۱-مطمئنم حتی خود آقای احمدی نژاد هم حجم شديد واکنش ها رو عليه خودش بعد از صدور اجازه حضور بانوان در استاديوم ها پيش بينی نميکرد.۱۲۰ نماينده مجلس در گام اول اين مساله رو محکوم کردند بعد مراجع تقليد قم در مخالفت با اين امر تا صدور فتوی پيش رفتند و سرانجام آقای مصباح هم با فرستادن نمايندگانی نارضايتی شديدش رو به رييس جمهور گوشزد کرد.جدا از خود طرح که به نظرم در سکوت به فراموشی سپرده ميشه مساله مهم حد تحمل سنت و نمايندگان سنت در کشور برابر امر نه چندان سرنوشت سازی مثل حضور خانم ها در اماکن ورزشيست.وقتی حتی همين هم برتابيده نميشه پس وای بحال بقيه حقوق حقه ملت.اميدوار کننده ترين اتفاق درين بين اجبار سنت به بيرون اوردن دستکش مخملينش و نشان دادن مشتهای اهنينه.سنت در ايران هميشه بر روند حوادث تاثير گذاشته بدون اينکه به عرصه بياد و هزينه حضورش رو بپردازه.۲۷ سال بعد از موج سواری سنت بر يک پديده مدرن مثل انقلاب حالا لزوم تصميم گيری، چهره سنت و نمايندگانش در ايران رو عريان کرده و همين رو بايد به فال نيک گرفت.مدرنيته سرنوشت محتوم ملت هاست ويکی از دلايلی که ايران رو از رسيدن به اون محروم کرده،همين فرار سنت از رويارويی مستقيم و تلاش به استحاله تدريجی جريان مدرنه.هر جای جهان که سنت آشکارا جلوی مدرنيته ايستاده کاملا خشونت بار سرکوب شده و مدرنيته با خون و آهن راهش رو به جلو باز کرده-نمونه ترکيه عثمانی و کشتار سپاه ينی چری توسط نيروهای ارتش و يا ژاپن عصر ميجی و سرکوب سامورايی های حامی سنت به دست ارتش مدرن ژاپن و....حالا بايد اين شرايط رو که باعث آشکاری تسلط سنت برروابط اجتماعی و سياسی ايران شده به فال نيک گرفت:سنت قدم علم کرده و چراغ روشن به جلو مياد. اين يعنی آغاز پايان برای تسلط سنت !
و من اميدوارم که به راستی اين آغاز يک پايان خوب باشه.
ReplyDeleteخوبه دیگه از اين به بعد با چادر ميريم ورزشگاه بوق ميزنيم!!
ReplyDeleteبدون خون و آهن فکر نکنم بشه؟! يعنی می شه منم با گل و آهنگ ترجيح می دم ولی فکر نکنم بشه .
ReplyDeleteجان من فتواها رو خوندی... من که اينقدر خنديدم! اين علمای اسلام ما با این استدلالهاشون دقيقا در عصر جاهليت به سر می برن و نه حتی در دوره بعد از اسلام!
ReplyDeletewww.myzigorat.persianblog.ir آپديت شد !
ReplyDeleteبدو گفتم که صورت را نکو گير ... پس اون تام کروز يه اسکوله عقده ای بوده مرتيکه ی مخبط صخره بينی .
ReplyDeleteبا خون و آهن ؟ ... نه ! متشکرم !
ReplyDeleteاميدوارم جنگ زرگری نباشه.
ReplyDeleteچرا نوشته های منو سانسور ميکنی
ReplyDeleteسلام..خوبی امير جان.....من دليلی بر مبارزه بين اين دو گروه نمی بينم........بهتره تعامل صورت بگيره...چون با اوضاع امروزه اينکه سنت بتونه پيروز نهايی باشه کم نيست
ReplyDeleteاجازه می دی از سياست چيزی نگم ؟
ReplyDeleteدر مورد سينما آزادی باهات موافقم . هر روز تابلوی روزشمارش رو چک می کنم !
برايم خيلی جالبه که اين صحنه ها رو تماشا کنم -درست مثه مسابقات والیبال جوانان آسيا در سال ۱۳۷۷ که وقتی جزء اولين تماشاگران زن بودم که قهرمانی واليباليست های مان را جشن گرفتيم و فرياد بر آورديم و فردايش انجمن اسلامی دانشکده شکوايه ای نوشتند که آی ملت دخترانمان در استاديوم ۱۲۰۰۰ نفری چه کاره بودند !!- تقابل قشنگيه ... .
