اولین بار من در کتاب کیمیاگر کوئیلو بود که با این مفهوم آشنا شدم آنجا که کوئیلو مدعی می شود هنگامی که آدمی چیزی را از ته دل بخواهد تمام کائنات برای رساندن او به هدفش مصمم می شوند و با فرستادن نشانه هایی راه رسیدن فرد به آرزویش را هموار می کنند.نشانه ها می توانستند هر چیزی باشند:خوابی که سانتیاگو-قهرمان کتاب کیمیاگر-دید،قوش هایی که در اسمان پرواز کردند،سنگ های اوریم و توریم و...به تعبیر دیگر نشانه می تواند پدیده ای درونی(خواب و رویا،حسی فیزیکی مانند انقباض عضلانی،شهودی درونی و...)یا اتفاقی بیرونی باشد.کمی بعد تر کتابی به نام پیشگویی آسمانی به فارسی ترجمه شد که با بیان برخی اصول تاکید داشت هیچ چیز در زندگی آدمی تصادفی نیست و هر اتفاقی برای هدایت ما به سوی مقصدی مشخص و معین در جهت رشد و سعادت رخ می دهد.به باور جیمز ردفیلد نویسنده کتاب،خداوند با این نشانه ها هر کدام از بندگانش را به سمت کمال هدایت می کند و به نوعی نشانه ها وحی الهی در زندگی انسان ها محسوب می شوند
موضوع نشانه ها برای من وقتی جذاب تر شد که در دوره های یونگ با مفهومی به نام همزمانی آشنا شدم.همزمانی به زبان ساده رخ داد توامان دو واقعه به نحوی است که هیچ یک علت دیگری نمی باشند.مثلن شما به دوستی قدیمی فکر می کنید و او با شما تماس می گیرد.یا ذهنتان درگیر حل مساله ایست و پاسخ را در مجله قدیمی گوشه کمدتان میابید.به تعبیر دیگر یونگ اعتقاد دارد ما در هر سطح از آگاهی که باشیم اتفاقات و افرادی در همان سطح از آگاهی را به سمت خودمان جلب و جذب می کنیم تا در نهایت با درس گرفتن از این شرایط به تمامیت مورد نظر روان خود نزدیک تر شویم
به نظر می رسد مقوله نشانه ها،موضوعی جدی و برای مشرب عرفان طلب ما جذاب و دوست داشتنی است.شخصن در زندگیم بار ها پیش امده که اتفاقاتی نقش نشانه را برایم ایفا کرده اند.اتفاقاتی غریب که پذیرش تصادف محض از سمت آنها کمی برایم غیر ممکن است.با این حساب می توانید مرا جزء معتقدین به وجود نشانه در مسیر زندگی قلمداد کنید.دلم می خواهد کمی در مورد نشانه ها حرف بزنیم:واقعن نشانه ها اصالت دارند؟آیا ما مدام با پدیده های همزمان در حال هدایت هستیم؟آیا می شود به نشانه ها به عنوان عنصر اصلی تصمیم گیری اتکا کرد؟
بیایید در موردش حرف بزنیم
با درود
ReplyDeleteتلاشتون واقعا قابل تقدیره با آرزوی موفقیت روز افزون در هردو دنیای مادی و.web
در صورت تمایل می توانید از وبلاگ این انسان نا سپاس نیز بازدید به عمل آورده و در لین خود قرار دهید.
