«هر کس ازدواج را اختراع کرده، یک شکنجهگر خلاق بوده. ازدواج نهادی است متعهد به بطالت احساسات. نکته اصلی ازدواج، تکرار است و والاترین هدفش، ایجاد وابستگیهای نیرومند متقابل. دعواها سرانجام به جایی میرسند که دیگر بیفایده می شوند ـ تا وقتی که یک نفر آماده باشد که کاری بکند و این پایان ازدواج است.»سوزان سونتاگ
داشتم نقد پرویز جاهد را در مورد فیلم جاده دگرگونی می خواندم.رسیدم به آن بخش مقاله که این نوشته بالا را در آن ذکر کرده بود.با استفاده از این شرح،پرویز جاهد فیلم جاده دگرگونی را فیلمی ضد ازدواج بر می شمرد.قبل تر ها یادم بود که در دیالکتیک تنهایی اوکتاویو پاز هم ازدواج را نهادی متعلق به سنت و در مقابل عشق قلمداد می کرد.ماجرا وقتی شاید جالب تر می شود که بدانیم جوزف کمپبل اسطوره شناس هم عمیقن دو حوزه عشق و ازدواج را از هم جدا دانسته و قوانین مختلفی را بر آن حاکم می داند.آیا واقعن ازدواج یک شکنجه مداوم است؟آیا نهادی است که سنت برای بقای خودش خلق کرده؟آیا حسابش از عشق جدا است؟آیا...
بیایید در موردشان حرف بزنیم
آخيش اول
ReplyDeleteبنظر من كه اين چيزها "هرگز" مطلق نيستند. در عشق ِ بدون ازدواج هم مي شود به نفرت رسيد، خيليها هم ازدواج مي كنند و انقدر عاشقانه زندگي ميكنند كه در باور نمي گنجد. ازدواج نميتواند ماندن يا از بين رفتن ِ عشق را مشخص كند و اينكه شكنجه مي شوي يا نه، ممكنست بشوي ممكن هم هست نشوي؛ ممكنست به بطالت برسي ممكن هم هست نرسي، كه همه ي اينها بدون ازدواج هم ممكنست اتفاق بيفتند
ReplyDeleteخصوصی لطفن...
ReplyDeleteشاید حضرات درست میگن.. هیبتش که خیلی وحشتناکه...
ReplyDeleteخیلی خوبه حرف بزنیم.مدت هاست درگیر این قضیه ام. 80 درصد ازدواج ها در حقیقت طلاق های اعلام نشده هستن...فقط کافیه کمی به اطرافت نگاه کنی...5 تا دوست داشتم 4 تا شون ازدواج کردن...یکیشون هم دو بار جدا یی رو تجربه کرد..همه عشق عمیقی رو حس کردن..بارها با همشون از ازدواج حرف زدم...اما اونا به اسارت هم رسیدن..نمیدونم اسارت رابطه شون قوی تر بود یا عشقشون... عشق نباید اسیر بکنه ادم بیگناه رو...تعهد با اسارت فرق میکنه....هرچند که من معنی قابل قبولی برای تعهد هم نمیبینم....کتابای دی انجلیس باربارا خیلی کمک کرد تا به نتیجه برسم..فکر میکنم ازدواجی که پشتوانه ی یه رابطه ی چند ساله داشته باشه خیلی موثر واقع میشه و به تعالی میرسه....اجازه بده هما غوش کسی بشی که عمیقا تونستی بشناسیش... اجازه بده عشق معجزه کنه....پناه کسی باش که پناه گاه توست..
ReplyDeleteیادم رفت بگم به نظر بنده ادم وقتی ازدواج میکنه به ارامش نمیرسه... به طوفان میرسه.....ادم وقتی ازدواج کرد اگه طرفش یه ادم اشتباهی نباشه...در نهایت به ارامش و عشق میرسه...
ReplyDeleteما خیلی وقتها فقط فکر می کنیم که عاشقیم با این فکر ازدواج می کنیم و بعد از یه مدت تازه می بینیم این اون چیزی نبود که ما فکر می کردیم ولی حالا تعهد داری دیگه مثل دوران دوستی نمی تونی راحت همه چی را ول کنی و بری پی کارت اسارت از اینجا شروع می شه. اگه عشق واقعی باشه اگه ما بدونیم از خودمون طرفمون رابطمون چه انتظاراتی داریم و برامون روشن باشه که دلایل عاشق بودنمون تضمین عاشق موندنمونه فکر کنم مشکل در اون صورت حله
ReplyDeleteیک ازدواج موفق به مراتب لذت بخش تر از یک عشق ِ موفقی ست که منجر به ازدواج نشود.
ReplyDeleteنمی دونم وقتی به ازدواج فک میکنم چندان الزامی درش نمیبینم ولی بی فایده هم نمی بینمش .
ReplyDeleteجز اینکه انسانی که تنها بود و شاید در این تنهایی هایش هر از چندگاهی عاشق می شد ولی مالک نمی شد و وقتی برای اولین بار پیری را تجربه کرد اقدام به اختراع ازدواج نمود . تا با یک تیر دو نشان بزند یک اینکه از این تنهایی .از این دورافتادگی و دلتنگی رها شود (البته تاحدی) و این موضوع با سرگرم کردن آدمی با شخص دیگری که با تو فرق دارد میسر می شود حالا آوردن بچه که سرگرمی بزرگتریست که تو را از رنجت گویا دور میکند . در این مفهوم گویا چندان هم عشق مطرح نبود .
