Monday, August 17, 2009

خل مشنگی که امروز منم

مرحوم ذبیح الله منصوری که در کتابخوان کردن من و احتمالن تعداد زیادی از جوانان برومند فعلی و فنچ های سابق، نقش بسزایی داشته است لااقل در سه کتاب مختلفش شرح داده که بیماران طاعونی از فرط درد و تب ساعات قبل از مرگ را به یک حس خوشایندی می رسند و همچین گوگولی مگولی دار فانی را وداع می کنند.


غلط نکنم طاعونی چیزی گرفته ام چون وسط این هاگیر واگیر امروز کلن اوضاع جهان به هیچ جایم نیست و به درک که در تمام جبهه ها دارد کهریزکی با من رفتار می شود و کلن به به!


پی نوشت:در نیل به چنین حال نکویی از نقش برادر ارزشی رنان لوک نمی توان گذشت و خطی در وصف مقامات عالیه اش ننبشت که من دو سه روزیست غوطه ورم میان صدایش، و تشخیص می دهم میان فقانسه بلغورکردنش هر از چند گاهی رو به ذات ملوکانه مان می کند و می فرماید آقا به تخ...ت!


عکس اضافه برای ملاحظه به چشم برادری اینجا قابل دسترسی است

4 comments:

  1. پس فعلن دم رو بچسب كه غنيمته اميرحسين جان!
    يه روز هم براي دور بودن از اينهمه دغدغه ي تلخ اين روزها.
    شاد باااااااااش زود باش ديگه! اها خوبه! خيلي خوبس!

    ReplyDelete
  2. ارباب شما هنوز این سه اثر رو تو کتابخونتون نگه داشتین؟

    ReplyDelete
  3. راست می گه مهران دقیقا غنان می‌باشد.  

    ReplyDelete