سلام! يه جلسه پرتنش،کلی داد و فرياد با يه دوست قديمی،کوبيدن روی ميز،صورت بر افروخته و...در نتيجه من به وصال بخشی از مطالباتم رسيدم و کلی وعده دريافت کردم.پس تا اطلاع ثانوی موندگار شدم.
۱-دلم برای چپيدن تو يکی از اين اغذيه فروشی های کوچيک ميدون انقلاب-وسط بوی دود و ازدحام ادم- و خوردن پيراشکی چرک تنگ شده بود.شکر خدا فرصتی دست داد يه تجديد ميثاقی با ارمانهای دوران دانشجويی به عمل بياريم.به اين ميگن غذا خوردن پرولتريا مال!
۲-دستاش پر از پينه است و روی فرمون ميلرزه...وقتی حرف ميزنه صدای واضحی از دهنش بيرون نمياد-مثل کسايی حرف ميزنه که سکته کردن و عوارضش باهاشونه هنوز...لااقل ۶۵ سالشه...واقعا که...چرا بايد تو اين سن و سال و تو اين وضعيت دهشتناک جسمی کار کنه؟...من هر چی ميخوام اين چپگرايی مزمنم رو علاج کنم اين روزگار غدار نميذاره که نميذاره!
۳-ذهنم خيلی درگيره...فشار روحی که اين چند وقت تحمل کردم واقعا زياد بود ولی فهميدم خوب ميتونم حفظ ظاهر کنم و نذارم اين درگيری ها به ادمای دور و برم منتقل شه.برعکس قبل که ...ادم پيشرفت ميکنه ديگه نه؟
۴-کردستان روزهای پر اشوبی رو ميگذرونه.برای من که يکی از عزيزترين دوستانم يه کرد دواتيشست اين تحولات بيشتر از قبل دردناکه ولی چيزی هست که بايد گفته بشه.جن جنگل عزيز!تا وقتی جريان روشن فکری کرد اين طور علنا قايل به تقسيم بندی ايرانی و کرد باشه اونچنان که با افتخار بگه «پرچم ايران رو اورديم پايين و پرچم کردستان رو برديم بالا» خيلی نبايد از ما انتظار همدلی داشته باشين که پشت هر حرکتی در کردستان ،ما نگران مباحث تجزيه طلبانه و جدايی خواهانه ايم.به کرد و کردستان تو اين ۲۷ سال بسيار بيشتر از ساير نقاط ايران ظلم شده ولی تا اين اعتماد سازی رو سامان نديد و سقف خواسته هاتون رو بازتعريف نکنيد جز همدلی در سکون واکنش ديگه ای از ما نخواهيد ديد...با تمام اين حرفها از خدا ميخوام روزی مردم مظلوم کرد هم به حقوقی مثل برابری حق انتخاب و انتخاب شدن،حق داشتن روزنامه وراديو و...به زبان کردی،تدريس اين زبان در مدارس کردستان و...نايل بشن اما در چهارچوب ايران و نه به اصطلاح کردستان بزرگ!!!!
۱. پردوام بمانيد جان برادر . مراقب مبای شايع شده هم باشيد و عنصر بهداشت را در تداعی خاطرات احاظ کنيد . ۲ :همه ی ما ها چپ ميزنيم يه وقتهايی . اين تو خون ماست انگار . ۳ : نظر من رو هم که درباره ی خاک ميدونی من با تجزيه مخالفتی ندارم . اگه اکراد منتظر نظر من هستن شما از طرف من وکيلی ، برو بگو خرپره اجازه داد !
ReplyDeleteمبا همون وبای خودمونه ، احاظ هم به هکذا لحاظ است !
ReplyDeleteخيلی باحال نوشتی حتما ميخونمش!
ReplyDeleteچرا نه در چهارچوب به اصطلاح کردستان بزرگ ؟؟؟؟ ....... ای ... لطفا من رو به تجزیه طلب بودن متهم نکنید . من هیچی نیستم . فقط می خوام بگم چشممون کور ، دندمون نرم خودمون گند زده ایم و قومیتهامون رو به جایی رسوندیم که دیگه نمی خوان در چهارچوب ایران بمونند . حالا هم باید خواسته شون رو درک کنیم ................... هوم ؟
ReplyDeleteسلام سلام........
