آدم باید در زندگانی انگیزه ای داشته باشد که به شوقش برگردد خانه...حتی اگر این انگیزه شنیدن صدای محسن نامجو باشد و دل دادن به آن بفشراندیم گفتن هایش!
پی نوشت: هر چه بیشتر گوش می کنم به این آهنگ بی نظیر بیشتر دلم را می برد...اولش به نظرم آهنگ ارو-تیک طنازانه ای بود، حالا کم کم بعد از مکرر گوش دادن، تم عاشقانه پس آن شوخ طبعی ها دارد خودش را نشان می دهد و دل به روضه اش قیامت است
هان آره ... بعد از گوش دادنش هم هی می گم خدایا این جونور رو چجوری پرت کردی اینجا ، میون ما ، چه خوب که پرت کردی اصلن
ReplyDeleteمن نمی فهمم از کجا به این کشف نایل اومدی که من نامجو دوست ندارم؟؟ من فقط بعضی آهنگاشو دوست ندارم. بعد هم هر آهنگی ارزش یک بار شنیده شدن را داره حتما
ReplyDeleteآقا شما تم های عاشقانه ی بی نظیر رو برای ما تشریح کنید منم قول میدم خان باجی رو به فارسی سره ترجمه کنم! دیل؟
ReplyDeleteدم نامجو گرم که حداقل انگیزه ی این روزهای خاکستری است
ReplyDeleteمن که خیلی تو ذوقم خورد وقتی این آهنگ رو شنیدم. انگار داریم یه مرزهایی رو خیلی سریع طی میکنیم(میشکنیم) که سود و زیان اینکار رو فقط خدا عالمه! شاید تو جو وبلاگ ها و مخصوصا گودرستان مقبول طبع صاحبنظر افتاده باشه ولی یقینا رضایت مخاطب عام(به معنای تعداد زیادی از افراد) رو نداره.
ReplyDeleteامیرجان میشه لینک بدین همین جا . منم ندارمش .
ReplyDelete