اینجا در مورد رابطه های گوگولی مگولی بخوانید تا عرض کنم.تا بخوانید خلاصه بگویم حضرت نویسنده وبلاگ می فرمایند که اگر رابطه تان خیلی جگر بود در درستی کارکردش شک کنید.این حرف درستی است؟نمی دانم. رسمن جوابی با شمول عام برایش ندارم اما این را می دانم که تجربه خودم هم همین طور بوده...رابطه ای که از بیرون ماه است و چهارستاره،یکدفعه که فرو ریخت می بینی یکی از طرفین ادای خوشحالی و خوشبختی را در آورده...از آن طرف ماجرا هم فکر کنم اگر در یک رابطه ای مدام دو طرف در حال کشیدن گیس هم باشند احتمالن یک جای کار ایراد دارد
در حالت عشقولیت نوع اول،یکی از طرفین یا شاید هر دو خودشان را ابراز نمی کنند،خودشان را پیش پای رابطه قربانی می کنند اما در حالت رابطه جنگی نوع دوم طرفین خود را ابراز می کنند اما یا با هم تفاوت های بنیادین دارند و تفاهمی شکل نمی گیرد و یا دو طرف فاقد مهارت های گفتگو و نزدیک کردن دیدگاه های خود به یکدیگرند.چسب رابطه اینجا فقط می شود همان دوست داشتن که دیر یا زود با تغییر شکل این علاقه،چسب فوق الذکر از حیز انتفاع ساقط خواهد شد
باید راه حلی این بین باشد.اسمش را بگذاریم رفاقت؟رفاقت در یک رابطه یعنی هر کدام از طرفین جسارت ابراز خود را داشته باشند،رو راست باشند،شجاع باشند و در کنار این جسارت بتوانند با مهارت های کلامی و ارتباطی دیدگاه های مختلف را بهم نزدیک کنند و راه حل های بینابینی بیابند...این رفاقت شاید گم شده خیلی از رابطه های ما باشد که فرو می ریزند
یکی به من این رابطه را توضیح داد ( یا بهتره یه چیزی رو توضیح داد که شبیه به همین بود )
ReplyDeleteگفت یه رابطه ی مریض اینه که یکی از دو طرف خودش را شبیه به طرف دوم می کنه تا بتونه با اون بمونه .. البته این وضع پایدار نیست چون کسی که تغییر رکده تا یه جایی دوام می اره // اما نکته اینه که نشونش همیه ، دو طرف کاملا ( تا حدود زیادی ) در حال تایید یک دیگرند ..در این وسط یکی داره دروغ می گه
کامنتت غرور خاصی به من داد. حسی که دیشب خودم هم داشتم. ناهید راست می گه و مطمئنم که راست می گه به من که عشق مادر قدرت عجیبی داره و تو می تونی از پس همه چی بر بیای!
ReplyDeleteاین پستو هم نگه دار که خیلی حرف داره. بذار برم خونه...
ReplyDeleteایده آلیستی است این راه حل
ReplyDeleteراست گفته...راست گفتی
ReplyDeleteمن هم کاملا باهات موافقم.ببین اتفاقا پست دیشبم را هم بخون راجع به رابطه های غیر گوگولی مگولی است.همان هایی که همه اش گیس هم را میکشند.باهات موافقم.
ReplyDeleteزندگی مثل بازی می مونه رو بازی کنی همه ددستتو خوندن ولی این رفاقت بوده که من رو کردم..
ReplyDeleteاینا رو توی اون وبلاگ نوشتم:كاملا درسته و ريشه ي اين گوگولي ها،ترسه. ترس از دست دادن و خيلي ترسهاي ديگه. تازه اينقدر اين بحث مفصله كه در كامنت مجالش نيست اما گاهي پسراني كه پدرهاي مستبد دارند يا از اين ور بوم مي افتند و عين پدر مي شوند و يا از آن ور بوم و حسابي تابع و زن ذليل و دائم مي ترسند كه دوست-پارتنر مثل مادرخودشان آزار ببيند و يا از دستش برود(بچه هاي طلاق بيشتر در معرض اين معظلند)حالا يه مورد ديگه در مورد افراديه كه به دليل تنوع طلبي و پدرسوختگي، دوست دارن همزمان چند تا رفيق داشته باشن و خوب هنر تابع بودن و در هر شرايطي قربون صدقه رفتن رو براي سرپوش زيرآبي رفتنهاشون دارن!
ReplyDeleteمورد ديگه براي آدمهاييه كه دچار احساس بي ارزشين و عقده مادر(مادركمپلكس) قوي اي دارند و هر گونه خفت را به جان مي خرند و اراده اي براي اعمال(به كسر الف) ندارن!
ReplyDeleteاهان يه نكته ديگه اين كه اغلب رابطه هاي موندني و خوب آغازي پر كنتاكت دارن و اين نشون مي ده كه براي دوام رابطه مصرند وگرنه خيلي راحت به همش مي زدن. ولي اگه كنتاكتها بر سر مسائل پايه اي بود و حل ناشدني و يا طرفين 2 تيپي هستن كه اصلا ماندن در ان رابطه صلاح نيست، خوب صلاح نيست كه ادامه بدن قبل از اينكه نفر سوم گوگولي اي(ني ني) بياد وسط!
