Saturday, September 8, 2012

چگونه ما در مجموع در حال پیشرفتیم؟

1- قرارداد بسته‌ایم با شورای هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی. کالای مورد قرارداد را آورده‌ایم به هزار بدبختی تهران. شورای محترم فوق‌الذکر برداشته بعد یک‌ماه دلی‌دلی، نامه زده بودجه نداریم کالا را تحویل نمی‌گیریم. قبلن وقتی تاییدیه می‌دادند زیرش می‌زدند حالا وقتی که قرارداد می‌بندند. این اگر پیشرفت نیست پس چیست؟
2- همکار محترم هشتاد میلیون تومان پول دارد یک سقف چهل متری در مرکز ام القرای جهان اسلام نمی‌تواند بخرد. آپارتمان نوساز در وردآورد هم بالای متری یک و نیم میلیون تومان است. این شکوه و جلال ملک و ملک، اگر پیشرفت نیست پس چیست؟
3- رفته‌ایم نان، کمتر از دو کیلو میوه، ماست دوغ و یک بسته پنیر و جوراب خریده‌ایم شده پنجاه هزار تومان. در خود نیویورک هم خرید می‌رفتیم با بیست و پنج دلار راحت‌تر خرید می‌کردیم یعنی ما زده‌ایم روی دست بلاد اتازونی در قیمت‌ها. این اگر ...؟
4- دبیر کل بانک مرکزی دهانش را باز می‌کند دلار صد تومان پیشرفت می‌کند؛ می‌بندد پنجاه تومان. کاش دبیر کل ماهی بود. دهانش باز و بسته می‌شد اما صدا ازش در نمی‌آمد. اینهمه پیشرفت نرخ برابری ارز در کمتر از یک سال اگر ...؟
5- دوستان احساس تکلیف کردند و از دیوار سفارت انگلیس بالا رفتند، انگلیس سفیر ما را اخراج کرد. دوستان از هیچ جای بلاد کانادا بالا نرفتند باز سفیر ما اخراج شد. این اگر ...؟
6- به شهرداری یزد سرور فروخته‌ایم چهار ماه قبل با تعهد پرداخت یک ماهه. هنوز که هنوز است پروژه تسویه نشده، زنگ زده‌ام با صاحبش، توضیح دادم که مجبور شده‌ام برای بازپرداخت وجه تامین کننده خارجی کالا پول نزول کنم. فرمودن شرمنده که شما رو به گناه انداختیم. این همه توجه به امور معنوی اگر پیشرفت...؟
7- بازم بگم؟ نه بگم؟ بگم؟
بزرگواران مسوول! دلاوران! مقاومان! اهالی بدر و خیبر
چند وقت پیش یکی از شما فرموده بود سرعت پیشرفت علمی ما به قدری زیاد است که می‌ترسیم دنیا از ما عقب بماند. حالا بنده شخصن نگرانم چنان در مجموع به سرعت پیشرفت کنیم که به روزگار همین مهمانان گرامی‌مان در اجلاس عدم تعهد مثل بنین، توگو و بوتان هم حسرت بخوریم. جسارتن راه مسالمت‌آمیزی سراغ دارید که ما محترمانه از این قطار پیشرفت پیاده شویم یا صلاح می‌دانید جوری ترمز دستی را بکشید؟
 زیاده عرضی نیست. باقی بقایتان

No comments:

Post a Comment