سبز سبز شاد وخرم همیشه آریایی
http://bahmanradmanesh.persianblog.ir
من نشانه هارو باور دارم،همزمانی روهم،شاید اگه اینقدر برام پیش نمیومد اعتقادی نداشتم،اما گاهی که پر میشی از چرا و چجوری و چرا من و چرا اینجا ، شبش یه خواب میاد نقطه اش رو می ذاره(البته بدون کاما)یایه ناشناس تو تاکسی کنارت میشینه و شروع می کنه به حرف زدن و جواب سوال چه کنم یه ساعت پیشت رو میده،همه ی این ماجارا ها میتونه قل بخوره و قل بخوره و برسه به لبخند یه بچه که اون موقع فقط تو میتونی معنیش رو بفهمی.،اما یه چی رو نمیدونم،اینکه این نشانه ها برای همه ی آدما وجود داره یا باید پذیراشون باشی تا ببینیمشون؟
ReplyDeleteاوهوم اوهوم منم کتابه رو خوندم توش همونو نوشته بود.،
ReplyDeleteراستی ارباب شنیدی "محسن نامجو، کیمیاگر، اثر پائولو کوئلیو را به صورت صوتی اجرا کرده است و برای آن 60 دقیقه موسیقی ساخته است"؟؟
ReplyDeletehttp://www.facebook.com/ext/share.php?sid=68344283271&h=iXYvb&u=BX9cM
ReplyDeleteاعتقاد دارم و دلیلشم اینه کهکاملا با قوانین فیزیکی همخوانی داره
ReplyDeleteاعتقاد دارم و دلیلشم اینه کهکاملا با قوانین فیزیکی همخوانی داره
ReplyDeleteاعتقاد دارم و دلیلشم اینه کهکاملا با قوانین فیزیکی همخوانی داره
ReplyDeleteببین کتایون کامنت گذاشتی که اینا اتفاق صرف هستن،بعد به سارا خانم فکر کردی،بعد همون جور که من نوشتم اون بهت زنگ زد.من اسم این رو میذارم همزمانی،نشانه ای برای اینکه بدونی نشانه ها چیزی فراتر از تصادفن
ReplyDeleteهمه ما این نشانه ها را درک کردیم ولی حرف زدن در موردش یه خورده سخته. در هر حال وجودشون انکار ناپذیره و من هیچ وقت از اعتماد کردن بهشون پشیمون نشدم شاید در لحظه به نظر می اومد که کار احمقانه ای می کنم ولی همیشه مرور زمان درستی تصمیمات را اثبات کرده
ReplyDeleteمن هم معتقدم نشانه ها وجود دارن ..حداقل در مورد خودم مطمئنم که چنین چیزی هست...خیلی وقت ها خیلی اتفاق ها افتاده که نمی شد به راحتی از کنارش رد شد...بعضی وقت ها هم می دونم این ها نشانه هایی هست ولی نمی دونم باید باهاشون چیکار کنم!و این ندونستن حالم و بد می کنه!
ReplyDeleteمن نمی تونم باور کنم! به پای اتفاق می گذارم و بس.
ReplyDeleteجالبه. من هم خودم هم خانواده پدری ام به شدت به نشانه ها اعتقاد داریم. نشانه ها و نه خرافات رایج مردم ما. و جالب تر این که در بیشتر موارد وقتی به نشانه ها اعتنا نمی کنیم دچار مشکل بزرگی می شویم. وقتی کتاب کیمیاگر را خواندم به همه گفتم فکر کنم کوئیلو هم ولایتی ما بوده.
ReplyDeleteاما این که کاملا به نشانه اعتماد کنم و عنصر اصلی در تصمیم گیری هایم باشند .نه. منطق با پای چوبینش اجازه ام نمی دهد . وبارها و بارها همین منطق مرا به زمین زده است.
من که به شدت به نشانهها و همزمانی اعتقاد دارم. دشوار تاویل نشانههاست. دشوار وقتیه که بی نشانی میشود خود نشانی و نشانه.
ReplyDeleteبدون فلذا و ایناا داداش خان جان؟
ReplyDeleteمنم اصلا به همچین چیزی اعتقاد ندارم و هم اش را تصادفی قلمداد میکنم چون حس می کنم خود رو درگیر نشانه ها کردن کار خطرناکیه و آدم رو از مسیر منطق منحرف میکنه....البته بعدها در کتاب انسان و سمبولهایش خواندم که این پدیده ی همزمانی در مواقع عادی رخ نمیده و فقط در حالات خاص روانی اتفاق می افته مثلا وقتی که عاشق میشی...
