عصر پنج شنبه مشرف شدیم به کنسرت آقای شجریان.آخر کنسرت ملت همیشه در صحنه با شور حسینی خواهان خواندن تصنیف مرغ سحر شدند و استاد هم اجابت فرمودند و حظی بردیم و اینها.داشتیم می آمدیم بیرون با خودم فکر کردم چرا انقدر این تصنیف به مذاق ما ،ملت محترم کوروش والا، خوش آمدست و می آید؟جدا از اینکه یکجور هایی ماجرای تلخ ملتی که سالیان سال است ظلم و استبداد را دارد تجربه میکند کلید متن همانجاست که میگوید:«ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن».طبق نص ترانه ظالم و صیادی که در کارند که روزگار این قوم اریایی را سیاه کرده اند و شاعر از خدا فلک طبیعت و سایر دست اندرکاران میخواهد به حق پنج تن تاریکی ها را برانند و روشنایی سحر را به ارمغان بیاورند.دو مولفه مهم ظالم است و خدا.مظلوم اینجا چیزی در مایه های شاخ فندق است.مظلوم یعنی ما.یعنی ملت مفخم ایران.میدانید چرا ما این تصنیف را انقدر دوست داریم؟چون به مسوولیت گریزی تاریخی مان صحه میگذارد.ترانه نمیگوید بپاخیز ایرانی.میفرماید خدا طبیعت خودشان حقوق حقه ما را استیفا میفرمایند.تصنیف سوال نمیکند چرا ساکتید برابر ظلم بلکه وعده فریدون،آرش یا رستمی را میدهد که خودش می آید و همه چیز را به سر منزل مقصود میرساند.در واقع تلفیق کار کار انگلیسی هاست و منجی موعود.بدین ترتیب خود مرغ سحر زحمتش را میکشد و شرح هجران را مختصر میفرماید بدون اینکه اب در دل ما تکان بخورد و اینها...ما ملت مرغ سحر کی میخواهیم بفهمیم که از ماست که بر ماست و تا اصلاح امور را از خودمان شروع نکنیم همینیم که هستیم.زمانش نرسیده بعد تجربه اریا مهر و امام راحل باور کنیم نجات دهنده در گور خفته است؟
امیر وقتی حزبی نیست من .تو چطوری باید با هم دست به دست بدیم؟؟؟؟
ReplyDeleteمن می خونم تو می خونی بقیه چی؟؟اون ها هم می خونن تا بفهمن که چه ظلمی داره در حق اشون روا می شه؟؟؟؟
من خوش بین نیستم چون تمام این انرژی ها داره هرز می ره هیچ جریانی نیست که این همه اعتراض و یه جهت کنه.
ReplyDeleteبرترين قالب هاي حرفه اي وبلاگ در سايت Blog Skin
ReplyDeleteاز مجموعه جديدترين طرح هاي هنری و گرافیکی ما ديدن كنيد!
www.blogskin.ir
چه نگاه روشنی به این شام تاریک انداختی.
ReplyDeleteاحسنت و ماشاله به این نکته سنجی...
ReplyDeleteاز زاویه خوبی تفسیر کردی!میدونی که این ملت اصلا ژنتیکی با هوش است . الکی سر به باد نمیدهد. البته این ملت اهل نشت و بزم و حال و کیف ... هم هست. اما این را هم بدان که در موقع مناسب وقتش باشد چنان دست به دست می دهد که فلک هم نتواند گسستی راه دهد.
ReplyDeleteضمنا مرغ شیدا هم در همین باب است.
تحلیل جالبی بود. خوشم اومد.
ReplyDeleteهمیشه اینو میگم : ماست که بر ماست /
ReplyDeleteدیگه از این حرفها هم حتی خسته شدم
ReplyDeleteفکر کردم می خوای از فروتنی استاد اعظم بگی که آنقدر سرش در ابرهاست که به بنده کمترینها نگاهی نمی کنند . و شنیدم وسط کنسرت گیر داده بودند به اینکه یه دوربین اون ته هست که هنوز روشنه ! خاموشش کنین تا بخونم !
ReplyDeleteخوب بود کنسرت! منم امشب میرم!! حرفت رو قبول دارم! اما مرغ سحر جدا از معنی و مفهومش الان یه حالت نوستالوژیک برای طرفداران استاد پیدا کرده!
ReplyDeleteتفسیر جالبی بود از این مرغ سحر..منم مثل عرفان تا حالا دقت نکرده بودم!...به امید فردای روشن برای من تو و تمام مردم دنیا
ReplyDeleteنازی جان!درفشانی فرمودند میان موسیقی حضرت آقای شجریان.انقدر حرکت غیر دوست داشتنی بود که دلم نخواست حتی حرف بزنم راجع بهش
ReplyDeleteاربااااب رحمت ا... عرض به حضورتون آخرین کار محسن نامجو به اسم سنتی ها روی اینترنت قابل دانلود است:
ReplyDeletehttp://tehran2kids.info/article878.html
و من ا... توفیق!
راستی ارباب! از اونجایی بگو که اعضای گروه استاد توی آسانسور گیر کرده بودند و اونجایی که بلند گوها سوت کشیدند!
نه من قبول ندارم. این تصنیف یه اعتراض خاموش و هوشمندانه است: ز آه شرر بار این قفس را برشکن و زیر و زیر کن. آه شرر بار مگه چیزی غیر از همصدایی این جماعت مرغسخرخوان میباشد. به نظرم یه کم بی انصاف بودی تو این نگاه نقدانهات
ReplyDeleteدقیقاااااا! زدی وسط خال رفیق! من هم همیشه همین رو میگم، منتها بدون ارجاع به "مرغ سحر"! :ی گل گفتی برادر!
ReplyDelete