باراک اوباما،نخستین رییس جمهور رنگین پوست آمریکا،تعبیر رویای مارتین لوترکینگ است.مردی که در اوج تبعیض نژادی ایستاد و گفت من رویایی دارم...جهان ما به انسان هایی زنده است که رویایی داشته باشند و برای تحقق آرزویشان با صبر و امید تلاش کنند.هیچکس در آن سال های سیاه تبعیض نژادی حدس نمیزد فقط چهل و اندی سال بعد یک سیاه پوست ساکن کاخ سفید شود.
این درس بزرگی باید برای طبقه متوسط ایران باشد که ناامید شده اند،از صندوق های رای قهر کرده اند و بعضن چشم امید دوخته اند به اسکندری جدید از آن سوی اقیانوس...از جنبش لوتر کینگ باید درس گرفت.باید رویایی در دل داشته باشیم و برنامه ای در سر برای آینده ایران:آینده ای که در آن نه کسی به زور باتوم چادر از سر زنان برگیرد و نه احدی به مدد تازیانه مقنعه بر سرشان کند،رویای یک ایران آزاد...نومید نباید بود،روز بهتر فرداست!
نوشته ی احساسی قشنگیه... نباید مسیری که رویای آمریکایی پیش پای جامعه آمریکا قرار داد رو فراموش کرد و با جامعه ی خودمون مقایسه اش کرد جامعه ای که سرنوشت مشروطه اش آن شد و انقلابش این و جنبش اصلاحاتش چنین و... مخلص کلام اینکه باراک اوباما از مسیر دموکراسی آمریکایی آمد نه از آسمان...و ما تا چشم به آسمان داریم و رهرو خسته ایم همینم که وزیر کشورمان کردان بود.. والسلام
ReplyDeleteآره، با وجودی که انتخابات آمریکا هیچ ربطی به من نداره ، ولی ذوق کردم وقتی دیدم درین سالهای خاکستری و بحران زده هنوز هم آدمهایی برای رویاشون تلاش میکنن..حتی اگر احتمال بدن که فرد آرمانی ممکنه روزی خلاف انتظارشون ازآب دربیادو سرخورده و ناامید فقط به غرغر بسنده نکنن! با وجود این رنجهای سال سی، هنوزم امید دارم که فردای روشنی برای ما و ایران ما هست ، اگر بخواهیم!
ReplyDeleteعرفان باهات موافقم که زمینه ظهور اوباما با ایران متفاوته اما معتقدم ما در آستانه یک تغییر بزرگیم اگه بازم با خونه نشستن خرابش نکنیم
ReplyDeleteعرفان خان جان امیر اتفاقاً بحثش مصداق شعر شاملو که چشم از آسمان برداریم که وحی از خاک می رسد ... بحث بحث قدرت پنهان خود ماست
ReplyDeleteامیر لینکش دادم با اجازه بابت همین درس که گفتی و من خیلی دوستش دارم
رويايي در سر دارم
ReplyDeleteهمون حكايت من اگر بخيزم تو اگر برخيزيه ديگه نه؟؟
ReplyDeleteفکر میکنم گم گننگ بودن ریشه و مبدا خیلی مخوف تر از تبعیض نژادیه
ReplyDeleteرحمت الله چرا از اصتیضاح دیروز نمی نویسی؟ چرا از بیژن نوباوه نمی نویسی؟ چرا از مرتیکه سخیف کردان نمی نویسی؟ چرا از لاریجای که فقط مضحکه بود نمی نویسی؟ بنویس!لطفا!
ReplyDeleteسلام.
ReplyDeleteدلتنگ بودم. سری زدم به پناهگاه تو.
خوب باشی و سربلند.
سیصد سال سیاوش جان؟کی گفته؟نذارین این آخرین نفس های یک موج اصلاحی زمین گیرتون کنه.
ReplyDeleteبر دل نشست.
ReplyDeleteتغییر هرچه بزرگ باشه عاقبتش خیلی فرق نمی کنه. تغییر باید تو ساختار فکری و فرهنگی تک تک مردم باشه. تغییری که اگه همین الان شروع شه به قول سیاوش 300 سال طول می کشه. البته به شرط این که شروع بشه.
ReplyDeletehttp://www.iranian.com/main/blog/hossein-bagher-zadeh-30 انتخاب اوباما و يك مقاله
ReplyDeleteجدا باهات موافقم.
ReplyDeleteکاش به جای نق زدن، کمی واقع بین و قانع باشیم به اینکه گر بخواهیم ،میشه.......
سلام..البته صندوق های رای در ایران جادوییست..میدونی که؟...به امید فردای روشن برای من٬ تو و تمام مردم دنیا
ReplyDelete