بهش به شکل یه بازی نگاه کنین اینجوری که فرض کنین همزمان دو نفرین:کودکی هم اسم شما و مادری که باید از این کودک نگهداری کنه.بعد شروع کنین به نگهداری از اون کودک.خوابش میاد،بخوابونینش.خستست بذارین استراحت کنه،گشنشه غذا بدین بهش و...همه این کار ها رو با همون شوق مادرانه انجام بدین که انگار پرستار یه طفلین.تجربش کنین بعد ببینین چه احساس معرکه ای خیلی سریع ته قلبتون پیدا میشه
هرکس که وقت داره و زن و بچه و شوهر و مادرزن و خواهرشوهر و قورمه سبزی و قسط خونه و ... رسما خنگش نکرده حتما بازی امیر رو امتحان کنه.
ReplyDeleteپشیمون نمیشید هرکه برده راضی بوده!
-همون مامان بازی میشه دیگه؟
ReplyDelete-خب تکلیف اون وقتایی که اصلن این بچه رو دوست نداری چی میشه؟؟؟
قابل توجه خانوما ...
ReplyDeleteما میگفتیم خاله بازی...! اینم همونه دیگه؟!
ReplyDeleteامتحان میکنیم...
آقا ما وقتی رفتیم بخوابیم دیشب این بازی شما رو برای دقایقی انجام دادیم اما جسارتن خندمان می گرفت بعد هم موقع تعویض پوشک بچه شد قید بازی رو زدیم گلاب به روی جمعی که دارن این کامنت رو می خونن البته ...
ReplyDeleteدوست عزیز، سلام
ReplyDeleteیک محیط گرم، با دوستی های صمیمانه، انتظارت را می کشه...
زودتر بیا که منتظریم!
بارها به این موضوع فکر کردم. البته به "پدر بازی". خیلی حس غریبیه. مسئولیت سنگین, نگرانی شدید, لذت فراوان!
ReplyDeleteامیر جان وسط مادر بازی یه سر به این بلاگ جایزه بزن خودش و کشت...
ReplyDeleteمسئولیت آمیخته با عشق است این بازی ارباب ... از اون بازی هاست که وقتی تمومش می کنی تازه می فهمی تنها تایمی که زندگی کردی همون طول این بازی بوده
ReplyDelete