Saturday, April 25, 2009

مسوولیت می پذیرم پس هستم

می دونی از این جمله«در نهایت تو چاره ای نداری چون تویی که گیری»بوی استیصال می آد و من بخاطر ندارم تو زندگیم زیر بار استیصال رفته باشم.من یقین دارم فاصله ای بین بی-چاره بودن و بیچارگی نیست.خیلی فکر کردم به حرفت و حرفم و اتفاقن به نتیجه رسیدم نه تنها بی چاره نیستم که تنوع راه حل هم دارم.وضع موجود و برزخی که گرفتارشم دقیقن حاصل یک انتخاب آگاهانست و من می دونم دارم چه هزینه ای می دم و چطور هزینه می دم و ریسک ماجرا تا به کجاست.شرایط سخت و دشواره اما من این شرایط رو انتخاب کردم،به من تحمیل نشده،هر چند اقرار می کنم خلاف محاسباتم بوده و خلاف روندی که فکر می کردم پیش میاد


آدم یک وقت هایی ترجیح می ده حتی با شانس کم بازی کنه،چون می دونه هزینه بازی نکردن براش در آینده ممکنه خیلی بیشتر از هزینه باختن در لحظه حال باشه؛ببین اینجا هم حرف ترجیحه و اختیار و انتخاب...اگر قبول کنم چون گیرم چاره ای ندارم یه مظلوم نمایی مضحکی راه انداختم و خلقی رو تاقیام قیامت بدهکار خودم کردم.من انتخاب کردم،با علم به همه هزینه های احتمالی و مسوولیت این انتخاب مسیر رو هم قبول می کنم.اصلن می دونی بخش عمده فایده ماجرا در پذیرفتن مسوولیت همچین شرایطیه.واقفید به عرایض بنده دیگه؟

7 comments:

  1. امیرحسین جان من "خنک آن قمار بازی که بباخت هرچه بودش/  و نماند هیچش الا هوس قمار دیگر"  این اولندش بود، دیمندش، تو فکر کن به یوسف، و به یوسف فکر کن نه به آن کاریکاتورش، و ببینش که نشسته ته چاه و چاره‌ای ندارد که بماند چون این اوست که گیر است، این چاه‌نشینی، این بی چارگی عین چاره است.  فقط خواستم همین را بگویم، خواستم بگویم این‌طور ببین، خواستم بگویم هیچ میانبری نیست، نخواه که پیش از تمام شدن دوره چاه‌نشینی دربیایی خواستم بگویم صبور باش و امیدوار که تو عزیز مصری به جان خودم

    ReplyDelete
  2. در ضمن چون او ن دو نفر قبلی هیچی من اول

    ReplyDelete
  3. سلام  دوست  عزیز  
    من  یه  تازه واردم  امروز  از طریق  شبکه بی بی سی  (ماهواره )  دربرنامه ((نوبت شما  ))داشتند  وبلاگ  شما  رو  نقد  میکردند . موضوع  در  رثای  یک  خنده . موضوع  برنامه  خیانت  بود و حتی  پاسخگویی
    یکی  از حظار  هم صحبت  کرده بودند کنجکاو  شدم  و بعد  از کمی
    زیر و رو کردن گوگل  پیدا تون  کردم . کاش با شما  هماهنگی  شده  بود  تا شما  هم  میتونستید در این  باره  صحبت  کنید
    البته من خودم شخصا با  همه عقایدتون در اون  مورد  موافقم و احساس
    میکنم  شما معقول ترین  افکار  و اعتقادات رو  در این  مورد  داشتید
    البته  نا گفته  نماند  که  مجری اون  برنامه  هم  حرفاتون  رو تائید
    کرد و براش جالب  بود  در  مورد  زن  خیانتکار  گفته  بودید  (( زنک ))
    به نظر من خیانت  هنوز  از آدمکشی غیر  قابل  بخشش تر  هست
    من هم از  خیانتکارا بدم  میاد  هم  از  اونایی  که  میخواند  یه جورایی  موضوع  را  لوث  کنند و موجه  جلوه بدند .راستی  شما  وقت  نمیکنید جواب  کامنتها رو بدید ؟  کاشکی  میتونستید

    ReplyDelete
  4. اي داد بي داد !  عواقب جهاني شدن چي چيا بود؟

    ReplyDelete
  5. استاد ما كشته ي اين نگاه مسسوليت پذيري هستيم
    اگه بشه اينطور به قضايا نگاه كرد فكر كنم زمين تا اسمون زندگيامون فرق كنه

    ReplyDelete
  6. بیــــچاره نیـــستم من و در فکر چـــاره ام
    بیچاره آن کسیست که در فکر چاره نیست

    ReplyDelete
  7. هی بچه ها معروف شدیم رفتیم تو بی بی سی...حالا خوبه اون کنار نوشتم استفاده از مطالب این وبلاگ بدون اجازه صاب وبلاگ مجاز نمی باشد.غلط نکنم انگلیسا می خوان اینجوری برام پاپوش بدوزن از بس که من در جنگ ممسنی و کازرون بهشون ضربه زدم

    ReplyDelete