و بیا فکر کن به شهر های جهان.شهر ها زنانه اند یا مردانه؟یادم هست که عرب ها شهر را مونث می دانند شاید چون آدمیان را در خودش چون رحمی بزرگ نگهداری می کند اما خود شهر،بافت درونیش،نوع روابطی که به ساکنینش تحمیل می کند واقعن همیشه زنانه است؟دیشب فکر کردم به این ماجرا و دیدم به نظرم شهر هایی هستند که زنانه اند و شهرهایی که کاملن به جهان مردانه تعلق دارند.
شهر های زنانه شادند،رنگارنگند،متنوع و متکثرند.شهر جاه طلبی ندارد،هیچ ترین عجیب غریبی در آن پیدا نمی شود،بی نظم است و باید مدتها با ان زندگی کنی تا به نظم غریبش که مستتر در همه آن بی نظمی ظاهریست پی ببری،شهر های زنانه بهترین جاهای دنیا هستند برای عاشق شدن،اصلن شهر عاشقی را تحمیل می کند به ساکنین اش...شهر های مردانه اما جدی اند و پر هیاهو و حتمن یک جایی از شهر بزرگترین یا مدرن ترین یا بلند ترین ساختمانی، چیزی پیدا می کنید.این شهر ها جاه طلبند،آدم عاشق را تحمل نمی کنند،آدم کاری سختکوش شهروند نمونه شهر مردانه است.رنگ ندارند یا اگر دارند چنان رنگ بندی قراردادی است که می شود با دیدن یک منظر، همه شهر را حدس زد.بهترین کتاب خانه ها و سینما ها در شهر های مردانه است و بهترین کتاب خوان ها و سینما رو ها در شهر های زنانه،شهر مردانه زندگی شبانه ندارد و شهر زنانه بی زندگی شبانه اصلن نمی تواند زندگی کند.شهر های مردانه شهر های فلسفه و فقه و علم و قدرتند.شهر های زنانه شهر های شعر و ادبیات و عشق و عرفان و فکر کنم بزرگترین لذت کشف هر شهری در این نهفته باشد که در یابی شهر مردانه است یا زنانه و حتی دقیقتر: کجا مردانه است و کجا زنانه.گفتم کجا؟تو هر وقت دلت خواست بخوان کی !
پی نوشت:فکر کردم با خودم دیدم مثلن در همین ایران ما به نظرم اصفهان،تهران و مشهد شهر های مردانه اند و شیراز عزیز،آبادان یا رشت شهر های زنانه
اول
ReplyDeleteاگه قرار باشه هر آدمی معادل یه شهر باشه یا برعکس فکر کنم اون زن تو پستهای زنی باید باشد خود پاریس است
ReplyDeleteکاملترین نماد زنانگی
ReplyDeleteمن فکر می کنم بعضی شهرها هم ماهیتی دوجنسی دارند مثل پاریس شهری که هم عاشقانه های جاودانه را در خود جای می دهد هم نقطه ی تلاقی مواردی مثل ادبیات و فلسفه می شوند . همان پاریسی که مبداء بزرگترین جنبشهای فلسفی قرن بیستم می شود و در عین حال این فلسفه چنان با ادبیات گره می خورد که کسی مثل سارتر حتی نوبل ادبی هم می گیرند اما ساکنان این شهرها قابل پیش بینی نیستند که اگر بودند قطعاً کسی مثل سارتر اینگونه با جایزه ی نوبل برخورد نمی کرد .
ReplyDeleteمن شهرهای دوجنسی را بیشتر دوست دارم و فکر می کنم تهران را هم بیشتر می توان در این شمار این شهرها دسته بندی کرد .
دوست داشتم نوشته ات رو...شهر من هم پس شهر زنانه بود...
ReplyDeleteرضا به نظرم شهر ها هم مثل آدم ها هستند،مگر ادم کاملن مذکر یا کاملن مونث داریم؟همه ما هر دو انرژی زنانه و مردانه را با خود داریم و شهر ها هم فکر کنم چنین حکایتی داشته باشند
ReplyDeleteخصوصی
ReplyDeleteسلام
ReplyDeleteخیلی وقت که به خونتون سر می زنم ولی ساکت و بی صدا.احتمالاَ دلیلش این بوده که با این جذابیتی که شما می نویسین جرات نوشتن نداشتم.
