آقای کیانیان برایمان تعریف می کند-سلام علی بی- که«دوستم میگفت عمه و شوهر عمه من در تمام عمر همین قدر تعارفی بودند و من زمانی از شوهر عمه ام پرسیدم(حاج اقا شما با این همه ادب و تعارف،شب زفاف چه کردید)گفت(من و عمه ات را بردند حجله و در را قفل کردند.عمه ات آن سمت نشست و من سمت دیگر.رختخواب هم پهن بود.اما هیچ کدام جرات نداشتیم به هم نگاه کنیم.بعد از یک ساعتی عزمم را جزم کردم رفتم به سمت عمه ات و روبنده اش را برداشتم.عمه ات آنقدر قرمز شد و خجالت کشید که من نفس هایم به شماره افتاد و برگشتم سر جایم.یک ساعت دیگر گذشت و من باز عزمم را جزم کردم و این بار کنارش نشستم و گونه او را بوسیدم.عمه ات هم گفت قربون لب و دهنتون،شما چرا زحمت می کشین»
مصاحبه با رضا کیانیان-ماهنامه صنعت سینما-شماره ٨١
پی نوشت:بی خود البته منتظر نباشید.شوهر عمه فوق الذکر دیگر مابقی ماجرا را بعد از ماچ توضیح نداده و به تخیل بیننده و شنونده واگذار کرده است
امیر جان میشه یه ذره آروم تر بنویسی! حداقل روزی یه نوشته بنویس! آدم دو روز که اینجا نمیاد دویست تا نوشته رو از دست میده!!!!!!!
ReplyDeleteدم این عمه خانم گرم با این جملش "شما چرا زحمت می کشین :-)))))))))))))))))))))))))))))))))
ReplyDeleteاین جمله آخرش خیلی خوب بود:)
ReplyDeleteمنم همینایی که نازلی زحمتش رو کشیده
ReplyDelete