ReplyDeleteنیلوفر جان!نشانه ها وقتی ظاهر میشن که ما عمیقن درگیر ماجرایی میشیم.من متخصص فیزیک کوآنتوم نیستم ولی انگار این بخش از فیزیک جواب علمی قانع کننده برای این جور پدیده ها داره.هر بار که به کسی فکر می کنیم لزومی نداره بهمون زنگ بزنه این اتفاق وقتی میافته که روان این نیاز رو به طور درونی حس می کنه.پیشنهاد می کنم کتاب جهان هولوگرافیک رو یه نگاهی بهش بندازین
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteمن به همزمانی اعتقاد دارم و مثل شما نمونه هایی در زندگیم رخ داده که واقعا" بعد از گذشت مدت های زیادی هنوز یادآوریشون منو شگفت زده میکنه.
ممنون از مطلبت.
خدانگهدار
من نمیتونم نشانه ها رو انکار کنم و فقط بگم یه سری اتفاقن.اما زندگی رو هم نمیشه رو این چیزها بنا کرد.اینکه بخوای جواب معماتو ته کمدت ییدا کنی اشتباهه.هیچ چیزی مفت جلوی آدم سبز نمیشه
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteآقای امیر، یکبار به آقای ایکس فکر می کنید و اون به شما زنگ می زنه، چیزی که گفتید یک "همزمانی"هست. ولی دقت کردید که دهها بار به آقا و خانوم ایکس فکر کردید و هیچکدومشون هم به شما زنگ نزدن. یا همون مساله که مثال زدید. دقت کردید که چقدر تعداد مساله هایی که نمی تونستید حل کنید و حلش رو توی مجله کهنه کنار اتاق پیدا نکردید بیشتر از اون یک موردی هست که پیدا کردید؟!!!
کائنات هوشمند طراحی شده لازم نیست پاسخ سوالهایمان را از راههایی که ما میشناسیم بگیریم راههایی وجود دارد که هستی انها را میشناسید و ما نمیشناسیم . شاید نشانه ها روشهایی باشد که هستی برای پاسخ و درک به ما میدهد . مهم ان است که شنوایی حسی ما فعال باشد و نشانه ها را بشنود .
ReplyDeleteسلام به شما دوست عزیز
ReplyDeleteاین روزا در حال خوندن کیمیاگرم
اما قبل اون با نشانه ها آشنا بودم فقط این جوری بهشون نگاه نکرده بودم.
خیلی دلم می خواد با کسی در موردش صحبت کنم
خیلی دوست دارم در این زمینه اطلاعاتم زیاد بشه
اتفاقا پست آخروبم در همین زمینه است
خوشحال میشم بخونیدش و نظرتونو بگید.
و اگه کتاب جالبی در این زمینه سراغ دارید بهم معرفی کنید
ممنونم
و
در پناه حق شاد و موفق باشید...
سلام به شما دوست عزیز
ReplyDeleteاین روزا در حال خوندن کیمیاگرم
اما قبل اون با نشانه ها آشنا بودم فقط این جوری بهشون نگاه نکرده بودم.
خیلی دلم می خواد با کسی در موردش صحبت کنم
خیلی دوست دارم در این زمینه اطلاعاتم زیاد بشه
اتفاقا پست آخروبم در همین زمینه است
خوشحال میشم بخونیدش و نظرتونو بگید.
و اگه کتاب جالبی در این زمینه سراغ دارید بهم معرفی کنید
ممنونم
و
در پناه حق شاد و موفق باشید...
سلام به شما دوست عزیز
ReplyDeleteاین روزا در حال خوندن کیمیاگرم
اما قبل اون با نشانه ها آشنا بودم فقط این جوری بهشون نگاه نکرده بودم.
خیلی دلم می خواد با کسی در موردش صحبت کنم
خیلی دوست دارم در این زمینه اطلاعاتم زیاد بشه
اتفاقا پست آخروبم در همین زمینه است
خوشحال میشم بخونیدش و نظرتونو بگید.
و اگه کتاب جالبی در این زمینه سراغ دارید بهم معرفی کنید
ممنونم
و
در پناه حق شاد و موفق باشید...