درگیری های درونی ایران نباید مانع از توجه به تغییرات سریع پیرامون کشور شود.خاورمیانه دستخوش تغییراتیست که می تواند سرنوشت ایران و ملت ایران را برای همیشه دستخوش دگرگونی کند.مرکز ثقل توجه جهانی به خاورمیانه، از اسراییل و منطقه حاشیه آن به خلیج فارس در حال تغییر است.این نکته را رهبران اسراییل هم فهمیده اند و شاید به همین دلیل باشد که در واکنشی عصبی، تندرو ترین گروه های اسراییلی لیکود و بیتینیو حایز بیشترین توجه در انتخابات شده و احتمال تشکیل دولتی افراطی به رهبری نتانیاهو را ممکن ساخته اند.اسراییل با دولتی به رهبری نتانیاهو و حمایت آویگدور لیبرمن،هر کاری از دستش بر بیاید برای حفظ اسراییل در کانون توجهات جهان و حفظ اهمیت ژئوپلتیک این کشور انجام خواهد داد،حتی احتمال راه اندازی جنگ مجدد با حزب الله یا سوریه و حتی حمله به تاسیسات اتمی ایران را نباید نادیده گرفت.
اما اگر افراطی های اسراییلی در برنامه خود برای تحمیل خواسته هایشان به غرب و در راس آن آمریکا شکست بخورند،خاورمیانه جدید شاهد محور تعادل نوینی خواهد بود.برخلاف خاورمیانه قبلی که ریاض-تل آویو محور سرنوشت آن محسوب می شدند در خاورمیانه نوین محور تهران- دوحه تعیین تکلیف کننده منطقه خواهد بود.بیهوده نیست که قطر بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا-العدید-را در خود جای داده و روز به روز بیشتر در سیاست منطقه دخالت می کند.دخالتی که بی حمایت غرب از عهده کشور کوچکی مانند قطر خارج است.کشور های زیادی هستند که محور تهران-دوحه را کابوس می پندارند.از اسراییل گرفته تا مصر و شیخ های سعودی،از اروپای پیر تا پکن،کسی خواهان شکل گیری این محور جدید نیست و به همین دلیل هر کارشکنی در راه ایجاد آن ممکن و قابل تصور است
تضاد های سخت بین طبقه متوسط سکولار با حاکمیت مذهبی در ایران نباید باعث شود فراموش کنیم در آستانه فرصتی تاریخی برای احیای نفوذ بحق سیاسی ایران در منطقه ایم.نفوذی که به دنبال خود امنیت و رفاه اقتصادی نیز خواهد داشت.کاش کسی در راس حاکمیت متقاعد شود بدون این اشتی بزرگ داخلی و بدون واگذار کردن امتیازاتی چند به طبقه متوسط،پایگاه ما برای مبارزه در راستای تحقق خاورمیانه ایرانی به اندازه کافی با ثبات نخواهد بود.محمدرضا پهلوی در سال ١٣۵۵ در آستانه ایجاد چنین جایگاهی برای ایران بود اما تزلزل داخلی و تمامیت خواهی او باعث شکست سیاست خارجیش شد.سی و دو سال بعد باز ایران در آستانه چنین فرصتی است و امیدوارم این بار رهبران ایران اشتباه اسلاف خود را تکرار نکنند.در کنار آن کاش طبقه متوسط هم اهمیت شکل گیری چنین نقشی را برای ایران فراموش نکرده و همه این فرصت ها را در محراب خشم از عملکرد جمهوری اسلامی خاکستر نکند.کاش این بار فرصت سوزی نکنیم!
سخت بود من که کلا از این محاسبات خاورمیانه ای سر در نیاورده و نمی اورم
ReplyDeleteدوحه!!؟ بی خیال.
ReplyDeleteمن زیاد سر در نمیارم. دوحه به نظر اینکاره نمیاد. ضمن این که خوب اگه دوحه بخواد محور بشه لزوما نباید تهران هم محور بشه. ایران می تونه مسیر همیشگی قهقرایی خودش رو بره...
ReplyDeleteتو خاورمیانه همیشه آمریکا از زبون یه کشور تو منطقه حرف زده و یه کشور دیگه هم به عنوان قطب سیاسی به رسمیت شناخته شده بود.زمان شاه آمریکا از طریق اسراییل عمل می کرد و ایران قدرت مسلط خاورمیانه بود.بعد عربستان سعودی جای ایران رو گرفت و حالا به نظر می رسه قطر با قدرت بی نظیر اقتصادیش عامل آمریکاست.یادتون نره که قرن جاری،قرن گاز محسوب میشه و قطر دو میلیونی 8درصد ذخایر گار جهان رو داره
ReplyDelete