فکر کنم به انزوا احتیاج دارم.به زمانی که فقط خودم باشم و ببینم مسیر بعدی را چطور باید انتخاب کنم.به زمانی احتیاج دارم که توش مدام بحث چک و بخر و بفروش و داد و بی داد های این آخر سال نباشد...هر سال همین موقع ها، کار جهنم می شد و جنگ اعصاب ها طاقت فرسا،امسال که خودم هم اصلن جنبه و طاقت این بگیر و ببند ها را ندارم دیگر نور علی نور است همه چیز
*عنوان نام کتابی است از پل آستر
توی انزوا هم خبری نیست... هیچ خبری
ReplyDeleteباخت دیشب خیلی بد بود؛ حسابی رفت رو اعصاب! ای حال میداد حال این عربا رو تو زمین خودشون میگرفتند ای حال میداد!..شواهد و قرائن حاکی از اینه که اگه میرحسین تا لحظه آخر بمونه سیدنا باهاش رقابت نخواهد کرد و احتمال ضعیفی هم میره که کروبی کنار بکشه...به امید فردای روشن برای من، تو و تمام مردم دنیا
ReplyDeleteاگر تو انزوا هیچی نباشد آرامش که هست.
ReplyDeleteای الهی خرفونت بشم منزوی من
ReplyDeleteنوروز خوش آمدی صفا آوردی
ReplyDeleteغمزخم فراق را دوا آوردی
یه چیزی تو مایه های غار تنهایی هوم؟
ReplyDelete