Thursday, March 12, 2009

اختراع انزوا

فکر کنم به انزوا احتیاج دارم.به زمانی که فقط خودم باشم و ببینم مسیر بعدی را چطور باید انتخاب کنم.به زمانی احتیاج دارم که توش مدام بحث چک و بخر و بفروش و داد و بی داد های این آخر سال نباشد...هر سال همین موقع ها، کار جهنم می شد و جنگ اعصاب ها طاقت فرسا،امسال که خودم هم اصلن جنبه و طاقت این بگیر و ببند ها را ندارم دیگر نور علی نور است همه چیز


*عنوان نام کتابی است از پل آستر

6 comments:

  1. توی انزوا هم خبری نیست... هیچ خبری

    ReplyDelete
  2. آرمان آریاییMarch 12, 2009 at 8:21 AM

    باخت دیشب خیلی بد بود؛ حسابی رفت رو اعصاب! ای حال میداد حال این عربا رو تو زمین خودشون میگرفتند ای حال میداد!..شواهد و قرائن حاکی از اینه که اگه میرحسین تا لحظه آخر بمونه سیدنا باهاش رقابت نخواهد کرد و احتمال ضعیفی هم میره که کروبی کنار بکشه...به امید فردای روشن برای من، تو و تمام مردم دنیا

    ReplyDelete
  3. دختر فروردینMarch 12, 2009 at 1:14 PM

    اگر تو انزوا هیچی  نباشد آرامش که هست.

    ReplyDelete
  4. ای الهی خرفونت بشم منزوی من

    ReplyDelete
  5. نوروز خوش آمدی صفا آوردی
                                                 غمزخم فراق را دوا آوردی

    ReplyDelete
  6. یه چیزی تو مایه های غار تنهایی هوم؟

    ReplyDelete