ReplyDeleteيعنی الان بی کار بيدی؟؟متن قبلتومی گم/
منم با نگاه موافقم....وقتی عرضه نداريمم...همين بهتر که تجزيه شيم
هی...منم امروز از همون غذاها خوردم...خب هنو دانشجو نيستم ولی کنکوريم کتابخونه و ...عجب غذايی بود!خوب بگذرونی عزيز
ReplyDeleteدوست عزيزم سلام.خوبی؟چه خبرا؟؟؟؟می دونی چند وقته که از اين دنيای مجازی دور شدم؟هم دنيای واقعی و هم مجازی هر ۲ به درد لای جرز می خوره.مگه نه؟برام دعا کن...
ReplyDeleteزنده باد رفيق عزيز .... با اينحال تو شرکتتون آبدارچی خواستين اينجانب با حفظ سمت با مدرک آخرين مدل و متد جديد آبدارخانه در خدمتگذاری حاضرم
ReplyDeleteدور کمرش هم با من ......
ReplyDeleteبا همون ساندويچ های چرک چکون با سس خاطرات می شه زندگی کرد ميشه خوردن اونا رو به خوردن ساندويچ هايدا و سيب و ........ ترجيح داد به اون دستهای پينه بسته می گن نتيجه عدالت اجتماعی و ..... ذهنت در گيره ديگه!.... از اول انقلاب به کرد ها ظلم شد چون اونها هميشه بهشون ظلم شده! چون يه اشتباه کردن و گروهی از اونا توی جنگ به جای کمک سر بريدن و .... همين دستاويزی شد برای اين نامردمان تا باز هم به کردها ظلم بشه. شايد دل خوشی از کرد ها نداشته باشم( به خاطر سر بريده يکی از .....) ولی می دونم که لايق اين همه ظلم نيستن. تا بعد........
ReplyDeleteاوووم ... يه چيزائی در مورد قضيه کردستان بايد بگم ... اما بهتره تو وبلاگ خودم بنويسم . احتمالا فردا . اما در مورد پيشنهاد شغليم ... تو اصلا بيزنس من نميشی ، حالا دو بار نه و مثلا چهار بار ... چه فرقی داره ؟ انسان بايد برای رسيدن به اهداف بزرگ ، دست به معاملات بزرگ بزنه و رنجهای بزرگی رو تحمل کنه ( اينو فکر کنم افلاطون گفته باشه ) . درضمن يه ساندويچی سراغ دارم تو ناصرخسرو . اصل ساندويچ مگسی رو ميتونی اونجا بخوری . شعبه هم نداره . سوسیس بندری هاش تو نيويورک هم پيدا نميشه . طلبه بودی يه روز بريم يه حالي ببريم .
ReplyDeleteسلام . کار . کار . کار . يه روز برو جمهوری . کافه نادری يه قهوه بزن . بعدش کمی بالاتر پيراشکی خسروی . خيلی خوبو تميزه و خوشمزه . کردستان . هووممم جنساش ارزونه . خيلی . مردمش هم خوبن مخصوصا اونايی که من ميشناسم . راستی شرابهاشونم همه اصله . من قلابی نديدم
ReplyDeleteآدم پيشرفت می کنه ...بله...کردها کاش از ترک ها ياد می گرفتند و اين منطق اسلحه و جنگ رو ميگذاشتند کنار ..جالبه که هنوز با اين همه ظلم که بهشون شده متوجه نشدند که مملکت اسلامی يعنی زور...
ReplyDeleteبنده رو هم به ليست دوستان کرد بلاگی دو آتيشهتون اضافه بفرماييد جناب منتها داستان جدايی طلبی کردها از ايران رو من ديگه واقعا داستان ميدونم قضيه ايران با ترکيه و عراق فرق داره اينو تو يه پست آرشيو (۲۱/۱/۸۴) توضیح دادم به اون دوست کردتون هم توصیه میکنم بخوونه شاید بهتر فکر کنه در ضمن بابت مشکل sql ممنون خدا رو شکر فعلن درست شده .موفق باشيد
ReplyDeleteپيشرفتت و تبريک ميگم امير جان :)
ReplyDeleteتبريک برای بقای کار!// ۱- منم دلم برای چپيدن توی يک رستوران تنگ و کوچيک توی خيابون کليسای اصفهان تنگ شده. برای خيابونای سنگفرش شده اش ...//۲- واللا خوب اين حس چپگرايی گاهی باعث دردسر من شده! // ۳-حفظ ظاهر کار خوبيه.اما نه تا اون حد که ديگه يه کس ديگه بشيم! مثل من که گاهی به قول دوستام الکی خوش ميشم:)) //۴- باهات به شدت موافقم.
