یادم می آید نوجوان بودم،اگر شانس یاری می کرد و هفته ای یکبار فیلمی گیرمان می آمد،همه جمع می شدیم پای آن ویدیوی مشکی سوپرا و فیلم می دیدیم.معمولن هم از این فیلم های اکشن آمریکایی قستمان می شد.فیلم که تمام می شد،پدرم می گفت«اینم شد فیلم،زمان ما شاهکار می ساختن:بیلیارد باز،سربازان یک چشم،شکوه علفزار» و مادر می گفت«آره شکوه علفزار،ناتالی وود» و پدر اضافه می کرد«وارن بیتی»و برای چند لحظه کوتاه دل می دادند به جادوی سینما تا ببردشان به سال های جوانی،به سال های ناتالی وود و وارن بیتی.این شد که فیلم شکوه علفزار جزیی از نوستالژی زندگی من شد بی آنکه ببینمش.خیلی پی یافتن شکوه علفزار گشتم تا بالاخره قبل از عید خریدمش و امشب شانس دیدنش را پیدا کردم.
راست می گفتند.فیلم خوبی بود.حتمن وقتی فیلمی با چند نسل بعد طوری ارتباط بر قرار می کند که بگویی خوب بوده،نسل مادر و پدرم وقتی از سینما می آمدند بیرون می گفتند«معرکه بود،معرکه» و این بخشی از سحر سینما باید باشد که نسل ها را بهم پیوند می زند و به فرزندان اجازه می دهد در سرزمین رویاهای مگوی والدین شان قدم بزنند و برای حسرت هایشان افسوس بخورند یا برای شادی هایشان هورا بکشند...مامان!بابا!شکوه علفزارتان با شکوه بود!
دوست داشته باش و زندگی کن ، زمان برای همیشه از آن تو نیست
ReplyDeleteراست میگی زیاد شنیدم از نسل قبل از این شکوه علفزار...
ReplyDeleteخیلی جالبه.الان بابای منم حرف بابای شمارو زد منم اومدم ببینم اگه تونستم دانلودش کنم google صفحه شما رو هم برام پیدا کرد.موفق باشین
ReplyDelete