ساعت حوالی هشت، با دوست عزیزی نشسته ایم گوشه دنج رستورانی، پشت سرمان جمعی مشغول گفتگو و غذا خوردند. کسی به آنها اضافه می شود، نمی بینمش فقط صدای سلام اقای دکتر، سلام اقای دکتر به طرز خفنی می پیچد درفضای رستوران. با دوستم شروع می کنیم پشت سر پزشکان محترم صفحه گذاشتن و کری خوانی...شام را می خوریم و همچنان بیش از هر صدایی از میز پشتی بانگ آقای دکتر، آقای دکتر به راه است.
شام تمام می شود، بلند می شویم و من کنجکاو به حاضرین میز پشتی نگاه می کنم تا ببینم این آقای دکتر، کافشان کج است یا خیر...بعد چشم در چشم می شوم با نابغه معاصر جناب آقای دکتر علی کردان، فارغ التحصیل دانشگاه آکسفورد و یار صدیق رییس دولت بعد از نهم که دکتر بودنشان در هر کوی و برزن این ملک وصف محافل و مجالس است.
خواستم از همین تریبون مقدس عرض کنم دکتر موش بخوردت!
حالا دیگه همه چیزمان به همه چیزمان می آید! به جز مردمانمان البته!!!!
ReplyDeleteواقعا جدی دکتر صداش میکردن یا به مسخره بازی بود!؟
به به چه سعادتی!!
ReplyDeleteچه رستورانای با کلاسی میری شوما..توش دکترای پولکی رفت و امد میکنن!!!ایووول...
موش کور بخورتش،نفهمه چه گ... خورده.
ReplyDeleteببین یه کلمه گفتی دکتر کلی دکتر اومدن برات دعوت نامه فرستادن..
ReplyDeleteحالا کفاره دادی یا نه هنوز؟
به به! خوش به سعادتت! خدا رو شکر کن بعد از غذا دیدیش وگرنه غذات حروم می شد. می گم رستوران با کلاسی باید رفته باشیا! مثل سهند یا چیزی تو همین مایه ها.
ReplyDeleteنمی دونم چرا از اول متنت فکر می کردم دکتر خزعلی رو دیدی!
ReplyDeleteهه...نوبل اعتماد به نفس هم کمشونه اینا!
ReplyDeleteفکنم اون موش می خوره.,
ReplyDeleteموشا اونقدرا هم ات و اشغالخور نیستن بیچاره ها اسمشون بد دررفته یه بلا نسبتی دور از جونی روتون گلابی چیزی به جامعه ی موشا میگفتی
ReplyDeleteسلام حسودیم شد
ReplyDeleteشما چقدر خوشبخت بودیاااااااااااااااااااا