ReplyDeleteامير جان سلام اميدوارم به آرامش فکری مطلوبت برسی . هر چند که حال و روز همه ما مثل همه . در مورد کردها هم بايد بگم که خيلی مردم ستم کشيده ای هستن ولی اتحاد رمز موفقيت اونهاست
ReplyDeleteسلام امير.........خوفی!.اميدوارم به يه آرامش نسبی برسی .................راستی کلک........حقوقت هم بيشتر شد؟ يا نه؟!
ReplyDeleteبا سلام ... ممنون از گوشزد مهم شما ... اشکال برطرف شد ... اما عدد تجهيزات به نقل از خود منابع غربی بر اساس خريدهای انجام شده در بازار سياه تجهيزات و احتمال قوی ارسال آنها به سمت افغانستان بوده .... در مورد قطر نيز از همين خبر جنجالی نسبی ايجاد شد که در خبرهای اواسط سال گذشته مخصوصا در العربی منتشر شد... منظور از عدم انجام عمليات در قطر بوده نه سراسر جهان .... تشکر از حضور موثر شما
ReplyDeleteبو کنم؟؟.....آخه چرا بدجنس.......(از همون کله هايی که هی تکون می خوره يعنی تعجب کرده!)خوش باشی
ReplyDeleteسلام امير جان ..از اينکه مرا هميشه مورد لطف قرار می دهی ممنونم و ازاينکه دير بهت سر زدم مرا ببخش . قربان تو....
ReplyDeleteهورااااااااااا...امير پولدار ميشود...
ReplyDeleteسلام تبريک واسه بازگشت دوباره به کار پيشين با حقوق و مزايا و دو تا نون اضافه ! ... ۱. اون ساندويچ فقط موقعی می چسبه که ناهارتو ساعت ۴ بعد از ظهر پس از کلی لَه لَه زدن بخوری ! ۲. چرايی بی پاسخ..... ۳. کار خوبيه ۴. موافقم ولی عدم شفافيت رو فقط کردها ندارند ما ها هم به نوعی در حقیقت دچارش هستيم !
ReplyDeleteسلام .. بسيار منو شرمنده کردی که بخشی از وبلاگتو به نظر من اختصاص دادی .. من در اين اندازه ها نيستم ماموستا جان
ReplyDelete.....من هميشه عادت کرده ام که در سياست نه به نيت يا حرف و شعار....بل به نتيجه عملی اون شعار ويا خواسته توجه کنم .. مهم نيست که يک جريان سياسی چه ميگويد يا چه تلاشی ميکند .. مهم نتيجه ای است که از طرح اون شعار يا برآيند اون عمل بدست مياد .. از اين رو من بسياری از حاکمان کنونی را اصلن ضد استکبار ( به تعبير خودشون )نمی بينم .. چرا که نتيجه عملی و مستقيم اعمال آنان کمک به ترويج بيگانه گرايی تا حد بوسيدن چکمه بيگانگان هست ..
ReplyDelete.. متاسفانه اين تناقض در حرف و نتيجه آشکار مغاير با آن فقط مختص حاکمان ما نيست .. اين در ميان پاره ای مبارزان و روشنفکران غير فارس هم وجود داره .. آری .. با ابراز تاسف فراوان نميتوان انکار کرد که پاره ای از اين رهبران سياسی غير فارس همان کاری را ميکنند که مورد انتظار و بهره وری هارترين محافل جاکميت هست از سوی ديگر اين محافل هم همان کاری را انجام ميدهند که اين جدایی خواهان برای پيشبرد اهداف خود نياز دارند ... اما بحث من اينه : مردم ايران ..خواه کرد يا آذری يا بلوچ چه بايد بکنند؟؟؟؟؟؟؟..... وظيفه مايی که اين ها را ميدانيم و مثلن آگاهيم چيست ؟؟؟
ReplyDeleteبا بند ۴ ت خيلی موافقم....
