یادتان هست قبلن وادارتان کردم به احترام دنی بویل و میلیونر زاغه نشین برخیزید؟خوب مفتخرم که به عرضتان برسانم برخاستن تان جای دوری نرفته و فیلم و کارگردانش هر دو دیشب برنده اسکار شدند.این پست در جهت اثبات فیلم شناس بودن نگارنده صادر شده و فاقد هر گونه ارزش قانونی دیگری می باشد
پی نوشت:برنده های اسکار امسال همه را دوست داشتم:شان پن،کیت وینسلت،هیث لجر،پنلوپه کروز و وال ای...آکادمی امسال خوش سلیقه بود!
جناب در فیلم شناس بودن شما که شکی نیست!!!
ReplyDeleteیه خصوصی لطفن!
ReplyDeleteوای چه خوب. حقشون بود.
ReplyDeleteنشون میده امیر جان تو داری رشد و پیشرفت رو تجربه میکنی..جای تامل داره..من معتقدم تو نه تنها فیلم شناس خوبی هستی که ادم شناس خوبی هم میشی..یعنی هستی.
ReplyDeleteاگه دید بازی داشته باشی و فیلم و ادم ها رو به خوبی و بی پرده ببینی
ReplyDeleteبه زودی شاهکار فیلمی با دستای خودت خواهی ساخت.شاهکار فیلمی از زندگیه خودت.با دیدن پست هات ناخوداگاه دچار حس تحسین میشم.
سال دیگه شما عضو اکادمی میشی؟؟؟؟
ReplyDeleteارباب گرا بدهید الساعه سجده کنیم به درگاهتان...
ReplyDeleteمن همه را دوست داشتم به جز کیت وینسلت. چند روز پیش تو روزنامه پیش بینی اسکار رو خوندم. تقریبا نصف جایزه ها رو داده بود به فیلم "کشتی گیر" و تقریبا همه پیش بینی ها غلط بود (این هم در اثبات فیلم شناس بودن تو ارباب!)
ReplyDeleteبعله. منم. از همه بهتر تر والائی میباشد
ReplyDeleteآفرین به این پیش بینی! میگم ما که اون موقع بر خیز کردیم حالا که جایزه ها شونو گرفتن اجازه هست بشینیم؟ :)
ReplyDeleteنکنه با داوران اسکار پسرخاله دختر خاله اید
ReplyDeleteراستی چار چنگولی اسکار نگرفته؟
یه لام جا گذاشتم
ReplyDeleteچه تعبیر زیبایی " به احترام آن برخیزید"
ReplyDeleteدیروز صبح در تمام طول مدت اهدای جوایز می گریستم . راستش را بگویم وقتی سوفیا لورن آن ملکه تمام قد تمام دورانها آنجنان بی پروا و با وقار مریل استریپ را ستایش می کرد ایستاده بودم و دستانم از فشار ناخنهایم بدرد آمد.دیروز همه آبروی سینمای جهان یکجا جمع بود. و آن مریل استریپ دوست داشتنی مثل فرشته ها می درخشید.فکر کنم فرشته است ! و جری لوییس دوست داشتنی . یک بخش گریه هایم به خاطر جو گیر شدنم بود و بخشی از آن به خاطر آنکه جز براد پیت و آنجلینا جولی و جند نفر کوجک دیگر سعی نکردند احساساتشان را پنهان کنند. هیج آکتوری نقش بازی نکرد.
اشکها روان شدند و مرزی کشیده شد بین یکرنگی و هزار رنگی ...
قبل از دیدن فیلم موضوع فیلم رو میدونستم...و به نظرم ایده فیلمساز فوق العاده جالب و جدید بود اما وقتی فیلم رو دیدم احساس کردم خیلی قشنگتر میتونسته ایده اش رو به تصویر بکشه به نظرم اینقدر که به بدبختی های زاغه نشینهای بمبئی رسیده بود به ایده نرسیده بود...بهرحال رویهم رفته بد نبود:)
ReplyDelete