ReplyDeleteتحليل جالبی بود...ولی٬رويس جمهور ماهم برخاسته از سنت است و در مقابل آن نخواهد ايستاد!
ReplyDeleteنگاه جان!مدرنيته در قرن ۱۹ احتياج به آهن خون داشت چون در ابتدای راه بود نه حالا.هر چند به نظرم سنت بدون اندکی فشار دست از قديرت بر نميداره درين مرز پر گهر اما بهت اطمينان ميدم آهن و خونی در کار نخواهد بود!
ReplyDeleteمحمد جواد عزيز!بدون فشار سنت مسلط تن به ديالوگ نميده.درين شک نکن.
ReplyDeleteفقط اميدوارم...راه درازی در پيش می باشد....وقتی سنت تو خون ملت باشه ديگه کاری به سياست نداره.به دولتمرد ربطی نداره. ينی چری و سامورايی يه جورهايی از مردم جدا شده بودند و برای بقای قدرت خودشون جنگیدن و کشته شدن و قشر خاصی بودتد اما اقشار ملت ما به سنتی هستند...
ReplyDeleteامير جان! با پيروزی مدرنيته موافقم اما با محتوم بودن استفاده از خون و آهن٬ نه. يکی از اهداف مدرنيته٬ عبور از ابزار خون و آهنه و جايگزينی گفتگو به جای اونه. حالا اگه مدرنيته هم بخواد از خون و آهن کمک بگيره که کاملآ نقض غرض خواهد بود... يا حق!
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteمثل اينکه جمعهها تعطيله... حواسم نبودش!
ReplyDeleteای به ذاتت پرشين بلاگ! اين سومين دفعه ست که می نويسم. امير عزيز، فکر نمی کنی يه ذره زياد روشن می بينی؟ ما يخ جمعيت مورچه ايم بين يه لشکر دايناسور. با مغزای منجمد ماقبل شورت و شلوار. مدرنيته با اين جماعت که قدشون قد مورچه ست به جايی نمی رسه. من که به فکر رفتنم. خسته شدم. گور بابا جد ناکس همه شون
ReplyDeleteتو توضيحاتم برای نگاه عرض کردم که مدرنيته در قرن ۱۹ برای راهگشايی احتياج به خون و اهن داشت نه حالا...
ReplyDeleteنميدونم چرا اين مسائل ديگه واسمون عادی شده.. واقعا اگه عکس العمل مراجع جز اين بود تعجب برانگيز بود احمدی نژادم که طبق معمول با جايی جز مغزش فکر کرده و يه حرفی زده.. پس من و شما اين وسط دنبال چی ميگرديم الان؟!
ReplyDeleteميگن میگذره...مرحلهی گذره...نمیدونم چرا هر چی بدبختيه واسه نسل ماست...واقعا سوختيم!!
ReplyDeleteزمانه عوض ميشه، هر نسل سلايق خودش رو داره، سنت سلايقی از قديم هاست که هر از گاهی تعداديش از بين ميره يا عوض ميشه. آنچه که امروز سنت میدونیمش، مدرنیته گذشته بوده و مدرنيته امروز، همون سنت آينده است.
ReplyDeleteقوی باش مرد!!!
ReplyDeleteمن اين چيزا حاليم نيست!!
ReplyDeleteوای به روزی که ...
ReplyDeleteخوندمت اما نمی دونم چرا حرفم نمياد...حتی وقتی به خون و آهن فکر ميکنم بازم حرفم نمياد...
ReplyDeleteاگه بشه اين دو تا رو توی دو کفه ی ترازو قرار داد به شکلی مسالمت آميز طوری که جلوی دست و پای همديگر رو نگيرند خوبه اما شدنی نيست.هست؟
ReplyDeleteراست و زيبا گفتی رنگ وعشق و زندگی !! دست کم اين روزها اينها پر رنگتره ..اينها رو کساني حس میکنن که دهه هفتاد دانشجو بودن و بابت يه سلام و عليک دوستانه بايد جواب پس مي دادند..
ReplyDelete