ReplyDeleteسلام دوست عزيز. وبلاگ خوندنی ای داری. تصميم گرفتم مرتب بههت سر بزنم.
ReplyDeleteجالب بود خيلی جالب و جالبتر اينکه با اين همه تفاوت بين دنيای من وتو ، چه خوب می فهممت
ReplyDeleteسلامبرامیر. 1- بازگشت مجدد شیر نر را به جنگل تبریک میگویم.2- تا زمانی که هاشمی تو سن 75 سالگی با این زحمت داره تلاش میکنه و به کشور خدمت میکنه باید همه مردم تا سن۱۰۰ سالگی جون بکنن برا ... 3- چیزی متوجه نشدم. ولی ربطش میدم به اینکه هر موقعه خواستی الهام رو ببری یه رستوران خوب که ... بو بکشه منو خبر کن تا هر دوتونو ببرم یه کله پزی دبش تا از بوی پاچه و بناگوش سرمست بشید...
ReplyDelete۴- در مورد تجزیه و این حرفها کاملا مخالفم و حاضرم همه جور خودمو جر بدم! در مورد سوالی که جن جنگل پرسیده بود که وظيفه مايی که اين ها را ميدانيم و مثلا آگاهيم چيست ؟؟؟ خوب بقول یکی از دوستان: من که دیگه هربار از اینترنت استفاده می کنم بعدش از فشار روانی اسحال می گیرم،این روز ها با ورود به هر نوع سایتی پیغام فیلترینگ رو میبینیم و کسی هم صداش در نمیاد،ولی مثله احمق ها ساعت ها در مورد ایکبیری بودن و یا کفش های رئیس جمهور منتخب بحث فلسفی می کنیم که این آقا قراره بره اروپا چرا خوشتیپ نیست؟
ReplyDeleteامروزه با عرض معضرت حقوق گوسفندان از کاربران اینترنتی بیشتر است،چون آن ها حداقل خودشان تصمیم می گیرند که از چه نوع علفی بچرند.داستان ما شده مثله شعر ایرج میرزا،همه سفت چادرمونو از بالا چسبیدیم و پائینو ول کردیم به امان خدا.اسم خلیج فارس که میاد همه رگای گردمون میزنه بیرون،شیش جور امضا جمع می کنیم و گروه و حذب تشکیل میدیم ولی وقتی شعورمون به عنوان یک انسان اولیه نفی میشه سعی می کنیم از فیلتر شکن استفاده کنیم.هر چی باشه بالاخره ما ملت همیشه در صحنه ایم، به پشت صحنه کاری نداریم! حالا این قضیه کردستان که جای خود داره... ما حالا حالا باید ازین جریان ها ببینیم و حرف نزنیم!!!...
ReplyDeleteوای چقدر بی تربيت شدم!!!
ReplyDelete...آی گفتی! (در هر چهار مورد)
ReplyDeleteGolden Mehdi ...;)
ReplyDeleteچرا ننوشتی؟...سلام....منم ساندويج چرک می خوام باور ميکنی هنوز هر وقت ميام تهران ميرم سمبوسه ميخورم!
ReplyDeleteاحتراما اينجانب زنده است ! با تشکر
ReplyDeleteسلام مشتی! پست قبليت رو که خوندم خندهم گرفت. يه سر بيا طرفهای ما تا ببينی چرا... می خوای باور کن٬ می خوای نکن ولی من همين الان اونو خوندم... نمیدونم از اینکه باز دچار بردهداری نوین شدی بايد خوشحال باشم يا ناراحت ولی اينکه هنوز يه آب باريکهی حداقل ۸۰۰ هزار تومنی هست جای شکرش باقيه... خوبي بردهداری نوين نسبت به مدل قديميش اينه که برای احقاق مطالباتت یه مشت روی میز کوبیدن کافیه و لازم نيست مثل اسپارتاکوس قيام کني...