ولی امروز تو این روز برفی گفتم یک سلام گرم بدم و یک تشکر داغ هم همراهش.به خاطر تمام روزهایی که با نوشته هاتون گرم شدم.
ممنون
آبادانو هستم خفن واقعا هر وقت میرم حس یک بیوه زیبارو وغمگین رو بهم میده.
ReplyDeleteعاقبت زبان ما هم اینجا باز شد، چشممان باز بود! برای این پست و این دغدغه ات پیشنهاد می کنم کتاب " شهرهای نامرئی" نوشته "ایتالیو کالوینو" را اگر نخوانده ای، بخوانی. این هم مشخصاتش و می دانم که ترجمه هم شده است : http://www.goodreads.com/book/show/9809.Invisible_Cities
ReplyDeleteبیا فکر کن به نظمی که در بی نظمی شهر زنانه ای وجود دارد.,یک کل زیبا از کوچه های زیبا,پنجره های زیبا,رفتار های آروم و نگاه های راحتی که چشمان نیمه باز ِحس شده میان مژه ها, نجواشون می کنن.,چه دور از دست به نظر می رسه این شهر امیر جان.،
ReplyDeleteجرات داری به یک آبادانی بگو تا برات کنار شط قشقرق برپا کنه ....
ReplyDeleteاییییییی ناقلااااااااااا
ReplyDeleteخوبه که شیراز زنه...
ReplyDeleteلاهیجان هم زنه خیلی هم زنه خوشگلیه. اصلا فکر کنم اکثر شهرهایی که در کنار طبیعت هستند به خصوص جنگل و دریا خیلی زنانهاند. شهرهای کوه دار اما مردانهاند فکر کنم.
ReplyDeleteکاش منم یه شهر بودم!
ReplyDeleteزمان ما پیتر آیزنمن و ریچارد مه یر و تادائو آندو مد بودن ،زمان شما انگار زاها حدید و ...الغرض خوشحالم که به درد خورد...خیلی ارادتمند
ReplyDeleteجالبه . منم گاهی به این موضوع فکر می کردم ولی همیشه یه نتیجه می گرفتم : تمام شهرها , شهر مردانند . به همین خاطر نمی تونستم جنسیت اصلی خود شهر رو حدس بزنم . من خیلی جاها رفتم . توی چندین شهر هم زندگی کردم . اما فرقی نداره . شاید بعضی خونه ها , مونث باشه اما شهرها همه مذکرن .
ReplyDelete"شیراز عزیز " ت برام جالب بود . مطمئنم هیچ وقت به قصد زندگی بهش نگاه نکردی . اگر نه یه تجدید نظر کلی می کردی ! منم دوسش دارم اما نه برای زندگی . دیوونت می کنه .
ReplyDeleteاین پستت و پست زنان زندگی خیلی به دلم نشست .
ReplyDeleteاوخ میگم ها امیر !
ReplyDeleteشهر دو جنسیتی هم داریم یا نه ؟
خوب چرا اونجوری نیگا میکنی ؟
سئوال پیش میاد دیگه .
چرا فقط شيراز ِ عزيز؟
ReplyDeleteخب البته اگه اینطوره که میگی و شهرهایی که زن هستن بی نظمن، پس شیراز هم باید زن باشه ولی اینجا نظمی نداره کلن که بخواد غریب باشه یا آشنا.
ReplyDeleteانگار من ترجیح میدم با آدمای شهرای زنانه ارتباط داشته باشم اما تو شهر مردانه زندگی کنم!!!!!؟؟
چرا فقط شیراز عزیز؟چون من خیلی خیلی شیراز رو دوست دارم و دلم می خواد یه دوره کوچولو زندگی در شیراز رو تجربه کنم
ReplyDeleteبا ذات من باید سازگار باشه شیراز نازی جان
ReplyDeleteسلام ، این مطلبت خیلی برام جالب بود... من و یاد نوشته های هومن فروغمند اعرابی انداخت.. اون یه شهرسازه... درمورد جنسیت فضایی و جنسیت تهران 2 تا مطلب سال 85 نوشته که واست میذارم بخونیش... اونم خیلی جالبه...http://shahrvand63.persianblog.ir/post/54/
ReplyDeletehttp://shahrvand63.persianblog.ir/post/55