برای رفاقت درک متقابل نیاز است . نه محبت و نه تفاهم .
ReplyDeleteاینکه درک کنی طرف مقابلت آدم دیگریست با همه مشترکات انسانی که با تو دارد تمایزهایی شخصیتی و تربیتی دارد که محترم است .اینگونه رفاقت محبت هم می آورد و تفاهم را هم.
با کتایون موافقم که ایده آلیستیه ولی افت اید آلیسم زمانیه که بزرگ و دور بودن اون ایده آل را برای خودمون به قدری بزرگ کنیم که از عمل جا بمونیم . حداقلش اینه که باید برای رسیدن به ایده آل مد نظر هم نهایت سعیمون را بکنیم
ReplyDeleteاینو برای رضا نوشتم در باره عبارت "سعیمون رو بکنیم"
ReplyDelete:
وقتی توی یک رابطه ی واقعی هستی، راه ِ رسیدن به اون ایده آل چیه؟ یعنی چطوری باید سعی کرد وقتی که تو اگه خودتو ابراز کنی، و طرفت گوش شنوایی این ابراز رو نداشته باشه برای حفظ رابطه باید سکوت کنی. یا اینکه راه بیافتی بری یک نفر دیگه رو پیدا کتی که توی ابراز شده رو قبول داشته باشه؟...
کتایون جان!من باهات موافق نیستم.اگر طرفت گوش شنوایی برای ابراز تو نداره،دو حالت پیش میاد:یا روش خوبی برای ابراز انتخاب نکردیم و باید روشمون رو عوض کنیم یا طرف داره به سبک خودش به ما جواب می ده و ما فاقد گیرنده های درست برای درک این پاسخیم...در هر حال اشکال از فرستنده یا گیرندست
ReplyDeleteدر ادامه ی حرفای کتایون:یا اینکه مجبوری هرکاری بکنی که طرف بفهمتت.وامیدوار باشی که بالاخره باید سعیتو بکنی و درنهایت خسته می شی و میگی آیا ارزشش رو داره؟
ReplyDeleteبعد میگی یعنی من اشتباه کرده بودم آیا؟!
اگر واقعن کتایون ما توی رابطه با آدمی بودیم که بدون هیچ انعطافی داره می گه ببین همینه که هست و واقعن گوش شنوایی نیست،اون وقت ما انتخاب می کنیم که در یک رابطه این شکلی بخاطر مثلن ترس ها یا مصالح مون بمونیم و یا خارج شیم ازش.این دیگه انتخاب ماست و نمیشه ربطش داد به رابطه رفیقانه.در واقع می خوام بگم انتخاب ماست که باشه من رابطه رفیقانه نمی خوام جاش امنیت می خوام.اگر همچین انتخابی کردیم دیگه باید قبول کنیم از حیطه رابطه رفاقتی خارج شدیم و وارد حوزه اطاعت-امنیتیم.قبول کنیم که در اون حوزه نمیشه در مورد یک رابطه رفیقانه حکم ایده آلیستی صادر کرد
ReplyDeleteاسطوره عزیز!به کتایون جواب دادم.اغلب روابطی که من تا بحال دیدم به اندازه کافی برای رفاقتی شدنشون تلاش نشده.رفاقت نیاز به مهارت داره.چطور گفتن و چطور شنیدن یه فن هنریه که باید یاد گرفتش.شاید خیلی وقت ها فقط باید سبک ارتباط بر قرار کردن رو عوض کنیم.
ReplyDeleteحالا اگر واقعن سعیمون رو کردیم می رسیم به اینجا که شاید سوالی که گفتی از خودمون بپرسیم:این واقعن همون رابطه ایه که من دلم می خواد؟بعد اگر جواب شفاف به خودمون دادیم واقعن می تونیم تصمیم قاطعی بگیریم؟
ReplyDeleteمن اعتقادم اینه که صرف ورود به یک رابطه برای ابراز خود چندان منطقی نیست. ما با سه تا مولفه طرفیم . دو تاش طرفین رابطه و سومی خود رابطه .
ReplyDeleteمثلا کسی که نقاشی دوست دارد و با کسی ازدواج می کند که به نقاشی علاقه ی چندانی ندارد نباید این را به معنای عدم قبول بداند . هر رابطه سطوح مختلفی دارد که باید برایند تمام سطوح را در مورد سنجش رابطه محاسبه کنیم .
وقتی سطوح متعدد باشند در یک رابطه قطعا روشها و سطوح ابراز خود و دریافت دیگری و در نتیجه رسیدن به یک رابطه ی پایدار هم متعددند فلذا شاید کم کاری خود ما باشد در ابراز خود و دریافت طرف دیگر که رابطه را تضعیف می کند .