Sunday, August 21, 2005

من مازوخيسم دارم پس هستم

مازوخيسم حاد داری پسر جان، کاريشم نميشه کرد.اگه ميخواستی ادم شی تا بحال شده بودی.بيخود لرزش دست وپاتو پای کند گذشتن عقربه های لعنتی ساعت نذار.تو مازوخيسم حاد داری!

3 comments:

  1. سلام.از آشنايی با وبلاگت خوشحالم.چه پارادوکس زيبايی در اسم وبلاگت هست.رنگ آبيه زمبنه اون هم محشره.قلم خوبی داری.باز هم بهت سر می زنم.تو هم اگه دوست داشتی بيا...

    ReplyDelete
  2. ماخوزسیت؟ مازوخيست!؟ خیستازوم؟ خوب استاد ميشه توضيح بدين  اين چيه اونوقت؟ اخه شايد منم داشته باشم! علائم مشابه ديدم تو خودم!

    ReplyDelete
  3. صورتک خیالیAugust 21, 2005 at 1:39 PM

    آقا حالا اينو بيخيال...امروز تو يه جا خوندم شوينيسم! کلی تخمم حال امده تا حالا نخونده بودمش...! خيلي اسمش با تريپه جون تو ُ ما يه همسايه داشتيم رف جاپون ...آره بعد برگشت پوستش زرد شده بود اون عمه خاله ام ميگفت در اثر معاشرت با مصريها شوهرگوربه گور ميشه اخرش..نميدونم شوينيسم از اين آمده يا نه ...تو که ديالکتيکت خوبه! اگه يه نمه راهنمايی کنی دمت خيلی!

    ReplyDelete