! ...واقعا درکت ميکنم
ReplyDeleteدرست می شه .دندون هم درست می شه .زندگی هم درست می شه ....
ReplyDeleteکجايی؟
ReplyDeleteسلام...خوبی...آخ کی خدا برات ناز کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟پس چرا برای من ناز نمیکنه؟
ReplyDeleteوقتی به زودی خوب شدی قدر عافيت رو بيشتر می دونی. راستی دندون درد کشيدی که عاشقی يادت رفته يا همون گرسنگی معروف؟ به اميد روزهای سلامت زودرست. تا بعد
ReplyDeleteسلام. ای بابا امير چقدر غر زدی ااوووفففففف . بزنيم بيرون؟
ReplyDeleteسلام، اميدوارم حالت بهتر شده باشه ،
ReplyDeleteممنون که بهم سرزدی ،ُ ممنون تر که برام کامنت گذاشتی
هميشه فكر مي كردم به كساني كه مدام وبلاگشون و مي خونم بدهكارم ، يه جور ارتباط يك طرفه بود كه دوست نداشتم
راستي اصل حالت چطوره ؟
باهات موافقم... اين يعنی همون توکل (تو اين مايه ها)
ReplyDeleteيادم باشه به دوستام معرفيت کنم.که هی نگن: تنها لذتت تو زندگی خوردنه...روز قيامت اولين شاکيت معده اته... و از اين قبيل...ولی من دندونم که درد بگیره فوری می رم دندونپزشکی که مثه شما غرق نشم.یه وعده غذام یه وعده اس نه؟؟
ReplyDelete