توصیه میکنم این پست
مهدی خان جامی را در سیبستانش بخوانید.من که خواندم یاد یک روز عاشورا افتادم در تبریز که مورخین نقل کرده اند دقیقن همان وقتی که دسته های عزادار در خیابان بوده اند سربازان روس ثقة الاسلام تبریزی و یارانش را بردار کردند...غریب روزگاری داریم!
حالم از اين همه آدم متظاهر بهم می خوره!
ReplyDeleteمحرم و عاشورا به هم نشون داد که چقدر ملت پست شدن چقدر متظاهر و چقدر ....
خيلی جای تاسف خيلی.
از اون همه تظاهر به غمگينی و عذاداری آقای رئيس اوقم گرفت.
واقعن داريم کجا می ريم؟؟؟؟
ما شکست خوردیم ولی از پا درنیامدیم
ReplyDelete---
عجب جمله ايه
پست معرکه ای بود فقط دارم به اين فکر ميکنم که ماها چرا وقتی مثلا واسه تماشای يه مسابقه فوتبال دور هم جمع می شيم کسی دادش در نمياد که چه نشسته ایدکه فلان جوانتان در بند است و شما نگاهتون رو از بی عدالتی ها برداشته ایدو به ساقهای نیکبخت واحدی دوخته اید ... می دونم که این توی یه مسابقه فوتبال اونقدر مثل مراسم مذهبیمون ریا و تزویر بيداد نميکنه و اساسا اين دو مقوله زير يک مجموعه جمع نميشن اما به هر حال هنوز هم اين علامت سوال از ذهنم پاک نميشه! يکی جوابمو بده هر جا که صلاح دونست..
ReplyDeleteاول اول شوم
ReplyDeleteبعد بروم بخوانم مهدی خان حامی را...
ReplyDeleteمن فقط يه فيلم ديدم هايدس کينکی که از خودت گرفتم. ولی اين کتاب کارول اوتس رو تموم کردم خيلی عالی بود دستت درد نکن. بايد دوباره بخونمش
ReplyDeleteدر مورد کلیدر اون جور که من می دونم ضبط درستش با فتحه است. اما کسره اش مال تلفظ محلیه.
ReplyDeleteو درمورد کامنت آقای عرفان هم به نظرم این قیاس معالفارقه. مگه آدما میرن به مسابقهی ورزشی که چیزی رو به خاطر بیارن یا زنده نگهدارن؟ اصلن قراره یه مسابقهی ورزشی بیانگر چیزی باشه که حالا که نیست بگیم چرا نیست؟
ReplyDeleteروزگار غريب رو خوب اومدی
ReplyDeleteآقا نگرانتم
ReplyDeleteچشم !
ReplyDelete-------------------
-------------------------
سيدوی حرف گوش کن !