رفتم آژانس مسکن،پول پیش خانه را دادم و کلید را تحویل گرفتم.داشتم می آمدم بیرون و ذهنم رفت به آن پانزده ماه سیاهی که در آژانس های املاک کار کردم.بیشتر از همه همان آژانس آرین در برج آرین به یادم مانده است.می دانید خیلی ماه های تلخی بودند،یعنی همه جوره تلخ بودند.کسر شانم می شد از این که شدم بنگاهی ،جوری که به کسی نمی گفتم کارم چیست و کجاست،هفته ای سه روز باید می رفتم دانشگاه آن هم رشته ای که عصبیم می کرد از بس که مدام ناتوانیم را به رخ می کشید،زندگی متاهلی که از همان موقع معلوم بود تهش چه ناکجا آباد بدیست،بی پولی،یعنی بی پولی مفرط ها....روز های افتضاحی بودند،انقدر که هنوز هم حاضر شدن در آن برج گنده بر میرداماد من را عصبی و غمگین می کند.
بعد آن تجربه، هر وقت عرصه تنگ می شود بر من،یاد آن روز ها می افتم و در یک مقایسه کوچک با خودم فکر می کنم نه بابا الان داری پادشاهی می کنی...بعد پادشاهی می کنم!
ایشالا زندگی خوب و خوشی داشته باشی
ReplyDeleteسلام دوست عزیز
ReplyDeleteسایت بسیار قشنگ،جذاب وپرمحتوایی دارید.ما نیز فرومی
علمی ، تخصصی و عمومی، با نام انجمن پارسیان را برای تمام ایرانیان عزیز راه اندازی کردیم.
خوشحال می شویم به جمع دوستانه ما بپیوندید .
می توانید از مدیر کل سایت، مدیریت انجمنی را درخواست کنید.
مایه مباهات است دوستان و مدیران لایقی مانند شما در جمع ما باشند.
منتظر حضور سبز شما هستم. موفق باشید.
http://parsianforum.com
سلام دوست من
ReplyDeleteبهت بابت وبلاگ خوبت خیلی تبریک می گم. یکی از راه های افزایش بازدید تبادل لینک می باشد. لطف کن آدرس منو تو وبلاگت بگذار و تو قسمت نظرات به من اطلاع بده تا من هم آدرس وبت رو تو سایتم بگذارم.
با تشکر از محبتی که می کنی
به سلامتی پادشاهی!
ReplyDeleteپس بگو چرا حضرتعالی طرفهای ما پیداتون نمیشه
ReplyDeleteپادشـاها ! لشـکر توفـیق هـمراه تـو انـد،
ReplyDeleteخیز اگر بر عزم تسخیر جهان ره میکنی
ای جان
ReplyDeleteمنزل نو مبارک.
ReplyDeleteخاطره ها رو هم آدم هر کاری کنه باز تو ذهن موندگارن ...
مبارکه خونه نو امیدوارم اینجا بشه مخزن خاطرات خوش.
ReplyDeleteبا گذاشتن عکس عادل فردوسی پور در وبلاگ هایتان از از او حمایت کنید
ReplyDeleteآدمهایی که از این تجربه ها دارن خوب مزه زندگی رو می فهمن. خوب قدرشو می دونن و ازش لذت می برم. من خودم از این روزهای تحت فشار بودن (تحت فشار مفرط ها!) زیاد به یاد دارم. چه طور می شه به آدمهای مرفه بی درد یه دونه از این تجربه ها تزریق کرد که راه و رسم زندگی رو یاد بگیرن؟ واقعا چه طور؟
ReplyDelete