Friday, April 24, 2009

چه امیرحسینی داریم ما

فکر کنم باید یک فکری به حال آن پسرک لوس غرغرو دلتنگ «بیایید برایم مادری کنید »درونم بکنم...هر چه تلاش می کنم نمی توانم دوستش داشته باشم


بزرگترین حسن ظهورش درون من می دانی چیست؟کاملن کمکم می کند آن ماسک آدم خوددار دانای منطقی خیلی جگر طلا را از صورتم بردارم و آن روی مشنگ خودم را به تماشا بنشینم که مفلوک است و توجه می خواهد و حسود است و پر است از احساس بی ارزشی!


شاید از این جنبه که نگاهش کنم خیلی خیلی هم به کارم بیاید نه؟

2 comments:

  1. سلام
    خوبین؟
    اگه دوست داری بازدید وبلاگت بره بالا کد لینک باکس ما رو توی وبلاگت بزار و لینک و موضع لینکتو برام بفرست تا توی لینک باکس ثبت کنم
    منتظرتون هستم
    مرسی

    ReplyDelete
  2. ای امیر حسین!یتیم داری خیلی سخته.من واقعا نمیدونم با این نگین تخس عصیان گر چه کنم مخصوصا که طفلی خیلی خیلی یتیمه!
    تو با امیر حسینت چه میکنی؟از پسش بر میای؟

    ReplyDelete