و این عصر های جمعه را یک وقت هایی تاب آوردن،به خدا سخت ترین کار دنیاست،از بس که همه دیوار ها فشرده می شوند و قلب آدم آن وسط، آن بین جا می ماند
الان دیگه شبه
آآآآخغروب جمعه است . دلم خدا ، خدا ، گرفته است
این جمعه ی من که وحشتناک بود...
و جالب اینکه این نحسی این سر دنیا هم که جمعه روز تعطیل نیست و یک عالمه کار سر آدم ریخته حس میشه...
دارد به انتهایش نزدیک می شود نم نم...
من خیلی وقته که دلم برای دلتنگی غروب جمعه تنگ شده... اینجا از عصر جمعه خبری نیست!
عصرهای جمعه وقتی اینجور فشار می آورند و می خورند آدم را که تنهایی.
غروبای جمعه وقتی بد میشه که دلتنگ باشیدلتنگ بهترین مرد دنیا
آخی. می‌خواستم هر طور شده یک فصل را تمام کنم بفرستم برایت نشد. فردا شب می‌فرستم به جون خدا. چرا روزها بیست و پنج ساعت نیستند. حتما چون اونوقت دلمون می‌خواست بیست و شش ساعت باشند
من حسی که عصرهای جمعه تو تهران داشتم دقیقا عینش رو اینجا تو یکشنبه ها عصر دارم. به همون بدی..
فقط صبح اش و دوست دارم اونم اگه بگذارن که بخوابي...
بالاخره یه عصری باید دل تنگ ترین عصر هفته باشه دیگه برادر جان/.
الان دیگه شبه
ReplyDeleteآآآآخ
ReplyDeleteغروب جمعه است .
دلم خدا ، خدا ، گرفته است
این جمعه ی من که وحشتناک بود...
ReplyDeleteو جالب اینکه این نحسی این سر دنیا هم که جمعه روز تعطیل نیست و یک عالمه کار سر آدم ریخته حس میشه...
ReplyDeleteدارد به انتهایش نزدیک می شود نم نم...
ReplyDeleteمن خیلی وقته که دلم برای دلتنگی غروب جمعه تنگ شده... اینجا از عصر جمعه خبری نیست!
ReplyDeleteعصرهای جمعه وقتی اینجور فشار می آورند و می خورند آدم را که تنهایی.
ReplyDeleteغروبای جمعه وقتی بد میشه که دلتنگ باشی
ReplyDeleteدلتنگ بهترین مرد دنیا
آخی. می‌خواستم هر طور شده یک فصل را تمام کنم بفرستم برایت نشد. فردا شب می‌فرستم به جون خدا. چرا روزها بیست و پنج ساعت نیستند. حتما چون اونوقت دلمون می‌خواست بیست و شش ساعت باشند
ReplyDeleteمن حسی که عصرهای جمعه تو تهران داشتم دقیقا عینش رو اینجا تو یکشنبه ها عصر دارم. به همون بدی..
ReplyDeleteفقط صبح اش و دوست دارم اونم اگه بگذارن که بخوابي...
ReplyDeleteبالاخره یه عصری باید دل تنگ ترین عصر هفته باشه دیگه برادر جان/.
ReplyDelete