سی و یک سال پیش چند ساعت دیگر...خوب حالا که فکر می کنم من از همان اول تکلیفم را با محیط اطرافم مشخص کردم،نخواستم که به دنیا بیایم.دکتر مجبور شد به روش های غیر انسانی مثل چنگک و فورسپس و اینها متوسل شود و مرا بیرون بکشد.دقت فرمودین؟بیرون بکشد
من سی و یک سال وقت داشتم فکر کنم که چرا نخواستی به دنیا بیایی؟خوب تا قبل از سی سالگی زرت و پرت هایی چون دنیا جای بدیست و زمین بزرگ و پاک نیست و از این حرف ها لذت خفنی دارد.به خصوص آن تلالو دو زاری روشنفکرانه که به آدم می دهد-و من نمی دانم چه سریست در روشنفکری که انگار هر چه به شیر گاز نزدیکتر باشی،منور تری-اما سی سالگی یک اتفاق جادویی است که پای آدم را می آورد روی زمین سفت واقعیت،توی این یک سال فکر کردم که چرا نمی خواستم به دنیا بیایم؟ و فکر کنم حالا جوابش را می دانم:مساله صرفن لذت خفن بطالت بود،آنجا داشت به من خوش می گذشت و اصلن چرا باید آدم جایی که دارد بهش خوش می گذرد را ترک کند؟من فسقل این را می دانستم اما آن دکتر خر احساس می کرد اگر بگذارد من آن جا بمانم به سوگند کوفتی بقراطش خیانت کرده فلذا متوسل به خشونت شد
حالا می دانم من دیوانهء لذت بطالتم و کلن مسوولیت و سخت کوشی خر است.این حرف های یک آدمی است که تا ساعاتی دیگر به دنیا می آید و مثل فرشته ها پاک و جگر است...آدمی که دارد کم کم یاد می گیرد شادکامی در روزمرگی است.آدمی که دارد یاد می گیرد بخاطر غصه چیز هایی که ندارد لذت آنچه که دارد را بر خود حرام نکند و این آموزش آنقدر کیف دارد که آدم به هر بهانه ای برایش جشن بگیرد،مثلن به بهانه حضور در سی و دو سالگی!
تولدم مبارک!
اول من اول
ReplyDeleteدوم تبلدت مبارک تنبلوکه شومپوس کومپولی خودم
ReplyDeleteمبارک باشه امیر خان
ReplyDeleteدوستت دارم...
ReplyDeleteبا سلام و عرض ادب ... مطالب و یادداشت های خوب و مفیدی در وبلاگ دارید .... در صورت تمایل به سایت مهدیه ساری وارد شوید ... مطمئن باشید دست خالی برنمی گردید ... موفق باشید .
ReplyDeleteارباب ارباب تولدتون مبارک...
ReplyDeleteتولدت مبارک امیر جان. در طول این دو سالهء مجاز خوانی هیچوقت از خواندن اینجا سیر نشدم رفیق جان. اگرچه خیلی از مواقع نظر نمی گذارم اما اینجا یکی از بهتریننهای مجاز است.
ReplyDeleteمبارک ...مبارک...
ReplyDeleteمی بینم 9 تا کامنت به این سرعت فلذا به به امیر خان کوچولو ی باهوش از دنیا گریز...پس یعنی علی عاشق بطالت و لحظه و حال و تنبلی و ...واسه همین بود جا خوش کرده بود و نمی اومد به دنیا؟ ای ول نکته خوبی بود پس به شما باهوشان تبریک.
بیخود نیست ناهید از قول دایی اش می گوید: تنبلی نعمتی است که خدا به بندگان برگزیده اش می دهد!
همه ی اینها شوخی بود. تو که ماشالله هم زرنگی و هم حداکثر استفاده را از زمانت می کنی و اصلا برگزیده ای!
بازم مبارک
بله....مبارک هاشان باشد!
ReplyDeleteپناه بر خدا!اون پایینیه کیه؟چه خبیث!
ReplyDeleteتبریک رفیق
ReplyDeleteتولدت مبارک پسرم
ReplyDeleteراستی ارباب سانچو با تو به دنیا اومد یا بعد تو
ReplyDeleteاینم سی و یکمین کامنت به افتخار سی و یکمین سالی که ارباب روی زمین اربابی کرد!
ReplyDeleteپیک ها همه بالا!
ReplyDeleteبالاااااااتر!
به سلامتی ارباااااااااااب
نووووووووووووووووش!
مبارک باشه.
ReplyDeleteآقا مبارک باشه . یه سال بزرگتر شدی . باشد که آرامتر هم بشی .
ReplyDeleteتولدت مبارک!
ReplyDeleteگرچه تلفنی گفتم ولی حال میکنم بازم بگم تولدت مبارک امیرخان !
ReplyDeleteتولدتون مبارک .
ReplyDeleteسلام.تولدتون خیلی مبارک باشه. امیدوارم سال خوبی باشه براتون و به همه آرزوهاتون برسین..
ReplyDeleteبه امید روزهای بهتر. زادروزت فرخنده.
ReplyDeleteتولدت یه عالمه یه عالمه بار مبااااارک خان جان.,
ReplyDeleteمبارک باشه این سی دو سالگی گوگولی مگولی
ReplyDeleteمبارک باشه
ReplyDeleteتولدت مبارک...و ممنون به خاطر اینکه هر چیزی که یاد میگیری را با ما هم اینجا قسمت می کنی
ReplyDeleteهی می گم چرا هر وقت می یام اینجا یه چیزایی شبیه حس خودم اینجاها پیدا میشه نگو که... تولدتون مبارک
ReplyDeleteتولدت مبارک امیرحسین خان کامیار سی و یک ساله
ReplyDeleteبه! تولدت مبارک. ضمنا به قول رفیقمون "توی دنیای پر از خشونتی... ولی حالا که اومدی, پس خوش اومدی!"
ReplyDeleteسلام امیر عزیز
ReplyDeleteهزاران بار تولدت مبارک (مسلمان عزیز)
یعنی 86 نفر آمدن اینجا تولدت رو تبریک گفتن!
ReplyDeleteتبریک میگم
ReplyDeleteتولدت مبارک
ReplyDelete