دلتنگی های ادمی را /باد ترانه ميسازد/روياهايش را /آسمان پرستاره ناديده ميگيرد /و هردانه برفی /به اشکی ناريخته ميماند/سکوت/سرشار از ناگفته هاست/از حرکات ناکرده/اعتراف به عشق های نهان/و شگفتی های بر زبان نامده/در اين سکوت حقيقت ما نهفته است/حقيقت تو و من!
چقدر اين ترجمه شاملو از شعرهای مارگوت بيکل رو دوست دارم.برای هر حالی که توش هستی ميشه درش نشانه ای يافت که به شيوا ترين زبان تو رو تفسير ميکنه.
پی نوشت ۱: دوست ناديده ام!نميدونم چطور بهت بگم که چقدر تحسينت ميکنم و چقدر خودم رو مديونت ميدونم،بابت همه اون لطفی که تو به جهان من هديه کردی هزار هزار بار ممنون.به اين بزرگوار سر بزنيد مجموعه ای از بهترين ترانه های ساليان اخير جهان رو خواهيد يافت.
پی نوشت ۲: لازمه باز هم ياد اوری کنم که پوستين خلق به روزه؟
امير من رفتم تا بگم انسان هنوز زنده اس ولی مثل يه حيوون با هام برخورد شد. امير نذار بلاگرها اين چيزارو فراموش کنن. مواظب خودت باش. مرغ سحر
ReplyDeleteسلام امير جان.مرسی که به من سر زدی! اميدوارم لحظه هايت پر از سکوتهای شيرين باشه
ReplyDeleteدلتنگی های ادمی را ............آسمان پر ستاره ناديده ميگيرد ............. فوق العاده است .
ReplyDeleteايضاً سلام. برم اونور ببينم چه خبره.
ReplyDeleteسلام . اميد از زندگيت لذت ببری . از همه جهاتش داداش
ReplyDeleteسلام و خسته نباشيد . خوشحال ميشم به وب من هم سری بزنيد .
ReplyDeleteترانه که فعلن بی ترانه. همان سکوت. برم ببينم پوستين خلق چه خبره
ReplyDeleteسلام ...
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteهستم برادر و ثواب مند؛)
ReplyDeleteممنون از لطفت...مرا همان بس که شما نوشته های مرا از سر همدردی و دوستی ميخوانيد...جای شکر و سپاس فراوان دارد...
ReplyDeleteمنم به میثم خیلی ارادت دارم.بیشتر اهنگ هایش را لود کردم.
ReplyDeleteاز مارگوت بيگل هم که نگو.
ReplyDeleteشبنم و برگها يخ زده است/ بهار حضور توست /بهار بودن توست....اين اولين شعريه که من از مارگوت بيکل خوندم دوم دبستان بودم و داييم از المان واسم نامه نوشته بود!
ReplyDelete:) no words... آره خیلی سایت خوبیه ! منم وقتی پیداش کردم کلی باهاش حال کردم .
ReplyDeleteبله زندگی باید کرد چون کار دیگری نمی توان کرد....
ReplyDelete..................................................................................................................................................................................................... ايول چقدر نقطه شد ... يعنی کلی حظ کردم ..... من از اون تيکه اش خوشم مياد که ميگه : در راه خويش ايثار بايد ...نه انجام وظيفه
ReplyDeleteخوش باشی...
ReplyDeleteسلام برادر جان. منم دوستش دارم زياد و دلم همين حالا برايش تنگ شده هرکار کردم نتونستم براش بنويسم می خواستم خيلی بنويسم از اينکه چطور عکسش رو زدم به ديوار چطور کشيدم پايين کی بهش افتخار کردم کی خجالت کشيدم . اما دوستش دارم و به اين شکی ندارم. ولی خوب تو رو بيشتر دوست دارم ۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰تا بيشتر
ReplyDeleteاخرش شاپرکه به هر حشره ای که ميرسه اون حشره راضی ميشه باهاش بياد اما شاپرک خانومه دلش نمياد اونو ببره و عنکبوت که از اون بالا همه چی رو ميديده به خاطر مهربونيش ازادش ميکنه تاافتاب رو ببينه...امير انا اخماتووا رو امتحان کن....خاطره ای در درونم هست اسم کتابيه که ازش ترجمه شده اينجا ندارمش وگرنه چند تا شعرشو مينوشتم
ReplyDeleteسلام ........ دوست جديد . حقيقت حقيقت تو و من ......... شعر قشنگی بود . فعلاْْ
ReplyDeleteامير جانم داشتم فکر ميکردم اين شعرها واقعا ْ خوبن يا ترجمه ی شاملو اونها رو بی نظير کرده ؟ يعنی نکنه مارگوت بيکل تو موطن خودش يه شاعری باشه در قامت مريم حيدر زاده و اين جادوی کلام مترجم باشه ؟ ولی هر چه هست پسنديدنی است ...
ReplyDeleteبرای پيدا کردن نشانه ها فقط کمی هوشياری لازمه وگرنه انگار تو خيلی از روزمرگی های دوروبرمون هم نشانه ای هست...
ReplyDeleteدوست عزیز من هنوز جوجهام! باور کن! همینجوری برای دل خودم مینویسم! شما محبت داری! ولی من بیشتر ترجیح میدم مبهم باشه تا روون! ولی جدا خوشحال میشم اگه چیز دیگهای هم به نظرت رسید بگی! چون توی این پرشین هیچکس رو پیدا نمیکنم که اشکالاتم رو بگیره! به خاطر همین وبلاگ قبلیم رو بستم! روی اونا هم کار میکنم! ( من یه جوجهی هفده روزهام! بند هفت رو متوجه نشدم! یعنی چی؟) راستی دوست عزیزتم جالب مینویسه!
ReplyDeleteسلام کاکو جونی! من متأسفانه هنوز نيمچه نفسی میکشم و هی... حالم هم بدک نيست (اما تو باور نکن)... قربون تو که هنوز بودن و نبودن من برات يه ذره توفير داره... سرت سلامت... يا حق!
ReplyDeleteمنم دوستش دارم
ReplyDeleteوبلاگت قشنگه خوشحال می شم به من هم سر بزنی
ReplyDelete