ReplyDeleteخارج از هر احساس ناسيوناليستیای٬ فکر میکنم استقلال کردستان به سود کردهای ايران نباشه... فارسها (مردم) کردها رو دوست دارن و بهشون احترام میذارن و فکر می کنم کردها هم همين احساس رو داشته باشن... پس دليل جدايیطلبی چيه؟... تبعيض؟ پس راهش مبارزه مدنیه... دموکراسی با اسلحه نخواهد اومد... يا حق!
ReplyDeleteسلام بر امير نازنين. منم دلم برا انقلاب تنگ شده بدجور. برا اندیشمند و فرشته و بيشتر از همه برا نوارفروشی فروردين و از اونم بيشتر برا آقا صبری نوار فروش که هر وقت وارد مغازه کوچيکش ميشی اول بايد دودها رو کنار بزنی تا بتونی ببينيش و بعد اگه قيافه ات آشنا بزنه بياد جلو و بگه اون نوارايی که خواسته بودي آماده است يا نه. که معمولا هست. در مورد اين قضيه کردستان هم باهات موافقم. با همه ظلمی که بهشون ميشه تا زمانی که دعوا بر سر تشکيل کردستان بزرگه منم ترجيح ميدم به همين همدلی در سکون محض اکتفا کنم. شاد باشی.
ReplyDeleteسلام.........چيزی نميتونم بگم...........شاد و شادی آُفرين باش...يا علی
ReplyDeleteمن يه بار سوسيس بندری خوردم از بس توش پياز بود حالمو خراب کرد .. ولی کلا انقلاب غذاهای خوبی داره موافقم ..
ReplyDeleteسلام..مرسی ما خوبيم.....
ReplyDeleteآره واقعا منم گاهی دلم برای اون اغذيه فروشيهای مگسی تنگ ميشه...از همونا که جای دستمال کاغذی بايد از کاغذ کاهی استفاده کنی....
امير خان کجاي!به روز نمی فرمايين!!!!!
ReplyDeleteکتابفروشی های انقلاب بيشتر برام اشتها آور بوده تا ساندويچی ها
ReplyDeleteچند روز پيش سفری به آذربايجان غربی داشتم جايی که شهرهای کرد نشينش نا آرام هستند با دوستی کرد صحبت می کردم اون به من اطمينان می داد که کرد ايرانی خودشو ايرانی می دونی خودشو کرد ايران می دونی .از ستم ها خسته بود اما هنوز ایرانی بود. ميدونی اين يعنی چي؟برام حرفی از قاضی محمد و ( فکر کنم اسمش اين بود . برای ديدن اسم صحيحش بايد کتاب های تاريخ چک کنم) که گفته: <خودمختاری برای کردستان و آزادی برای ايران >.
ReplyDeleteمن کرد را دوس دارم و همیشه از اونا دفاع می کنم نه به خاطر اینکه خودم اقلیتم و همذات پنداری می کنم . فکر کنم خيلی از هموطن ها هم اين نظر را داشته باشن .من ملت کرد را به هزار و يک دليل دوس دارم به علت مهمان نوازيشون .مرديشون ٫ صداقتشون مظلوميتشون و ....امير کاش يه بار تو عروسی يه کرد شرکت کنی تا بفهمی که شادی يعنی چی .من يکی دوباری شرکت کردم و هيچ وقت فراموش نمی کنم.
ReplyDeleteدرباره پست قبليت چون مسافرت بودم اينجا نظر می دم برو جلو که مث يه شير پشت ام .با استعقای من که موافقت نکردند و شد دو ماه مرخصی بدون حقوق! شايد با استعفای تو موافقت کنن. اما اين غم نان گفتنت بد منو سوزوند امير:(
ReplyDeleteنه نان نمی خوام اما عجالتا دو پرس غزل لطفا !
ReplyDeleteسلام داش امير.جگرتو...
ReplyDeletehttp://www.mebaily.com/ نامه بلگرها را از اينجا لطفا بخونين
ReplyDeleteهی کجايی مرد؟
ReplyDeleteکردستان وضعيت بدی رو ميگذرونه! هموطنانمون توی بد وضعيتی گير کردن! گنجی هم وضع جسمانيش فوق العاده خرابه و معده اش هم خونريزی کرده!
ReplyDeleteرفتی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چرا ديگه آپ نميکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
ReplyDelete