جالب ترین نکته شاید این باشد که به محض هرگونه ناکامی،به طرزی کنترل نشده،دلم می خواهد بروم بخورم.یعنی یک بخورم می گویم یک بخورم می شنوید ها...مثل صدای یک نوار ضبط شده می ماند:«به درک!شب می رویم مثل خرس می خوریم».بعد نگاه می کنی به خودت و به آن کودک هراسان که معتاد شده به پوشاندن ناکامی هایش با غذا...مثل همین حالا که عصبانیت ناشی از بر باد رفتن این مناقصه مهم آذربایجان غربی اعصابم را ریخته بهم و کم مانده مثل همان مار اسطوره ای که دم خودش را می خورد شروع به خوردن خودم کنم...چرا باختن یک مناقصه انقدر مهم شده؟چرا عصبیم؟یکبار باید بنشینم با خودم شفاف شوم چرا ٣ ماهی است که مثل آدم های تازه کار، حساس و آسیب پذیر شده ام برابر شکست های مقطعی کاری...اینطوری نبودم
کلن انگار دل نازک شده ام این چند وقته
پی نوشت غیر مرتبط:هر کامنت حاوی بد و بیراه به شخص شخیص خودمان عمومن تحمل شده و حذف نمی شود.خط قرمز کامنت دانی اینجا توهین به سایر دوستان و خوانندگان است فلذا به صلح سبز، شمبلیله و غیره پیشنهاد می کنم شخص بنده با سطح مقطعی حدود سه متر مربع را رها نکرده و سراغ سایر دوستان نروند تا مجبور به پاک کردن کامنت هایشان نشوم
کاش مشکلات منم مثله مشکلات تو بود
ReplyDeleteکاش همه تلخی ها مثله تلخیه عسل بود!
ReplyDeleteو کاش تلخ نبود!
اینا بهانه است... تو دلت میخواد بخوری... من می دونم :دی
ReplyDeleteالان کی به کی فحش داده؟؟؟ الان کی به تو فحش داده؟؟ نکنه کسی به من فحش داده ؟؟؟ نکنه اصلا من به کسی فحش دادم؟؟؟
ReplyDeleteامضا: یک توهم زده
وای منم دچار همین مشکلم . نمی دونم چی شده که انقدر این نه شنیدن های مشتری ها در کار دیوانه ام می کند. تو رو به خدا اگه راهی غیر از خوردن پیدا کردی به منم خبر بده.
ReplyDeleteاول که شما کلن ماهی
ReplyDeleteبعد هم خدا رفتگانتونو رحمت کنه که این لینکای معرکه رو میذارین این گوشه.. ما خیلی لذت می بریم
بعدشم ما اینجا یه نفر "مناقصه رد کُن" ! داريم كه قبلنا خيلي حرص مي خورد الان يه كم بهتر شده
یعنی هر چی هم که دم خودتو بخوری به پای این مناقصه رد کن ما نمی رسی...مناقصه که داشته باشه می گه نفس نکشین استرس داره...!!!!!!!!!!!
ReplyDeleteپس این درد عمومی است. منم همش دل نازکم این روزها از همکارا
ReplyDeleteتفو توی ریش و مابقی جاهای روزگار. ولی میگم گناه داره روزگار هی از هرجا کم میاریم فحشش رو به اون میدیما. این نوشته که بهش لینک دادی خیلی توپ بود
ReplyDeleteبه نظرم دلت ناز کشیدن می خواد.هوم؟؟
ReplyDeleteامیر؟تف رو میندازن به صورت روزگار یا ریش روزگار؟
ReplyDeleteاین است روزگار تف تفی ما!
ReplyDeleteقیمتش خیلی گران نیست فقط کافیست از خود خرج کنیم .و به روزگار حواله نفرستیم
میدونی که امیرجان آدمای پرتوقع و دهن کج وشهرستانی خیلی زیادن