دو اینکه پس از چند بار شکست عشقی و اینکه حالا عاشقت هستم ولی در ادامه چه .... خواهان آنم که مالکت هم بشوم که به گمانم در اینصورت به جفتمان خوش تر خواهد گذشت (که البته در همه ی موارد همه ی افراد به این نتیجه نرسیدن ) ازدواج از روی عشق و برای امنیت خاطر دل عاشق نگران از دست دادن شکل گرفت
عشق و ازدواج همدیگر رو نفی نمی کنن. اگه درمواردی عشقی که منجر به ازدواج شده خراب و داغون می شه مشکل جای دیگه ای بوده. شاید اصلا عشقه عشق نبوده. ولی با کتایون صد درصد موافقم.
ReplyDeleteانسان ها بیگنا هند در ازدواج...اونا شناخت درستی از خودشون ندارن و تن به ازدواج میدن....ممکنه کسی به تو دروغ نگه و به خودش دروغ بگه..این حقیقت تا وقتی ازدواج نکردین زیاد مشکل ساز نیست......اما وقتی ازدواج کردین....خدا به داد این جور زندگیا برسه!
ReplyDeleteعشق و ازدواج هر کدوم به تنهایی میتونه اون یکی رو به گند بکشه.من تجربه ی هیچ کدومو نداشتم.ازدواج نکردم از عشق هم که چیزی نفهمیدم ولی اینو میدونم ازدواج تنها رابطه ایه که ((به من چه!))نداره.یعنی همیشه همه چیز به قول خودت حتی گودرز و شقایق هم توش به هم مربوط میشن و هر دوی اینا به ادم!
ReplyDeleteتجربه شخصی من هم در ازدواج هم در عشق با شکست مواجه شد ازدواج موفق بستراجتماعی سالم میخواد جامعه بیمار مانمیزاره یک رابطه زناشویی سالم به راحتی وبدون صرف انرژی خیلی زیاد دوام بیاره.بایدهمه هم وغمت حفظ زندگیت بشه آرامشی که باید از داشتن همسر خوب داشته باشی وجود نداره.همش استرس .
ReplyDeleteعشق اتفاقه و ازدواج انتخابه.تا وقتی خودتو نشناختی نباید ازدواج کنی چون نمی تونی یکی دیگه رو بشناسی.ولی اینکه ضد هم باشه قبول ندارم.با دختر فروردین موافقم.باید بستر سالم باشه وگرنه ازدواج عشقو به گند می کشه.متاسفانه توی این روزگار نه می تونی عاشق بشی نه جرات می کنی ازدواج کنی.
ReplyDeleteاولا که برام جالبه بدونم دوستانی که درباره ازدواج حرف زدن چندتاشون ازدواج کردن و اونایی که ازدواج کردن چندسال از ازدواجشون گذشته. نظر شخصی من اینه که عشق و ازداج هیچ ربطی به هم ندارن. یعنی نه همدیگر رو نفی میکنن نه تقویت. تجربه شخصی من هم میگه که ازدواج باعث از بین رفتن عشقم شد. ولی حکم کلی نمیتونم صادر کنم که ازدواج عشق رو نابود میکنه. گرچه تا حالا نمونه عکسش رو هم ندیدم!
ReplyDeleteاگر مي شد در ايران بدون اينكه دچار دردسر بشي و اجبارا خيلي چيزها را ول كني به امان خدا امكان زندگي پارتنري وجود داشت من يكي هرگز ازدواج نميكردم. رابطه ثابتي بين عشق و ازدواج نيست. اما ازدواج هيجانات زندگي آدمها رو كم مي كنه و فقط يك تعهد بيخودي رو دنبال خودش داره. شايد يكي از علتها اين باشه كه طرفين (به خصوص در فرهنگ ما ايرانيها و بخصوص مردها) چون از وجود ديگري در زندگيشون مطمئن هستند تلاشي براي جذاب شدن يا محكم كردن رابطه نميكنن.
ReplyDeleteezdevaj ham yek rabeteyi hast mesleh hameh rabetehayeh digeh, rush kar koni be yek jayeh khub mireseh, velesh koni tamum misheh, kharabesh koni, kharab misheh. eshg ham chizeh digarist. eshg agar nabasheh in rabeteh aslan shoru nemisheh ke bekhad be marhaleyeh yek rabeteh bereseh .
ReplyDeleteبه نظر من اونایی که دستشون به ازدواج موفق نرسیده سعی میکنند هر چی رفرنس راجه به گند بودن ازدواج هست جمع کنن.
ReplyDeleteاي كاش زودتر اين پست رو خونده بودم. راستش من هم به هيچ وجه احساس مثبتي نسبت به اين پديده ندارم. يعني در واقع هر چي تو اطراف خودم نگاه مي كنم محض نمونه حتي يك زوج يا بهتر بگم يك خانواده(مجموعه زوج و فرزندان) رو نمي بينم كه دلم بخواد خانواده اي شبيه به اونا داشته باشم.
ReplyDeleteیک رابطه عاشقانه میتونه به ازدواج برسه و سالها هم دوام داشته باشه.
ReplyDeleteبه طور کل بدترین چیزی که در ازدواج وجود داره تعهده وگرنه بقیش قابل تحمله
ReplyDelete